"an independent online kurdish website

من به عنوان یک کرد اطمینان دارم که آذربایجانی ها همیشه غیور بوده اند و غیورهم خواهند ماند و سید حسن تقی زاده ها وساعد مراغه ای ها و صادق خلخالی ها و ملا حسنی ها و امثال را ننگ تاریخ خود دانستهputin-0

و می دانند همانطوری که ما، سران ارتجاعی کرد را که برای مقام همه چیز خود را به حکومتهای مرکزی فروخته بودند، ننگ تاریخ خود می دانیم و آنها را جاش می خوانیم. در عوض قاضی محمد زندیاد و یارمحمدخان کرماشانی را درکنار قهرمانان تاریخ آذربایجان مانند شیخ محمد خیابانی و ستارخانها و حیدر عمو اوغلی ها و دکتر ارانی ها می گذاریم. باتأسف بایدبگویم، سایت “جنبش آذربایجان برای دمکراسی ویک پارچگی ایران” این عکس پوتین که مانند زیرپیراهن عقیده سیاسی اش را، بخاطرمقام عوض می کند، چاپ نموده است که مانند معلم کلاس اول دریک سیستم دیکتاتوری، یلثینی، پوتینی و رضاخانی، در سایت خود چاپ کرده است. اولا از این عزیزان باید پرسید که آیا مفهوم تیتر سایت، یعنی دمکراسی را می فهمند؟ اگر پاسخ مثبت است که حتما مثبت باید باشد، پشتیبانی از فقط صاحب این عکس با این شیوه برخورد، 180 درجه در خلاف جهت دمکراسی است! اگر واقعا این طور است، پس باید نخست مفهوم دمکراسی را درک کرد و بعد آن را بکار برد. در غیر آن صورت می توان اسم آن را یک نوع عوام فریبی گذاشت که با اطمینان کسی درمیان ملت آذر بایجان عوام فریب نیست که علیه خودتبلیغ کند. بعلاوه می گویند: درکرمان گنه کرد آهنگری، در کاشان زدند سر مسگری! یک پارچگی و تمامیت ارضی ایران به جای خود که ما هم جدی مخالف اش نیستیم، منتها با حقوق برابر، برای همه خلقهای ساکن ایران این تمامیت ارضی حفظ شود. درعین حال آدم ازاین هم میهنان می پرسد، اکنون این نکته چه ربطی به حکومت فدراتیو، درکشور عراق، می تواند داشته باشد؟! اگر ما واقعا ریگی توی کفش نداریم، و مانند سلطنت طلبان ازهر چیزی شک نمی کنیم وترس و واهمه هم نداریم که روزی بی تردید این مسئله دامن گیر ما نیز بشود، چرا از حتا کشورهای کوچک همسایه که دمکراسی در آنها در حال رشد است، باید وحشت کنیم؟ آیاسایت جنبش آذربایجان برای دمکراسی ویک پارچگی، حاضر است این اخطاررا برای آذربایجان مستقل که روزی بخشی ازخاک ایران بوده و امروز هر سازی برای خود می زند، بنویسد؟! چرا یک بام دوهوا می کنیم؟ اولا من بهیچ وجه فکر نمی کنم که آقای پوتین به آن اندازه بی شعور بوده که چنین جمله ای را به بارزانی گفته باشد و یا انگشتش نشان داده باشد واین قیافه معلم وشاگردی دیکتاتور منشانه برای رهبر ایالتی فدراتیو بخود بگیرد. اگر این طور بوده، واقعا احمق و دیکتاتور معاب است و هیچ کارش را نمی توان کرد، مگر اینکه اورا نیز نزد هم کسوتان خود فرستاد. بهرحال اکنون کسی دیگر خرهم به دیکتاتورها آب نمی دهد و جای آنهارا زباله دان تاریخ تعیین کرده اند. من تأسف می خورم که بعضی ها از هول حلیم خود را توی دیگ آش می اندازند. این دوستان آذر بایجانی که حتما از باز ماندگان آن فئودالهای زمان شاه باید باشند که می خواهند برای حفظ منافع خویش با هر ریسمانی خودرا به خلق حاکم گره بزنند و با صد من چسب و سریش خویشتن را به حکومت مرکزی بچسبانند که متأسفانه بعضی اوقات هم نمی شود!! و این آقایانی که کوشش می کنند، به دلقک مردمان خلق حاکم تبدیل می شوند. خود این عزیزان بهتر می دانند چرا و نیاز به گفتن ندارد. در هرحال من در تعجبم که ثروت و راحت طلبی برای برخی از انسان ها به آن اندازه مهم است که خود، شرافت وهویت را زیر پامی گذارند وحاضر اند برایش هر نوع خواری و زیر دستی و نوکری را بپذیرند. یکی ازقهرمانان ملی ایران یک روزقبل ازاعدامش به تیمسار ارتش فرسیو که درزندان رژیم شاه بدیدارش رفته بود و گفته بود: اگر از شاه تقاضای بخشش کند، نه اینکه اعدام نمی شود، بلکه تمام درجات عقب افتاده اش را به اوخواهند داد. او باسر بلندی، درپاسخ می گوید: “زندگی شیرین است و هیچ کسی نمی خواهد بمیرد، اما زندگی بهر قیمتی و بهر نحوی شایسته انسانها نیست”. بله زندگی شیرین است، اما نه بهر نحو و قیمتی. ما باید از این پند چیزی یاد بگیریم که حد اقل برای حفظ شرافت و هویت و در نتیجه برای فرزندانمان نام نیک از ما بماند.

در حقیقت ما نمی خواهیم که سایت جنبش آذربایجان در کنار جمهوری اسلامی(خامنه ای و احمدی نژاد درعکس پائین همراه آقای پوتین دروسط) قرار گیرد. اینها بعنوان ننگ دیپلمایسی در تاریخ خواهد ماند. آقای پوتین مانند همین دو دیکتاتور می اندیشد که دروسط آنها نشسته است. من فرقی می گذارم بین مسعود بارزانی رهبرملت کرد در عراق با آقای پوتین. مسعود بارزانی حاضر نیست بهر قیمتی زندگی کند، اما آقای ولادمیر پوتین یک زمانی رئیس کا گ ب بود و اکنون که ورق برگشته و سیستم کمونیستی از بین رفته است، رئیس جمهور شده و حاضر است نه فقط با قیمت جان هزارها انقلابی صادق ومردمی، بلکه باپشیزی شرافت خود را و دمکراسی را عوض کند.

ahmadi_nejad_putin_xamneyiy

آیا این آقای پوتین برای خامنه ای و احمدی نژاد نیز همینطور نقش معلم دبستان را بازی می کند؟ که آنها ابتدائی ترین حقوق انسانی را درجامعه خود رعایت نمی کنند. فکر می کنم این چند جمله کافی باشد و یاد آوری، آنچه که برای خود می خواهیم به دیگری نیز روا بداریم.

هایدلبرگ، آلمان فدرال 27.2.2013   

دکتر گلمراد مرادی

dr.g.moradi41@gmail.com

{jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی