قبل از پرداختن بە اصل مطلب، اشارە بە سە نکتە را لازم میدانم:
- مخاطبان این نوشتە کوردتبارانی است کە بە عوامل جمهوری اسلامی و سلطنت طلبان علیە کورد ها تبدیل شدەاند، نە کوردتبارانی کە در یکی از سازمان های “سراسری” فعالیت دارند، اما بە شیوەی خود از مبارزە ملت کورد برای آزادی و دمکراسی و حقوق سیاسی و فرهنگی حمایت یا لااقل موضع خصمانەای در قبال مسئلە کورد اتخاذ نمیکنند. تفاوت دیدگاە و رویکرد این شخصیت ها با سیاست و برنامەهای احزاب کوردستانی، در قالب حق آزادی فکر و اندیشە قرار میگیرد و باید محترم شمردە شود.
- چرا سلطنت طلبان؟ سلطنت طلبان طرفدار بازگشت دیکتاتوری سرکوبگر نظام پهلوی بە بلندگوی طیف های گوناگون ناسیونالیسم افراطی و برتری طلب فارس کە در کوردستیزی و دشمنی با تامین هر گونە حق سیاسی و فرهنگی ملیت های غیر فارس اشتراک نظر دارند، تبدیل شدەاند. سلطنت طلب ها این سیاست را همگام و بە موازات سرکوب فیزیکی جمهوری اسلامی دنبال میکنند.
- این نوشتە بنا بر راهنمایی و ملاحظات برخی از دوستان و ضرورت شناختن و افشای نقشە و نیات پلید سلطنت طلبان و سرسپردگانشان در کوردستان، در تکمیل مطلبی نوشتە شدە است کە ١٩ مە ٢٠٢٤ در فیسبوک خود انتشار دادەام. باید توطئەهای بدخواهان را شناخت تا بتوان آن ها را خنثی کرد.
افرادی کە بە خدمت اهداف و سیاست های جمهوری اسلامی و سلطنت طلبان علیە مسئلە کورد در آمداند، گاهی اوقات در تلویزیون های فارسی زبان، بنا بر حسب صلاحدید و ماموریتی کە از طرف اربابان محول میشود، خودرا کوردتبار میخوانند. آن ها تنها زمانی از جانب اربابانشان اجازە دارند بە “کورد بودن” خود اشارە بکنند کە بعنوان یک “کورد” احزاب کوردستانی و مطلبات آن ها را مورد حملە قرار بدهند و سیاست های رژیم و سلطنت طلبان علیە کورد ها را توجیە کنند.
آنان برای اثبات سرسپردگی و خوش خدمتی باید بسیار شدید تر، بی ادبانە تر و بی شرمانە تر حتی از سران جمهوری اسلامی و سلطنت طلبان، بە کورد ها بتازند و اهانات و اتهامات و افتراهای جمهوری اسلامی و سلطنت طلبان بە کوردها را نشخوار کنند.
این افراد هویت باختە اجبارا باید با مغز اربابانشان بیندیشند، با چشم آن ها ببینند، با واژە ها و اصطلاحات و ادبیات و عناوین مورد نظر آن ها در بارە ملیت های غیرفارس اظهار نظر کنند و بە آنها اتهام بزنند و هر نوع مطالبات سیاسی و فرهنگی آنها را تفرقەاندازی و قومگرایی قلمداد کنند.
بە خدمت گرفتن کوردتباران از جانب سرکوبگران ملت کورد پدیدەی تازەای نیست. رژیم های کشورهایی کە کوردستان در بینشان تقسیم شدە است، از جملە رژیم های پهلوی، همیشە از این حربە علیە مبارزە کورد ها استفادە کردەاند، گاهی اوقات با موفقیت!
برای مثال، در زمان صدام حسین کوردتباری بە نام طە محی الدین معروف رسما مشاور و معاون صدام حسین بود اما صلاحیت و قدرتی نداشت و وظیفەاش توجیە کردن سیاست های حزب بعث علیە کورد ها بود! تعریف میکنند کە این شخص حتی در منزل خودش هم کوردی حرف نمیزد و ابا داشت از اینکە بگوید کورد است، اما زمانی کە رژیم بعث حلبجە را بمباران شیمیایی کرد و هزاران زن و مرد و کودک کورد را بە کام مرگ کشاند، از جانب صدام حسین ماموریت یافت بە اروپا برود و بە توجیە این جنایت هولناک رژیم بعث بپردازد.
این فرد کە از کورد بودن خود و کوردی حرف زدن امتناع میورزید، در اروپا در هر فرصتی کورد بودن خود را بە میان میکشید و اظهار میداشت کە کورد ها در حاکمیت عراق شرکت دارند، در کابینە حضور دارند، از جملە خود من!
رژیم های ایران نیز مدام کسانی از تبار مردمان غیر فارس را بە گونەهای مختلف از جملە با اعطای پول یا پست و مقام تطمیع و بە خدمت گرفتەاند، تا در زمان های لازم برای توجیە سیاست های خود علیە ملت های نامبردە از آنان استفادە ابزاری کنند.
پس، امروز بەخدمت گرفتن کوردتباران ضعیف النفس و حقیر از جانب طیف های اپوزسیون ناسیونالیست برتری طلب، با هدف پیشبردن سیاست های کوردستیزانەی خود، بە پیروی از اسلاف های خود صورت میگیرد.
این قبیل افراد برای این کە در محافل اربابان خود پذیرفتە بشوند و یا بعنوان مجری و برنامەساز مزدشان را از تلویزیون های فارسی زبان سلطنت طلب دریافت کنند، باید درعمل ثابت کنند کە از ریشە و تبار خود بریدە، از شخصیت و غرور و کرامت خالی شدە و در هویت و افکار و اندیشە و ارادە ولی نعمت های خود ذوب شدەاند. برای ابراز وفاداری بە صاحبانشان باید بە خودانکاری بپردازند و خود و رگ و ریشە خود را بە لجن بکشند.
جای تعجب نیست، کسانی کە بە خودانکاری و خودتحقیری تن در میدهند و بە خدمت دشمنان ملت خود درمیآیند، ناچارند برای جلب رضایت اربابانشان این هزینە سنگین را بپردازند.
یکی از مشخصە های این مزدوران خودتحقیری و بی ارزش و زیادی تلقی کردن هویت و زبان مادری خودشان است. بار ها از آن ها شنیدە شدە است کە آموزش بە زبان مادری زیادی است و دروست مانند حزب اللهی ها و شااللهی ها، طرفداران هویت ملی و آموزش بە زبان مادری را بە تجزیەطلبی و قومگرایی متهم میکنند.
باید اشارە کرد کە این اشخاص هیچگاە بعنوان همفکران مستقل و متساوی الحقوق در جمع اربابان خود پذیرفتە نشدە و نمیشوند، بلکە بە مانند پادو و نوچە! حق هم دارند: آخر مگر میشود بە کسانی کە بەخاطر پارەای منافع بە اصل و نصب خود پشت میکنند و از اعتراف کردن بە خود شرم دارند، احترام گذاشت و اعتماد کرد؟
بە شهادت تاریخ، آدم های سرسپردە و بی هویت بە تناسب سخاوتمندی اربابان، بە راحتی صاحبان خود را عوض میکنند. مانند مزدوران جنگ کە در ازای مزد و اسلحە بیشتر بە خدمت این یا آن ارباب در میآیند. در چند دهەی گذشتە بار ها دیدە شدە کسانی کە در داخل ایران عوامل اطلاعات سپاە پاسداران و حزب اللهی بودەاند، در خارج از کشور منافعشان ایجاب کردە رنگ عوض کنند و بە شاەاللهی دو آتشە تبدیل شوند.
این است کە نە رژیم نە سلطنت طلبان هیچگاە بە آن ها اعتماد نمیکنند و همیشە بە آنان مظنون و بدگمان هستند. بە این جور آدم ها تنها بە عنوان وسیلە و ابزار جهت رسیدن بە هدف مورد استفاد قرار میگیرند تا زمانی کە تاریخ مصرفشان بە پایان برسد.
اتفاقی نیست، درمیان کوردتبارانی کە بە عوامل سلطنت طلبان برتری طلب و جمهوری اسلامی تبدیل شدەاند:
١. برای نموونە حتی یک نفر سراغ نداریم کە یکبار از حقوق و مطالبات کوردها حمایت کردە باشد. همە آن ها از طریق حملە بە احزاب کوردستانی و متهم کردن آن ها بە تجزیەطلبی و مشروعیت زدایی از جنبش، خصومت خود با حقوق و آزادی ملت کورد را نشان میدهند و سرسپردگی بە اربابان خود را بە نمایش میگذارند.
٢. از خود رژیم و سلطنت طلبان رادیکال تر، فحاش تر، خشن تر احزاب کورد را مورد حملە و اهانت قرار میدهند.
این بە هیچ وجە بە این معنی نیست کە احزاب کوردستانی کم و کاستی ندارند و از اشتباهات بری هستند و و انتقادی بە آن ها وارد نیست. قطعا احزاب کوردستانی نیز از انتقاد مبرا نیستند و باید انتقاد هم بپذیرند.
اما، راقم این سطور یک بار دیگر هم نوشتەام کە عوامل سلطنت طلب و جمهوری اسلامی احزاب کوردستانی را بهانە قرار میدهند تا خصومت و دشمنی کور خود با مبارزە و هویت و حقوق ملت کورد را بروز بدهند. بعبارت دیگر، آنها تحت پوشش انتقاد از احزاب کوردستانی، بە انکار هویت و زبان و حقوق مردم کوردستان میپردازند و سیاست سرکوب و تبعیض علیە کوردها را توجیە میکنند.
اگر غیر از این است، میتوانند اعلام کنند کە بە مبارزە مردم کوردستان در راستای تامین حقوق سیاسی و فرهنگی خود در ایران احترام میگذارند و سرکوب و تبعیض علیە کورد ها را محکوم میکنند، آن زمان اگر سیاست ها و رویکردهای احزاب کوردستانی را نیز بە نقد بکشند، کسی بهشان ایراد نمیگیرد. اما این کار را نخواهند کرد، چون هدف این سرسپردەگان زیر سوال بردن مشروعیت مبارزە کوردها برای رفع تبعیض از خود و تحقق بخشیدن بە حقوق خود است.
بنا براین، حملە بە احزاب کوردستانی تنها یک وسیلە است جهت پنهان کردن هدف واقعی.
اهداف دشمنان ملت کورد از بکارگرفتن “کوردتباران” و وظایف محولە بە آن ها
بنا بە یک ضرب المثل کوردی “چوب تا بغاز از خودش نباشد شکاف برنمیدارد”! کوردستیزان میپندارند کە با بکارگرفتن کوردتباران وابستە راحت تر میتوانند بە اهداف شوم خود در جامعە کوردستان برسند. در حقیقت این افراد باید در داخل جنبش کوردستان نقش ستون پنجم را ایفا کنند و جنبش را از داخل در راستای اهداف رژیم یا سلطنت طلبان، تضعیف و بە انحراف بکشانند:
- ایجاد اختلاف، شکاف و دود دستگی در جامعە کوردستان و صفوف مردم.
- ایجاد شک و تردید و پاشیدن بذر ناامیدی در میان مردم کوردستان، بویژە مبارزان کورد، نسبت بە فایدە مبارزە و چشم انداز رسیدن بە هدف. بازداشتن و ایجاد مانع روانی برای پیوستن جوانان بە صفوف مبارزە.
- ضربە زدن بە جنبش از طریق بی اعتبار ساختن احزاب سیاسی کوردستانی و خدشەدار ساختن مشروعیت مبارزە ملت کورد در افکار عمومی.
- بدیل سازی و تاسیس گروەهای کارتنی وابستە با هدف چند قطبی کردن جامعە کوردستان و تضعیف پایگاە سیاسی – اجتماعی احزاب کوردستانی.
- واقعی جلوەدادن خطر وقوع “نزاع های قومی” و تجزیە و فروپاشی با هدف برانگیختن و تحریک کردن احساسات مردم فارس علیە کورد ها از طریق تکرار اتهامات و انتشار اخبار و اطلاعات غلط در بارە کوردستان.
میدانیم کە بعد از انقلاب ژینا افکار عمومی جامعە فارس بە نفع مردم کوردستان تغییر کرد. این تحول از دروغ های صد سالەی رژیم های پهلوی و جمهوری اسلامی علیە کوردها پردە برداشت و سیاست های خصمانە و فریبکارانەی این دو رژیم فاسد را افشا کرد .
این حقیقت سلطنت طلبان را بر آشفتە کرد. بهمین خاطر دیدیم کە بعد از خیزش زن، زندگی، آزادی حملات شاەپرستان و ماڵەکش ها بر علیە احزاب کوردستان شدت کم سابقەای بە خود گرفت بە این امید کە آب رفتە را بە جوی برگردانند و بار دیگر مردم فارس را بر علیە مردم کوردستان تحریک کنند.
- مرعوب کردن روشنفکران و فعالین سیاسی کورد از طریق فحاشی و هتاکی و وادارکردن آن ها بە عقب نشینی.
- دروغ پراکنی و انتشار اطلاعات نادروست بەهدف گمراەسازی و منحرف کردن افکار عمومی در کوردستان از مبارزە.
- ایجاد بی اعتمادی بە احزاب سیاسی کوردستان در میان مردم. رژیم و سلطنت طلبان نیک میدانند کە احزاب کوردستانی با همە نقاط قوت و ضعیفشان ریشە در جامعە کورد دارند، مبارزەشان از حمایت اکثریت قریب بە اتفاق مردم کورد برخوردار است، حمایتی کە سلطنت طلبان در مناطق فارس نشین بە خواب هم نمیبینند.
بلاهت سلطنت طلبان آنجا عیان میشود کە از تجربە جمهوری اسلامی عبرت نمیگیرند: جمهوری اسلامی ٤٥ سال است با بکارگرفتن انواع ترفند و توطئە تلاش میکند در صفوف مبارزات مردم کوردستان شکاف ایجاد کند و در کوردستان پایگاهی برای خودش ایجاد کند، اما سرش بە سنگ خوردە است. سلطنت طلبان هم بە همین سرنوشت گرفتار خواهند شد.