توقف غنی سازی اورانیوم 20% آیا داوطلبانه بود یا اجباری؟ سیروس رئوفی

علی اکبر صالحی که این خبر را اعلام کرد متولد 4 فروردین 1328 در کربلای عراق میباشد. صالحی در 13 مارس 1997 توسط محمد خاتمی به عنوان نماینده دائم ایران در آژانس

بین المللی انرژی اتمی منصوب شد به مدت 8 سال ، ؛ تا 22 اوت 2005 در این سمت فعالیت کرد . در 18 دسامبر 2003 از سوی ایران پروتکل الحاقی ان پی تی را امضا کرد. در دوران احمدی نژاد نیز در تیر ماه 1388 دوباره رئیس سازمان انرژی اتمی ایران شد، به مدت یکسال و در آذر ماه 1388 صالحی با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی  سرپرست وزارت خارجه شد .  در تاریخ 3 بهمن 1389 به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و در 10 بهمن 1389 از مجلس رای اعتماد گرفت.  در تاریخ 24 مرداد 1392 از سوی روحانی دوباره به ریاست سازمان انرژی اتمی ایران منصوب شد.

حال این پرسش مطرح میگردد این شخص که میتوان گفت یکی از افراد تاثیر گذار در برنامه اتمی جنجالی رژیم ولایت فقیه ایران بوده و از دوران خاتمی تاکنون در سازمان انرژی اتمی ایران بعنوان اصلی ترین تصمیم گیرنده در این سازمان حضور داشته چگونه است بعد از 17 سال به این نتیجه رسیده است که غنی سازی اورانیوم 20% دیگر توجیه اقتصادی ندارد؟

جواب کاملا مشخص است که نظام ولایت فقیه چنان خود را در باتلاق دست یابی به بمب اتمی گرفتار کرده بود که احتمال غرق شدن کل نظام در این باتلاق وجود داشت و هر چند که دست وپای بیشتری برای رسیدن به سلاح هسته ای میزد بیشتر خود را در این باتلاقفرو میبرد.آیا واقعا سران نظام ولایت فقیه تا این اندازه بی خرد بودند که حاضر شدند مملکت را به خاطر بلند پروازیهای خود این چنین دچار بحران نمایند ؟وخون ملیتهای ایران را به زمین بریزند و هر گونه اعتراضی را نسبت به این بلند پروازیها این چنین ظالمان و بیرحمانه سرکوب نمایند.نرمش قهرمانانه یا همان کرنوش مفتضحانه خامنه ای نمیشد قبل از این فشارها بر ملت ایران باشد؟وقتی که منافع نظامشان و تمامیت رژیم خونخوارشان در عرصه ی داخلی و بین المللی به خطر افتاد متوجه عدم توجیح اقتصادی غنی سازی 20% شدند. مگر همینان و خود خامنه ای که سیاست اصلی برنامه هسته ای زیر نظرش بود نمیگفتند که غنی سازی خط قرمز ماست !!!  از زبان احمدی نژاد و با تایید خامنه ای  میگفتند این  قطعنامها کاغذ پاره ای بیش نیست همین کاغذ پارها چنان رژیم و خامنه ای را در تنگنا و تحت فشار قرار دادند که حاضر شدند تمامی شرایط شیطان بزرگ به قول خودشان را بدون هیچ پیش شرطی قبول کنند تا یکبار دیگر نظام ضد بشری و دیکتاتوری خود را برای چند صباحی دیگر بیمه نمایند.

همچنین رژیم با استفاده از این موقعیت بدست آمده که مشغول مذاکره در باره برنامه اتمی خود است فرصت را غنیمت شمرده و دست به اعدام زندانیان سیاسی ملیتهای ایرانی اعم از کرد،بلوچ و عرب زده است تا بار دیگر زهر چشمی  از این  ملیتها بگیردو  جلوی هرگونه اعتراض و نافرمانی احتمالی  در آینده را مسدود نماید.اگر ما ملیتهای ایرانی همراه سایر هموطنانمان در ایران یکصدا و همسو شویم ، در این زمان حساس که رژیم در بدترین وضعیت سیاسی ،اقتصادی و بین المللی میباشد میتوانیم رژیم را به زانو در آورده و کشور را از یوغ این غارتگران آزاد و رها سازیم. این نظام نشان داده در مقابل قشارهای واقعی تاب مقاوت نداشته و مجبور به عقب نشینی میباشد.پس قبل از اینکه نظام یکبار دیگر باسیاستهای اشتباه خود در برنامهای آتیش مملکت را به تاراج نداده است به پا خیزیم ومانند سایر نظامهای دیکتاتوری به زباله دان تاریخ بیاندازیم. 

                                                                                           

 

سیروس رئوفی

2014-01-08