سلام بر روح بزرگت
سلام بر اراده و تصمیم تاریخ سازت
در این ایام رنگ شقایقهای سرزمینمان سرخ تر از همیشه است
آری در این ایام دشمنان به خیال واهیشان خواستند تو را بمیرانند
چه تشنه خون و چه درنده
چه نادان و چه کوته فکر
خود مردند و تو زنده همیشه جاوید
به یقین بدان تا کورد و کوردستانی هست تو زندهای و زنده
و چه خوشبخت چوار چرا
که در آخرین لحاظت قامت استوارت را بدرقه کرد
شاید که هنوز هم گریان است
و سخت بود برایش
اما چه خوشبخت چوار چرا
میدانیم که در خاکت، بیدادگاهی برایت درست کردند و و تو را به جرم اشغال خاکت محاکمه
چه بازی احمقانه ای
درود بر تو
میدانیم که در آن بیدادگاه، چه خوب اشغال گران سرزمینت را رسوا کردی
و وجدانهای نداشته و خوابیدهشان در برابر سخنان بر حق و کوبنده ات چه خجل شدند
و چه درمانده از هیبت کلامت
شرم بر آنان
شرم بر آنان که آنان مردند
اما قاضی بدان که تو رهبر و پیشوای ملتت هستی
قهرمان دردمند ملتی به درازای تاریخ
تو برای آینده کودکان سرزمینت
برای جوانانت
برای رهایی مردمت از ظلم و بیداد
تو برای آزادی سرزمین خسته از نامردی تاریخ و جور جلادان
تو برای آزادی به پا خواستی
چه مقدس است آزادی
و مقدّس تر و والا تر از آن
عقیده و باورت بود که برایش جان دادی
جانم به فدای راه و باورت
چه جاودانه زنده مانده ای
جانم فدایت
++++
رحمان جوشن
{jcomments off}