Hoppa till innehåll

هفتمین رئیس‎جمهور رژیم کیست؟، ناصر صالحی‎اصل

روز24خردادماه1392 خورشیدی، انتخابات دوره‎ی یازدهم ریاست جمهوری ایران تحت نظر و كنترل ولی‎فقیه برگزار گردید.naser_salehi_esil

روز 25 خردادماه وزیر کشور اعلام نمود که حسن روحانی با کسب اکثریت آرا، به عنوان هفتمین رئیس‎جمهور انتخاب شده است. حسن فریدون روحانی 65 ساله که به عنوان مرد پشت پرده و یار غار رفسنجانی شناخته شده, اهل سرخه از توابع سمنان و از هواداران نزدیک خمینی می‎باشد. در سال‎های نخست انفلاب ایران، مسئول تصفیه‎ی افسران ارتش در پادگان‎ها بود. 2 دوره نماینده‎ی مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری بود. 16سال دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بود. 2 سال مسئول مژاکرات هسته‎ای با وزرای خارجه‎ی کشورهای ”بریتانیا، فرانسه و آلمان ”و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است.

نامبرده یکی از عوامل سرکوب ملیت‎های ایران و اولین کسی بود که لقب ”امام” را به خمینی داد. وی همچنین سکوت در برابر کشتار و زندانی کردن مردم در هنگام اعتراضات سال 1388و عدم انتقاد ازسیاست‎های احمدی‎نژاد را در کارنامه‎ی خود دارد. در مدت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، مسئولان رژیم بر این اعتقاد بوده‎اند که با اجرای منظم انتخابات‎ به مثابه یکی از شروط دمکراسی، می‎توانند سیمایی مشروع به حاکمیت خویش در سطح بین‎المللی و داخلی بدهند. این در حالی است که دمکراسی یعنی متعهد بودن به اصول دمکراسی و تنها برگزاری انتخابات نمی‎تواند شرط کافی برای وجود دمکراسی در یک کشور باشد. لذا انتخابات و رأی مردم در رژیم جمهوری اسلامی، تنها ابزاری برای رسیدن به اهداف شوم رژیم است و این رژیم هیچ ارزشی برای رأی مردم قائل نیست، اما باید این را نیز در نظر گرفت که پیروزی و شکست در انتخابات, بنیاد سیستم‎های دمکراتیک است، اما از آنجا که در چهارچوب رژیم جمهوری اسلامی هیچ رقابت سیاسی میان جریانات سیاسی وجود ندارد, در چنین شرایطی، پیروزی و شکست نامزدها معنا و مفهومی ندارد. به همین دلیل، رهبر رژیم می‎گوید: رأی به هر کدام از نامزدها به معنای رأی دادن به جمهوری اسلامی است. حسن روحانی در شرایطی خود را برای اجرای وظایف ریاست جمهوری ێ‌ماده می‎کند که رژیم جمهوری اسلامی بیش از هر وقت دیگری با بحران‎های خارجی و داخلی روبروست.

بحران‎های خارجی:

آنچه در اینجا جای تأمل و ریزبینی است، رئیس‎جمهور جدید رژیم باید در فکر برداشتن موانع و حل بحران‎های بین‎المللی از جمله پرونده‎ی هسته‎ای رژیم در شورای امنیت سازمان ملل، مذاکرات با کشورهای 5+1، تحریم همه‎جانبه‎ی کشورهای غربی و پرونده‎ی نقض حقوق‎بشر باشد. حل این همه معچلات در حیطه‎ی مسئولیت و صلاحیت رئیس جمهور نیست. لذا حسن روحانی با این معضلات سیاسی در أینده دچار مشکل می‎شود.

بحران‎های داخلی:

انتخابات امسال در شرایطی برگزار گردید که رژیم از لحاظ اقتصادی در بدتربن حالت قرار دارد. تحریم‎های شورای امنیت و کشورهای غربی علیه ایران در 2 سال گژشته، به وبژه از هنگامی که خامنه‎ای رهبر رژیم، دستور غنی‎سازی هر چه سریع‎تر اورانیوم را داد، اقتصاد ایران را دچار بحران و آسیب جدی نمود، حتی اگر خبر تعطیلی روزانه‎ی چند کارخانه و کارگاه، با اخراج و بیکار شدن هزاران کارگر نیز رسماً اعلام نگردد، باز هم سنگینی آثار زیانبخش بحران اقتصادی بر دوش اقشار محروم ایران محسوس است. خامنه‎ای سال 1392 را سال”حماسه‎ی اقتصادی و حماسه‎ی سیاسی” نامید. علیرغم شعار رهبر رژیم، به علت کاهش تولیدات ملی، افزایش سطح قیمت‎ها، کاهش نرخ ریال ایران، اجرای ناقص هدفمندکردن یارانه‎ها و عوامل دیگر، اقتصاد ایران را دچار بیماری مزمن کرده است. همچنین شعار حماسه‎ی سیاسی رهبر رژیم که هدف از آن، مشارکت هر چه بیشتر مردم در نمایش انتخابات بوده است، اما مردم ایران در این انتخابات در عمل نشان دادند که مخالف سیاست‎های رهبر رژیم هستند و اگر هر کس دیگری هم جای روحانی می‎بود و از سیاست‎های دولت انتقاد می‎کرد، با اطمینان حائز اکثریت آرا می‎شد.

لذا مردم عملاً شعار حماسه‎ی سیاسی خامنه‎ای را مرده تلقی کردند. با تحلیل دوره‎های انتخابات ریاست‎جمهوری در جمهوری اسلامی به این نتیجه می‎رسیم که آنچه تحت عنوان انتخابات از سوی رژیم برگزار گردیده، به علت غیر دمکراتیک بودن و عدم اعتقاد به رأی و خواسته‎های مردم، نبود کاندیدای واقعی، عاری از محتوای یک انتخابات واقعی می‎باشد. حسن روحانی وعده‎ی تغییر و اصلاحات در دولت ”تدبیر و امید” و اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی و احقاق حقوق ملیت‎ها را به رأی‎دهندگان داده تا در نظام جمهوری اسلامی عملی نماید، اما به علت در رأس قدرت بودن رهبر و غیر دمکراتیک بودن قانون اساسی، امکان و توان اجرای تغییر و اصلاحات و عملی کردن وعده‎هایش را ندارد. زیرا  پیش از او نیز محمد خاتمی 8 سال وعده‎ی تغییر و اصلاحات را به مردم ایران داد، اما در پایان دوره‎ی ریاست‎جمهوری گفت: ”رئیس جمهور تدارکاتچیی بیش نیست”. لذا پس از نزدیک به 34 سال آزمودن انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، مردم ایران بایستی به این آگاهی رسیده باشند که مفاهیم جامعه‎ی مدنی، حاکمیت قانون، آزادی بیان، آزادی مطبوعات و تجمعات و … در سیستم جمهوری اسلامی معنا و مفهومی ندارد. لذا در چنین نظامی، انتخاب یکی از مهره‎های رژیم، چه اصلاح‎طلب باشد و چه اصولگرا، هیچ فایده‎ای برای ملیت‎های ایران ندارد.