در روز دوازدهم خرداد 1362 مردم مهاباد
با یک اعلامیه صادر شده از جانب فرمانداری مواجه شدند که در سطح شهر پخش شده بود،در این اعلامیه اسامی 59 نفر از شهروندان مهابادی قید شده بود که بنا به گفته آن اعلامیه به دلیل وابستگس به گروهکها ی ضد انقلاب اعدام شده بودند. فرماندار وقت مهاباد حمید رضا جلایی پوردستور پخش این اعلامیه ها را در سطح شهر داده بود. بیشتر این شهروندان در دو ماه اول سال1362 یعنی فروردین و اردیبهشت دستگیر شده بودنداتهام آنها وابستگی به گروهها و احزاب سیاسی کرد بود ،اتهامی که هیچ گاه ثابت نشد. چند نفر از آنان در دبیرستان های مهاباد تحصیل می کردند ،یکی از آنان دانش آموز سال دوم دبیرستان ابن سینا در مهاباد بود.
این 59 نفر در دادگاه انقلاب شهر تبریز محاکمه شده و به اعدام محکوم شدند. اما امروز که بیست و هفت سال از آن جنایت وحشتناک می گذرد هنوز از چند و چون آن جنایت آگاهی فراوانی در دست نیست. برای مردم هنوز مسببان این جنایت وحشتناک شناخته شده نیستند. و حتی اختلافات درونی افراد و گروههای وابسته به حاکمیت باعث آن نشده که ابعاد این جنایت به درستی افشا شود. تنها در سال 1378 بود که در حسینیه ارشاد در هنگام سخنرانی حمید رضا جلایی پور ،فرماندار آن وقت در مهاباد، از وی سوال شد که در مورد حادثه اعدام 59 نفر جوابگو باشد. اما او از یک طرف خود را بی گناه قلمداد کرد و گفت اعدام آنها در تبریز انجام شده و از طرف دیگر آنها را ضد انقلاب معرفی نمود و او از این عبارات استفاده کرد: آن 59 نفر به اتهام عضویت در گروههای مسلح حزب دموکرات و کومهله و شرکت در درگیریها دستگیر شده بودند و در دادگاه انقلاب اسلامی تبریز محاکمه و اعدام شدند.
حال این سوال مطرح است، به راستی چه کسانی عامل اعدام 59 نفر بودند؟چه کسانی زمینه ساز این جنایت ضد انسانی گشتند؟ برای پاسخ گویی به این سولات،قبل از هر چیز نگاهی به اسامی مسئولان و عاملان محلی و کشوری آن هنگام ضروری می باشدو این ضرورت از آنجا ناشی می شود که این مسئولان عاملان اصلی این اعدام ها در آن هنگام بودند. و این مسئولان عبارتند از ؛ حمید رضا جلایی پور فرماندار مهاباد،حسین شیخ عطار استاندار آذزبایجان غربی، غلامرضا حسنی امام جمعه شهرستان ارومیه،پاسدار محمد ابراهیم سنجقی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا،سید حسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلااب اسلامی کشور،صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش،علی اکبر ناطق نوری وزیر کشور وقت.
جلایی پور حمید رضا
شاید به جرات بتوان گفت ،متهم ردیف اول در این جنایت حمید رضا جلایی پور می باشد . اما حمید رضا جلایی پور کیست؟ او متولد 1336 تهران است و اکنون استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران میباشد . او از همان آغاز انقلاب عازم کردستان می شود، زمانی که در سن بیست و یک سالگی قرار داشت.او در این باره به خبر نگار نییوزویک می گوید؛ » آنروز ها کشور در دست دانشجویان بود. به یاد دارم که در آن دوران حتی ریشم هم در نیامده بود!»
جلایی پور تا سال 1360 سمت فرمانداری نقده را در اختیاردارد. در این راه ، غلامرضا حسنی از مسببان کشتار قارنا و قلاتان به او کمک زیادی می کند و در واقع شهر نقده با تلاش جلایی پور و همکاری حسنی از کنترل حزب دمکرات خارج می شود.
جلایی پور بعد از عملکرد قابل قبولش نزد حسنی و دیگر مقامات در نقده به شهر مهاباد اعزام می شود . و این در مهر ماه 1362 بود که حکم فرمانداری او را برای شهر مهمی مانند مهاباد در آن زمان صادر می کنند.جلایی پور در یکی از مقالات خود در » کتاب پس ازدوم خرداد» با شکلی هیجان آمیز و احساسی از ورود خود به مهاباد می گوید. ا. حتی به دروغ های عجیب متوسل می شود و می گوید که هنگام حضور در مهاباد و پس از کشته شدن سومین برادرش مردم مهاباد برای او ختم می گیرند!!!
در این هنگام مبارزات مردم کردستان در اوج خود بود و هنوز بسیاری از مناطق اطراف مهاباد در اختیار نیروهای حزب دمکرات و کومله بود و درگیریها در اوج خود بود، ومیزان تلفات نیروهای حکومتی بسیار زیاد بود. مردم هیچ رابطه ای با نهادهای اداری و اجرایی حکومت نداشتند .
سه برادر جلایی پور کشته شده اند و او همیشه و در هر جایی از این برادران خود نام می برد و با افتخار می گوید که: «همه در راه انقلاب کشته شده اند» . جلائی پور بعد از فرمانداری مهاباد به معاونت سیاسی و امنیتی استانداری کردستان منصوب می شود. وی تا سال 1367 در این سمت باقی می ماند و در این سال به وزارت امور خارجه منتقل می شود. این انتقال پس ار پایان جنگ و تغییر دولت صورت گرفت. او پس از آن بورس دولتی می گیرد و در انگلستان تحصیل می کند . او در این کشور به اداره انجمن های اسلامی دانشجویی خارج از کشور می پردازد. که عملا نقش بازوی نیروهای امنیتی ایران در خارج از کشور هستند. اکنون پسر او به نام محمدرضا جلایی پور عهده دار چنین نقشی است. او بعد از بازگشت به کشور به تهران باز می گردد و در دانشگاه تهران به تدریس مشغول می شود. در دوران ریاست جمهوری خاتمی به صورت یکی از مدافعان اصلی اصلاحات در می آید و حتی روزنامه های چون جامعه ، توس و نشاط با همکاری مالی او و سایر دوستان حکومتی اش اداره می شد.
شیخ عطار استاندار آذربایجان غربی
او از دوستان قدیمی جلائی پور و احمدی نژاد بوده و در آن هنگام سمت استاندار آذربایجان غربی را داشت.حسین شیخ عطار نیز کسی است که اگر پایش را از کشور بیرون بگذارد دستگیر خواهد شد. پای وی در پرونده ترور شاهپور بختیار گیر است. وی کسی است که برای دو نفر از قاتلان تقاضای ویزا از سفارت فرانسه تحت عنوان کارشناس شرکت مخابرات کرده بود.
علی اکبر ناطق نوری
ناطق نوری که اکنون رئیس بازرسی رهبری در ایران است و زمانی که در سال 1376 کاندیدای ریاست جمهوری شد ،مخالفان زیادی پیدا کرد. او در یکی از شهرهای شمالی ایران به نام نور متولد شده و بعد از انقلاب در کابینه میر حسین موسوی پست وزارت کشور گرفت. ناطق نوری در هیچ جا به مساله اعدام 59 نفر اشاره نکرده است . اما در خاطرات خود می گوید که تا سال 1364 به خاطر عملکرد او کردستان آرام شده است. او در همین خاطرات از کشتار مردم زاهدان به دستور خود او سخن می گوید و آن را نشانه قاطعیت و مدیریت خوب خود می داندو حتی می گوید که در آن زمان دستو ر داده تا 500 نفر را در زاهدان بکشند. این کشتار زاهدان به دنبال اعتراض آرام مردم در زاهدان اتفاق افتاد. جلائی پور حکم فرمانداری خود را از او دریافت کرده بود. او در همه جای خاطرات خود خود را طرفدار اداره کشور به هر قیمتی می داند.
غلامرضا حسنی
امام جمعه ارومیه که به شدت مخالف ملت کرد و منافع این ملت می باشد و در بسیاری از توطئه ها و کشتار های کردستان دست داشته است . سخنان و موضع گیریهای او در سالیان اخیر اوج دشمنی اش را با ملت کرد نشان می دهد. او کینه ای تاریخی از کردها به دل دارد و بی جهت نیست در تمامی گفته ها و خاطرات خود از جنگ با کردها سخن می گوید.
اما قبل از اعدام این بی گناهان کردستان در چه وضعیتی قرارداشت . درگیری ادامه داشت و در تمامی جبهه ها جنگ تداوم داشت. در یکی از این جبهه ها بود که پیشمرگان حزب دمکرات کردستان موفق شدند،محمد بروجردی قائم مقام قرارگاه عملیاتی حمزه سید الشهدا را در یک درگیری به قتل برسانند. کشته شدن بروجردی اهمیت زیادی داشت. نامبرده فرمانده اصلی عملیات سپاه در غرب کشور بود.و تمامی عملیات های سپاه را او هدایت می نمود. نامبرده در اواخر اردیبهشت کشته می شود. کشته شدن او واکنش شدیدهمه مقامات حکومت را بر می انگیزد. میر حسین موسوی نخست وزیر به شدت به گروههای کردستان حمله می کند و در خواست شدت عمل مینماید و به احزاب کردستان هشدار می دهد. هاشمی رفسنجانی نیزبه شدت به احزاب کردستان حمله می کند. محسن رفیق دوست وزیر سپاه پاسداران نیز به واکنش بسیار تندی می پردازد.
در آن هنگام تعداد زیادی از جوانان مهابادی در زندان به سر می بردند. نیروهای نظامی توانایی برخورد با پیشمرگان را نداشتند و در این میان برخورد با مردم عادی بهترین راه برای آنها بود.
با تکیه بر موثق ترین اطلاعات تصمیم گرفته می شود از سیاست ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم عادی و مدنی بهره بگیرند. در جلساتی که در روزهای اول خرداد در شورای امنیت مهاباد گرفته می شود ، جلایی پور با همانگی با قرارگاه حمزه سیدالشهدا و فرمانده وقت آن محمد ابراهیم سنجقی تصمیم بر برخورد شدید می گیرند . ناطق نوری وزیر کشور را از این مساله با خبر می کنند و پشتیبانی همیشگی حسنی را نیز به دست می آورند.
59 نفر از بازداشت شدگان به شهر تبریز انتقال داده می شوند. در تبریز در یک دادگاه چند دقیقه ای همه آنها به اعدام محکوم شده و تیربارن می شوند. دادگاه انقلاب تبریز هماهنگی لازم را با حسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب کشور انجام داده بود. خبر این اعدام ها 12 خرداد با نقشه قبلی اعلام می شود. هدف از اعلام این خبر ایجاد جو رعب و و حشت در مهاباد بود. خانواده های این قربانیان هرگز نتوانستند محل دفن فرزتدان و وابستگان خود راببینند.
اسامی این 59 نفر که اعدام شدند از این قرار است :
غلامرضا بارزی
حسن جهانیان
علی بانهیان
محمد علیالی
محمد امین صفا
همایون نیلوفری
محمود ریزیی
محمد حسینی
عباس حسینپور
کاظم خاتونی
علی مزنه
عبدالله تحریان
رحمان رحیمی
علی گلپرست
مصطفی عسمتی
خالق بارزانی
یوسف ایازی
کمال چاوشینی
حسن رحمانیان
خالد رحیم آذر
خالد صفایی
سید ابراهیم احمدی
محمد مسعودی
محمد ابوبکری
وفا الیاسی
منصور جناح
محمد امین احمدی
محمد سلیمی
فریدون شنگه
علی بازیان
خضرر رنگین
ابوبکر شکری
انشاالله نادری
هژار کریمی
کمال کریمی
کریم رحیمیان
یوسف حبیب پناه
محمد فارق بازیار
ابراهیم امینی
صالح مام ابراهیمی
شکری نادری
مصطفی فقری
علی غواره
علی صلاحی
ملا حسن لاجوردی
سلیمان حسن زاده
یوسف حسن زاده
کریم کاوه
سید محمود سید محمودی
حامد محمود کندو
حسین کلهری
عباس یوسفی
سیامک سقزی
علی آباده
کمران ظاهر حهجازی
صالح فرهودی
مقصود محمودی
احمد کهروبی
رحمان خضرپور
….
برگرفتە از وبلاگ : آندریاری
{jcomments off}
عکسهایی از اعدام در کرستان با کامرای عکاس و روزنامەنگار ایرانی جهانگیر رزمی . اینجا را کلیک کنید