حسن روحانی، رئیس جمهور کنونی رژیم اسلامی ایران، پارسال هنگام حملە انتخاباتی، بیانیەای در مورد تأمین حقوق
“اقوام و اقلیت های مذهبی” بعنوان برنامەی کاری خویش منتشر کرد. هر چند وعدەهای داده شده در بیانیەی ایشان، مسایل بسیار جزئی را در برمی گرفت، با این وصف شماری از فعالین سیاسی ملیتهای محروم و ستمدیده ایران با تکیه بر اطلاعیه روحانی بە این وعدەهای جزئی دل خوش کردە بودند کە گویا این نقطەی آغازی خواهد بود برای پایان دادن بە ستم ملی ملتهای تحت ستم در ایران!
روحانی بعد از تکیەزدن بە کرسی ریاست جمهوری، علی یونسی، وزیر سابق اطلاعات را بە عنوان دستیار ویژەی خویش برای انجام وعدەهای مذکور (بدون داشتن طرح مشخصی برای انجام این کار) منصوب کرد.
نزدیک بە یک سال گذشت و حاصل کار این دستیار ویژە، بە جای اینکە بە رفع تبعیضات بپردازد، اعلام کرد: فعلاً دنبال خاطرجمع کردن کسانی است کە گویا “نگران این هستند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب برساند!”.
وعدەهای دادە شدە جناب روحانی بە “اقوام و اقلیت های مذهبی” بە جایی نرسیدە، دستیار ویژەاش نیز کاری از پیش نبردە، یعنی از این اندک وعدە نیز خلف وعدە شدە. واضحتر بگویم: هنوز روحانی و دستیارش اندر خم کوچەی “چەکنیم و چە نکنیم” هستند کە آیت الله ناصر مکارم شیرازی نیز از راە می رسد و نسبت به آنچه «پر توقع کردن اقلیتها» در ایران نامیدە، هشدار دادە و “خواستار متوقف شدن سیاستهای دولت درخصوص اقلیتها میشود“.
به گزارش خبرگزاری فارس، این مرجع دینی که پنجشنبه ۲۴/۴/۲۰۱۴ در جمع اعضای هیئت رئیسه دانشگاه پیام نور سخن میگفت، با اشارە بە “اقوام و اقلیت های مذهبی” عنوان کرد: “روشی که اخیراً دولت در برخی امور به دنبال آن است، راه به مقصد نمیرساند و تجربه نشان داده که اگر در حد معمول کار کنیم، توقعات هم محدود میشوند، ولی اگر به توقعات دامن بزنیم بیشتر شده و فردا به دنبال وکیل و وزیر و رئیس جمهور هم خواهند بود“.
آیت الله شیرازی کە یکی از آخوندهای حوزە علمیە قم است و ظاهراً هیچ منصب دولتی ندارد، ولی در عمل همە کارە است، بە امر و نهی خویش ادامە دادە، تا جائی کە رژیم گذشتە (شاە) را الگو قرار میدهد و میگوید: “آنزمان در ایران به گونهای رفتار میشد که اقلیتهای مذهبی هم قانع بودند. ما کە امروزه در حال افزایش توقعات هستیم؛ باید بدانیم این امر موجب جذب بیشتر نمیشود، بلکه توقعات آنها را بیشتر میکند“.
قبل از پرداختن بە نگرانیهای آیت الله شیرازی، لازم دانستم یکبار دیگر مفاد بیانیەی آقای روحانی را بە عرض خوانندگان این سطور برسانم:
در بیانیەی روحانی “مشارکت عمومی فارغ از زبان و مذهب در مدیریتهای کلان کشور، انتصاب نیروهای شایسته محلی در پستهای مدیریتی مناطق مختلف، حمایت، تقویت و تفویض اختیار و واگذاری امور اجرایی محلی ـ منطقهای به آنان، تدریس زبان مادری (کردی، آذری، عربی و…) به طور رسمی در مدارس و دانشگاهها و تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگهای ایرانی” وعدە دادە شدە بود.
بگذارید این بیانیه را تشریح کنیم و ببینیم که آقای روحانی خود چه میگوید:
1) معیار مشارکت در مدیریتهای کلان کشور زبان فارسی و مذهب شیعه است؛
2) نیروهای “محلی” (غیرشیعه و غیرفارس) شایسته (مقبول حکومت) حتی در پستهای مدیریتی مناطق خودشان نیز گمارده نمیشوند؛
3) امور اجرایی محلی ـ منطقهای نیز بر عهده حضرات مرکزنشین است؛
4) تدریس زبانهای غیرفارسی رایج در ایران که محلی از اعراب ندارد؛
5) در ایران به نسبت هر آنکه از مادری فارس و شیعه نزاده باشد، با “نگاه امنیتی” (ترجمان واژهی “با ابزار نیروهای سرکوبگر اطلاعاتی و نظامی”) نگریسته میشود.
این تنها بخشی از واقعیت تلخ موجود در ایران به نسبت مردم غیرفارس و غیرشیعهی آن میباشد. تغییر این روش و فرهنگ در چهارچوب این حاکمیت مقدور نیست. حقا در این راستا از سوی خود رژیم ادعای چندانی هم نشده، چرا که حتی اجرای بندهای ضعیف فوق نیز نیاز به تغییر ساختاری رژیم دارد، که انتظار آن طبق اظهارات نمایندگان فکری خود رژیم نیز، بس عبث است. نتیجه اینکه خانه از پایبست ویران است. انتظار اصلاح این خانهی ویرانه، خود فریبی بیش نیست.
من باب مثال: از مجموع ١٨ وزارت و ٣١ استان کشور، هنوز خبری از واگذاری حتی وزارتخانهای یا استانی بە این “نیروهای شایسته محلی!” نیست. شخص یونسی ضمن مصاحبهای با روزنامەی “ایران” اذعان میکند کە: “دولت موفق نشده استانداری یا وزارتخانهای را در اختیار اقلیتهای قومی و مذهبی” قرار دهد. وی آشکارا میگوید: ” خیلی از سازمانها و ارگانها به دلیل «منع قانونی یا تعصبات» از بهکارگیری قومیتها و پیروان مذاهب دیگر خودداری میکنند.”
با این موانعی کە یونسی بە آن اشارە مینماید، دیگر تکلیف موادی همچون تدریس زبان مادری در مدارس و دانشگاهها و تغییر نگاه امنیتی “نظام” نسبت به “اقوام” و فرهنگهای ایرانی معلوم است.
با این وصفی کە گذشت، چرا آیت الله شیرازی و سازمانها و ارگانهای رژیم از اجرای این حداقل خواستەها نیز نگرانند؟
جواب روشن است؛ چون آنها ایران را تنها متعلق بە خود میدانند. هیچ پست و مقامی بە غیر خودی روا نمی دارند. بە همین دلیل، پستهای “وکیل و وزیر و رئیس جمهور” تنها در انحصار کسانی خواهد بود کە از صافی ولایت فقیە و نظام، گذشتە باشند. آنها اعتقادی بە حقوق برابر برای ملتها و مذاهب هموطن خود ندارند کە خواستی خارج از چهارچوب و ساختار رژیم داشتە باشند. بە زعم ایشان، همە مردم اعم از چە ملتی بودە یا پیرو چە دین و مسلکی باشند باید فارسی را زبان اصلی خود و مذهب شیعه را مذهب اصلی خویش بدانند. همچنین بجز دین رسمی ایران کە اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری است، مذهبی دیگر در عمل و طبق قانون اساسی رژیم، قابل قبول نیست. چون بر پایەی همین قانون اساسی، اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری، اصلی است الیالابد غیر قابل تغییر.
این خانەی عنکبوتی کە نامش ولایت فقیە است، بە صراحت میگوید کە ما رنگی غیر از سیاە نمی پذیریم، باوری خارج از حوزەی اعتقادی خویش برنمی تابیم و حقی جز آنچە خود روا میداریم یا صلاح میدانیم، برای کسی قائل نیستیم.
بیش از ٣٥ سال است این در بر همان پاشنە میچرخد. حقوق ملتهای تحت ستم در ایران آشکارا پایمال میشود، غیر از پیروان مذهب شیعەی دوازدە امامی، دین و مسلک دیگری رسمیت ندارد. زمامداران رژیم هر صدایی کە بوی انتقاد داشتە باشد بلافاصلە در گلو خفە میکنند و پاسخی جز زندان و شکنجه و گلولە برای مطالبات دمکراتیک مردم ندارند.
کارنامەی سیاە ٣٥ سالەی رژیم جمهوری اسلامی ایران بطور آشکار بە ما میگوید: هیچ انسان آزادەای نباید بە وعدەهای پوچ و واهی این نظام باور کند. نظامی کە سیاست و دیانتش یکی است، بطوریکە خامنەای و در ردەهای پایینتر افرادی چون مکارم شیرازی نیز، همان فرمانی را صادر میکنند کە بە زبان دیپلوماسی بوسیلە روحانی بیان می شود. پس، از این شورەزار هیچ سبزەای نمیروید. لذا بهتر است همە بدانند: “دخیل بستن بە ضریح این رژیم بیهودە است
مه 2014
ویرایش: ناصر ایرانپور
منابع: سایت فارسی العربیە/ مقالە” بە این رژیم تهمت نزنید”، بە قلم مصطفی هجری(کردستان مدیا)، اصل دوازدهم قانون اساسی ایران، سایت BBC و خبرگزاری فارس.