پس از سخنان حسن روحانی در روز 25 تیرماه که در یک سخنرانی محفلی گفته بود:
” باید کمک کنیم از مشکلات و اختلافات عبور کنیم و مشکلات را افزون نسازیم، یعنی آنهایی که آمادهی بازگشت هستند، راهشان را تسهیل کنیم، چون توبه برای همه است”. غلامحسین محسنیاژهای، سخنگوی قوه قضائیه و دادستان کل کشور، 31 تیرماه امسال در سخنان تهدیدآمیزی اظهار داشت: ” کسانی که در ارتباط با حوادث سال 88 از کشور خارج شدهاند، ممنوع الورود نیستند، اما به محض ورود به کشور تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت”.
پس از اعلام نتایج انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری در سال 88 و به علت تقلب و انتصاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور ششم از طرف باند خامنهای، که با اعتراضات و تظاهرات گستردهی میلیونی مردم معترض به نتایج، در شهرهای تهران و کلانشهرهای دیگر همراه شد. پس از کشته شدن و عدم اطلاع از سرنوشت صدها نفر و زندانی شدن هزاران نفر و رسواییهای رژیم جمهوری اسلامی در زندانهای کهریزک و توحید و اوین و دیگر زندانهای رژیم، صدها نفر از روزنامهنگاران و فعالین سیاسی و مدنی و معترضان محاکمه و زندانی شدند. لذا بسیاری از فعالین سیاسی، مدنی، اجتماعی و فرهنگی بخاطر فشار نیروهای امنیتی و اطلاعات و از ترس تعقیب و زندان، ناگزیر راه ترک ایران را در پیش گرفتند.
پس از انتخاب حسن روحانی در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری به کمک اصلاحطلبان حکومتی و باند رفسنجانی، در برخی از محافل بحث بازگشت تعدادی از فعالین سیاسی که در خارج از کشور از روحانی حمایت کرده و به وی رأی داده بودند، به ایران بازگردند. اما بحث بازگشت فعالین سیاسی و مدنی با واکنش جناح اصولگرا همراه شد. حتی باشگاه خبرنگاران جوان سپاه پاسداران، با ساختن برنامههایی دربارهی شماری از چهرههای سیاسی و فرهنگی که پس از حوادث 88 از ایران خارج شدهاند آنها را خائن و اهل فتنه عنوان کرده است.
محسنی اژهای که در کشتار و زندانی کردن فعالین سیاسی و مدنی در اعتراضات سال88 به عنوان قاضی دادگاه نقش فعالی داشت، هنوز بغض و کینه نسبت به فعالین سیاسی و مدنی در ذهن دارد و با این تهدیدات علیه بازگشت فعالین سیاسی و مدنی، ماهیت رژیم جمهوری اسلامی ایران را آشکار کرد، زیرا رژیم در برابر خواستههای فعالین سیاسی و مدنی در ایران پاسخگو نیست، لذا فاصله میان فعالین سیاسی و کارگزاران رژیم، روز به روز گستردهتر میشود. به همین دلیل، هیچگاه رژیم در مورد حقوق و خواستههای فعالین سیاسی و مدنی فکر نمیکند، زیرا تنها در فکر حفظ منافع ولی فقیه و نظام توتالیتر میباشد و از هیچ عمل غیر انسانی علیه جنبش دمکراسیخواهی ابا ندارد.
آخوند اژهای و هماندیشان وی باید این را بدانند که جنبش دمکراسیخواهی ملیتهای ایران از نظر فرایند سیاسی و فرهنگ سیاسی، مرحله ترس و تهدیدات را گذرانده است و بازگشت به عقب غیر ممکن است. شاید جنبش دمکراسیخواهی ملیتهای ایران به شیوه موقت و به علت استفاده رژیم از خشونت و زندان را برای مدتی ساکت نماید، اما هر گونه سکوتی به معنای شکست نیست، بلکه همانند اخگر زیر خاکستر، هرگاه نسیمی بوزد و فرصت پیدا کند، دوباره از قبل قویتر خیزش مینماید.
پس از سخنان روحانی، فعالین سیاسی و حتی اصلاحطلبان حکومتی نیز، استفادهی حسن روحانی از کلمه توبه برای معترضین و کسانی را که به علت فشار نیروهای امنیتی و اطلاعات ناچار به ترک ایران شدند، با واکنش و اعتراضات آنها روبرو گردید. حتی اگر روحانی بخواهد وعدههایش را در نظام جمهوری اسلامی به اجرا درآورد، به علت وجود ولی فقیه و قانون اساسی غیر دمکراتیک، توان به عمل درآوردن وعدههایش را ندارد. لذا تهدیدات اژهای بیش از آنکه خطاب به فعالین سیاسی و مدنی باشد، خطاب به حسن روحانی است که پا را از گلیم خود بیشتر دراز نکند.
باید این را هم در نظر داشت که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، رئیسجمهور تصمیمگیرندهی اصلی نیست، بلکه رهبر تصمیمگیرندهی نخست بوده و حرف آخر را میزند. در نظامی که فعالین سیاسی و مدنی دستگیر میشوند، ملیتها حقوقی ندارند و اقلیتهای مذهبی از حقوق و آزادیهایشان محرومند، حسن روحانی میخواهد با این سخنان نشان دهد که نظام ظرفیت فضای باز سیاسی را دارد. اما از سوی دیگر، اژهای با این تهدیدات نشان داد که نظام ظرفیت فضای باز سیاسی در ایران را ندارد، زیرا خوب میداند که ایجاد فضای باز سیاسی ستونهای تظام را میلرزاند و سقوط میکند.
بنابراین، نزدیک به 34 سال تجربه کردن حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، مردم ایران و به ویژه فعالین سیاسی و مدنی و جنبشهای اجتماعی باید به این نتیجه رسیده باشند، که اگر بعضی اوقات از مسئولان رژیم شنیده شده که اگر فعالین مدنی و فعالین سیاسی احزاب از اعمال خود توبه کنند، مورد عفو شاهانهی رهبر نظام قرار میگیرند, اما پس از بازگشت، دچار زندان و شکنجه و اعدام شدهاند. به همین دلیل، آزمودن دوبارهی تجربیات و امیدوار بودن به این جنجال هیچ سودی برای فعالین سیاسی و مدنی و جنبش دمکراسیخواهی ملیتهای ایران ندارد.