"an independent online kurdish website

در کشورهای کە دموکراسی در آنها برقرار شدە است و رای مردم میتواند عامل تغییر باشد،shaho_ebrahimi13

شهروندان آن جامعە میتوانند آزادانە و بدون هیچ شرط و استثنائی خود را کاندید و یا بە نمایندگان خودشان  رای دادە و افراد شایستەای را برای اداری کشور خود انتخاب نمایند، ولی متاسفانە در کشورهایی کە دیکتاتوری در آن حاکم است و بنیاد آن بر اساس قوانین ضد انسانی نهاده شدە است و رای یک نفر میتواند سرنوشت همە را تغییر دهد، هیچ انتظاری جزء پسرفت آن جامعە وجود نخواهد داشت. از جمله نمونه های بارز چنین جوامعی، میتوان کشورهای جهان سوم و بە خصوص ایران اشارە نمود. در این کشورها انتخابات تنها وسیلەای است برای مشروعیت بخشیدن بە نظامهای توتالیتیر خودشان است و دیگر هیچ.

در تاریخ ٣٣ سالی رژیم جمهوری اسلامی ایران شاهد آن بوده ایم کە در هر دورە از انتخابات ریاست جمهوری برای اینکە بتوانند تعداد زیادی مردم را بر سر صندوق رای بیاورند دست بە کارهای عوام فریبانە زده اند. در این نوشته میخواهم نگاه مختصری بە این ٩ دورەی ریاست جمهوری در حکومت جمهوری اسلامی ایران  بیندازم:

١. دوران ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر: پس از سقوط رژیم پهلوی و بە غارت بردن انقلاب مردم در سال ١٣٥٧ شمسی توسط آقای خمینی و هم فکرانش، رژیم برای ترساندن و تحمیل کردن نظام  جمهوری اسلامی ایران در سال ١٣٥٨، انتخابات نمایشی اجرا نمودند تا نشان دهند کە میخواهند حکومتی دموکراتیک را بر سر کار آورند. اما سران رژیم، با وضع قوانین ضد انسانی بر علیە ملتهای ساکن در ایران خواستند کە بە حکومت تازە بە قدرت رسیدەی خودشان مشروعیت بدهند کە خوشبختانه با تدبیر و شناخت  رهبریت ملت کرد از این اشخاص تازە بە حکومت رسیدە بر سر صندوقها نرفتند و از این حکومت پشتیبانی بە عمل  نیاوردند و این بود کە در مناطق کردستان جواب منفی بە انها دادند. متاسفانە بعد از مدتی فرمان جهاد از طرف آقای خمینی صادر شد و در پشتیبانی از این فرمان جهاد،  نخست وزیر وقت آقای بنی صدر بە نیروهای سپاە و نظامی دستور داد کە “پوتینهایشان را از پا در نیاورند” تا آن زمان کە بتوانند ملت کرد را تحت فرمان و نوای خود درآورند.. آرزوی پلیدی که هیچگاه تحقق نیافت و ملت کرد پایبند بە خواستەهای خود میدان مبارزە را رها نکرد، مبارزە تا بە حال ادامە دارد.

٢ـ دوران ریاست جمهوری میرحسین موسوی: موسوی پنجمین نخست وزیری وقت حکومت جمهوری اسلامی  بود. وی بعد از محمد رضا مهدوی کنی کە پس از کشتە شدن رجایی و باهنر توسط آقای خمینی بە رئیس جمهوری وقت انتخاب شد. ایشان همچنین در دوران جنگ ایران و عراق نخست وزیر بودند. در زمان  نخست وزیری موسوی بود که بزرگترین اعدامهای طول تاریخ پر از وحشت حکومت جمهوری اسلامی بە فرمان او و شخص ولایت فقیە صورت گرفت. در آن زمان بود کە در پی بی کفایتی سران حکومتی جنگ میان دو کشور ایران و عراق زیاتر از ٨ سال بە طول کشیدە شد، جنگی کە سرانجام با “نوشیدن جام زهر” توسط خمینی بە پایان رسید و در این میان تنها مردم ایران دچار آسیب و خسارتهای جانی و مالی شدند.

٣ـ دوران ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی: در زمانی کە رفسنجانی بە نخست وزیری ایران منصوب شد، دورەی جدیدی  از ترور و سرکوب مخالفان  جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور شروع شد. در همین دوره بود کە ماشین ترور جمهوری اسلامی تمامی دنیا را متوجە اعمال ضدانسانی خود نمود. جنایاتی کە مختصرا بە آنها اشاره میکنم:

الف ـ در داخل کشور و بخصوص در مناطق کردستان: در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی بود کە پخش مواد مخدر در سطح کشور و بخصوص در مناطقی مانند کردستان -کە احساس میشد کە با رژیم مخالفت بیشتری انجام میگرد- به اجرا درآمد. بعنوان نمونه، در استان سنندج، در زمان استانداری آقای رحیمی، پخش کردن مواد مخدر، بە دستور ایشان و عوامل سرکوبگر و فریب خوردەای کە در دستگاهای جاسوسی همچون اطلاعات و بسیج کار میکردن، توزیع میشد. مسئله ای که در میان کوردها بە “انفال سفید”  مشهور است. ابعاد این مسئله تا جایی بود کە در موارد بسیاری، شاهد آن بوده ایم که از عوامل پخش کنندە و یا فرد مبتلا بە مواد مخدر، برای ترور مخالفان در خارج از مرزهای ایران استفادە میشد. در همین ارتباط دهها سند در اختیار احزاب کورد مخالف حکومت وجود دارد. همچنین  آزار خانوادهای سیاسی، بستن روزنامها و نشریات و اجبار نخبگان برای خروج از کشور نیز را میتوان از دیگر نتایج زمامداری هاشمی دانست.

ب ـ در خارج از کشور: درست کردن تیمهای ترور برون مرزی کە میتوان بە سپاە قدس، حزب اللە لبنان، الفتح فلسطین اشارە نمود کە فرمان و دستور این ترورها توسط رهبر، آقای خامنەای، رئیس جمهور، آقای رفسنجانی، وزیر اطلاعات، آقای علی فلاحیان، وزیر امور خارجە، آقای علی اکبر ولایتی دادە میشد. کمیته ای که وظیفه اش، شناسایی افراد، برنامه ریزی و دستور اجرای ترورها را برعهده داشت. برای نمونە میتوان اشارە بە ترور نزدیک بە ٣٣٠ نفر از اعضای رهبری، کادر، پیشمرگ و فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی  در کوردستان عراق و کشور ترکیە نمود کە بخش عمدەی این ترورها توسط سپاە قدس صورت گرفت.

تیمهای ترور در مراکز کشورهای اروپایی هم فعال بودند و ضربەهای جبران ناپذیری را بر پیکر مبارزی آزادیخواهان ملتهای ایران زدنند. ضربه هایی که جبران نمودن آن تا حدود زیادی غیر ممکن میباشد.  شماری زیادی از رهبران و فعالان احزاب سیاسی، فیلم ساز، شاعر و نویسندە در کشورهای اروپایی شهید شدند کە از جمله میتوان بە شاپور بختیار و کاظم رجوی در فرانسە، دکتر قاسملو و یارانش در وین اتریش، فریدون فروخزاد در بن، دکتر سعید شرفکندی و یارانش در برلین آلمان و دەها نفر دیگر اشاره کرد کە در سرتاسر اروپا توسط ماشین ترور جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.

خوشبختانە در دادگاه میکنوس کە بە برسی پروندەی  ترور دکتر سعید شرفکندی و یارانش میپرداخت، بعد از نزدیک بە چهار سال پیگیری و کار مداوم سران جمهوری اسلامی ایران یعنی آقای خامنەای، آقای رفسنجانی، وزیر اطلاعات، آقای علی فلاحیان و وزیر امور خارجە، آقای علی اکبر ولایتی، در دست داشتن در این ترورها متهم کردنند.

علاوه بر آن میتوان به بمب گذاری دفتر یهودیان اسرائیلی در آرژانتین و همچنین بمب گذاری در پایتختهای کشورهایی کە مخالف سیاستهای  جمهوری اسلامی  بودند به عنوان دیگر جنایتهای دوران ٨ سالە ریاست جمهوری آقای هاشمی اشارە نمود.

٤ـ دوران ریاست جمهوری خاتمی: همان طوری کە در بالا اشارە شد جمهوری اسلامی ایران در زمان نخست وزیری رفسنجانی با ترور آن همه از مخالفان خود و همچنین  حکم دادگاە میکونوس و بستن سفارت کشورهای اروپایی برای مدتی در ایران، این کشور را  از لحاظ سیاسی منظوی ساخت  و حاکمان جمهوری اسلامی برای اینکە دوبارە قدرت خود را بە دست آورند این بار بە شیوەی دیگر رئیس جمهور خود را سر کار آوردند. آن هم کسی بهتر از فرد دست نشانده ای بجز آقای خاتمی نبود کە در ٢ خرداد ١٣٧٦ با شعارهای فریب کارانە خود بە صحنە سیاسی ایران آمد.

خاتمی با سر دادن شعارهایی همچون گفتگوی تمدنها، آزادی بیان و روزنامەها و همچنین صحبت از اقوام تا حدود زیادی توانست کە مردم ایران و جهانیان را فریب دهد. در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی انسانهای آزاداندیش در ایران شناسایی و بعد از مدتی اکثریت آنها را کشتند. کشتاری که بە قتلهای زنجیرەای مشهور است. قتل فروهرها را میتوان به عنوان نمونه بارز این جنایتها برشمرد، قتلی کە در  زمان دولتمداری خاتمی رخ داد. همچنین در هشت سال  دوران ریاست جمهوری خاتمی خیلی از نخبگان کشور ناچار بە ترک کشور شدند.

٥ـ  دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد: بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری خاتمی، یکی از کهنە پاسداران حکومت اسلامی کە در تصرف سفارتخانەی امریکا در سال ١٣٥٨ دست داشت، سر کار آمد. احمدی نژاد دوران خدمت خود بە نظامی اسلامی را در کوەهای کردستان شروع نمودە و همراە بقیەی اشغالگران در سرکوب مردم آزادیخواە کردستان دست داشتند، همچنین احمدی نژاد سرپرست و مسئول تدارک اسلحەی  ترور دکتر قاسملو و یارانش کە با دیپلمات-تروریستهای ایرانی  مشغول مذاکرە برای پیدا کردن راهکاری آشتی جویانه برای حل مسئلەی کرد در ایران بود، را بە عهدە داشت.

در بارەی دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد میتوان گفت کە از یک سو در داخل کشور گرانی و کم بودن مواد خوراکی و درمانی، نبودن رفاە اجتماعی، فساد اداری و دزدیدن سرمایەهای مردم توسط افراد مسئول در ارگانهای دولتی به کشور تحمیل شده و از سوی دیگر در خارج از کشور و سطح بین المللی موازی  نبودن با جامعەی جهانی، تحریمهای مداوم کە از طرف جامعه جهانی، در نهایت زندگی را برای مردمی کە در جغرافیای ایران هستند سختر نمودە است.

همچنین دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد همراە با اعتراضات و تظاهرات فراوان مردمی در جریان انتخابات سال ١٣٨٨ شمسی بود. تظاهراتی کە مردم در آن خواستار برکناری احمدی نژاد از  ریاست جمهوری شدند. در این شرایط باندبازیهای داخل حکومتداران ایرانی مشخص و نمایان شد و  بە ناچار در بسیاری از مواضع ولایت فقیە در امورات دخالت کرد.

انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣٩٢

در این دورە از  انتخابات نمایشی تا آنجا کە اسامی داوطلبان و کاندیدها مشخص شدە است، با دوبارە امدن رفسنجانی در این دورە تیم ترور و سرکوب آزادیخواهان کامل شد، چون قبل از هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ولایتی ومحسن رضایی و چندین مهرەی دیگر خود را کاندید کردە اند. متاسفانە در میان بە اصطلاح روشنفکر فارس بعد از ٣٣ سال از عمر پر از جنایت و وحشت حکومت اسلامی، از مردم میخواهند کە بر سر صندوقهای رای بروند و در این انتخابات شرکت نمایند. کسانی که مشخص است کە منفعت آنها تنها در ماندن نظام حاکمیت جمهوری اسلامی است کە چنین خواستەای دارند و این در حالی است کە اکثریت مردم ایران حاضر  نیسیند کە در این انتخابات فورمالیتە و نمایشی شرکت نمایند.

کوردها و انتخابات ریاست جمهوری

 وقتی کە صفحات تاریخ را ورق میزنیم، همیشە در ایران کردها شهروند درجە دو حساب شدەاند و از امکانات اقتصادی و آبادانی محروم بودەاند. برای مثال در تمامی مناطق کردنشین و شهرهای کردستان حتی نمی توان یک کارخانە پیدا کرد کە مردم کرد مجبور نباشند برای کسب درآمد و معیشت زندگی بە شهرهای دیگر مهاجرت نکنند… ولی در عوض کردستان همیشە مملو از وجود نیروهای سرکوبگر بودە است و  هر روز بە دلایل مختلف ملت کرد بە دست این نیروها تحت ظلم و ستم قرار می گیرند. اگرچه کردها هم همیشە برای تحقق آرمانهای ملی خود کە همانا رسیدن بە آزادی و  حقوق مساوی است، از تلاش دست بر نداشتە و بە مبارزات خود بر علیە دشمنان و اشغالگران کردستان ادامە دادەاند. از همە مهمتر اگر قرار باشد روزی در ایران اتفاقی رخ دهد این مناطق کردستان است کە همیشە پیشرو مبارزات و  دموکراسی خواهی درسرتاسر ایران است و آن هم بە دلیل ارادی ملت کرد می باشد.

همانطوری کە قبلا ذکر شد از اولین روزی کە حکومت اسلامی قدرت را بە دست گرفت این ملت کرد بودند کە زود این حکومت را شناختند و در اولین انتخاباتی کە در سال ١٣٥٩ اتفاق افتاد مردم بە سر صندوق رای نرفتند و مشروعیت بە حاکمان انسان ستیزی  جمهوری اسلامی ایران ندادند. همچنان کە مشخص است در مدت این ٣٣ سالە جمهوری اسلامی،  ملت کرد همیشە، کمترین درصد مشارکت در انتخابات را داشتەاند و هیچ وقت بە این حکومت مشروعیت ندادەاند.

گاە گداری عدەای از بە اصطلاح روشنفکران کورد هم خواستەاند کە مردم را تشویق بە رفتن سر صندوقها بکنند و این در حالی است کە مردم کرد واقع بینانە جواب منفی بە این درخواست دادەاند چون بر این باور هستند  کە  ماهیت نظام حکومت اسلامی ایران در کل باید از میان برود و میدانند کە در این ساختار هیجوقت نمی توان امید بە اصلاحات  و تغییر در این رژیم بود.

شاهو ابراهیمی

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی