بسیاری از کنشگران سیاسی مفاهیم سیاسی را بدرستی درک ننموده و به همین خاطر قادر نمیگردند در جایگاه درستی انرا بکار بندند. بسیاری تفاوت ملت و ملیت را درک ننموده و گاها ان یکی را جایگزین دیگری مینمایند، همچنین هست که مفاهیمی چون دولت و حاکمیت هم دستخوش این جابجایی ها میگردد.
برخی از دوستان کردم نیز با جابجا نمودن این مفاهیم گاها تصویر ناروشنی از دادخواهی را ترسیم میکنند که موجب سو تفاهمات بسیاری میشود، و همچنین شاهدیم که کنشگران غیر کرد نیز دقیقا با همین درک اشتباه برداشت و استنتاج غریب خود را در گمانه زنی ها بدست میدهند. احزاب کردی با حاکمیت یکپارچه مشکلی ندارند بلکه با دولت واحد و یکتا مشکل دارند . به همین خاطر نظام فدرالیزم را پیشنهاد میکنند که دولت از اقتدار مطلق و یگانه بدر اید و با تقسیم قدرت در مناطق مختلف بر بنیاد تنوع بتواند پاسخگویی برای یگانگی این سرزمین باشد .
بر بنیاد این پیشنهاد ملیت های ایرانی حاکمیت یکپارجه ملی را پدید خواهند اورد که واحد ملت از ان استخراج میشود. حال اگر ما مفاهیم را نادرست درک نماییم و در کنار هم قرار دهیم البته نتیجه اشتباه از ان حادث خواهد شد . اتفاقی که هر روز در ادبیات شفاهی و حتی نوشتاری این و ان کنشگر سیاسی شاهدیم . {jcomments off}