این متن را درنوامبر سال پیش می بایستی دریکی ازکنفرانسهای زنان کرد در روتردام هلند، بخوانم. بدلیل پانل زیاد ووقت کم(پانزده دقیقه وقت برای هرپانل)، مقدور نشد
ومن صرفنظر کردم که این وظیفه را به انجام برسانم. اینک برای اطلاع بیشترهمه ی دختران جوان و زنان مبارز، به رسانه ی مردمی ارسال می کنم که مورد استفاده عموم قرار گیرد. خیلی مایلم، بویژه بانوان جوان که هنوز باسلام باور دارند، نخست این مقاله و بعد کتب مقدس اسلامی را با دقت بیشتر بخوانند، سپس تصمیم بگیرند که آیا این بخش ازفرهنگ و عادت راترک کنند یا بمانند؟ دوما تقاضا دارم از تقلید دوری جوئید.
قبل از هر موضوع دیگر، از سازمان زنان کرد، سپاسگذارم، برای افتخاری که به من داده و به این سیمینار دعوت کرده اند که درباره حقوق زن یا نا حقوقی زن در اسلام صحبت کنم. من مطالب مستند زیادی در باره ی این موضوع و اسلام نوشته ام. علاقه مندان می توانند برایم بنویسند که با کمال میل مطالب پرسش شده و مورد نظر، در صورت داشتن آدرس، ارسال می کنم. من پارسال در یک سخنرانی گفتم که دختران وزنان فعال ما در 35 سال گذشته به اندازه 1400 سال قرآن مجید ودیگر کتب، برای مسلمانان، مقدس را خوانده و به حق خودآگاه ترشده اند. در هر حال این رژیم تازه همه راه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را بر زنان بسته است، بنابراین آنان کار دیگری ندارند جز خانه نشینی و تحقیق و مطالعه کردن درباره حقوق خویش. بهرحال دراین حاکمیت جدید باید مسئله را بفال نیک گرفت که دختران جوان و مبارز بیشترین صندلیهای دانشگاه هارا بخوداختصاص داده اند. درعین حال دیده می شود که افقی روشن و آینده ای بس درخشان در پیش داریم. البته آینده روشن، بستگی داردبه آگاهی توده ها، امیدوارم که مدت زمان زیادی طول نکشد که توده های مردم، به این آگاهی دست یابند. درهر حال آینده درخشان از آن قشر جوان تراست. در اینجا روی سخنم از همه بیشتر، با گروه جوان اسلام گرا است. دنیای امروز با 1400 سال پیش، به مراتب فرق کرده است. درآغاز اسلام تعلیم وتربیت فقط برای مردان بود وزنان وظیفه تکثیر نسل و بچه داری، نظافت خانه، غذا پختن، لباس شوئی برای مردان، نخ ریسی، لباس دوزی وغیره را بر عهده داشتند که تازه اینهاکار بحساب نمی آمد. بنیانگذاران اسلام پیش بینی چنین روزی رانکرده بودند وداشتن دختر را بلای مزمن و یا باخرد کمتر می دانستند. برای نمونه پیامبر اسلام در نهج الفصاحه، حدیث 2750، صفحه 722، چاپ پنجم، 1390، گفته است: “هرکس ببلیه دخترداری مبتلا شود وبا آنهانیکوکاری کند، پرده وی ازآتش جهنم شوند”.این گفته کسی است که پیامبرخدا و آورنده قرآن مجید است. یعنی پیامبر که با فاطمه و دیگر دختران اش نیکو کاری می کرد، پرده اوازآتش جهنم می بایستی باشد! درنهج البلاغه امام علی، می خوانیم:”ای مردم، زنها ازایمان وارث وخرد، کم بهره هستند، اما نقصان ایمانشان بجهت نماز نخواندن وروزه نگرفتن است در روزهای حیض وجهت نقصان خردشان آن است که (دراسلام) گواهی دو زن بجای گواهی یک مرد است و از جهت نقصان نصیب و بهره، هم ارث آن ها نصف ارث مردان باشد، پس، از زنهای بد پرهیز کنید، و از خوبانشان بر حذر باشید، و در گفتار وکردار پسندیده ازآنها پیروی نکنید”. همان جا صفحه 179 گفتار 79، ترجمه فیض الاسلام، فروردین 1351. (هرانسانی از خود می پرسد، این خدا تا چه اندازه بی انصاف است. اول “دختر را به آن شیوه خلق می کند”! و بعد او را به دلیل حیض بودن که طبیعت زنان است و کمبود خرد مجازات می کند). بهرحال پیامبر وامام علی کمتر بفکرشان می رسید که امروزه دخترانی مانند؛ “آنکه انگلکه” آلمانی، خواهیم داشت، بدلیل نبوغ و هنر و تعلیم و تربیت درستی که بدست آورده، برای اجرای برنامه ای یک ساعته، بیش ازپنجاه هزاریورو، درست متوجه شدید پنجاه هزاریورو، از تلویزیون نیمه دولتی آلمان دریافت می کند که برخی ازمردها با درجه عالی دانشگاهی باید درخواب ببینند. دراین حال انسان خوشحال می شود که ببلیه دخترداری، نظیر”آنکه”، مبتلا گردد. در هرحال برای سرعت بخشیدن به پیشرفت سریع جهان، نیازمبرم به مطالعه فردفرد وتحقیق درباره پیرامون خود داریم وباید این راوظیفه بدانیم که کورکورانه رد نکنیم ویا نپذیریم، بلکه ازروی منطق ومطالعه باشد. باید یک نکته را یادآوری کنم، دیگر نمی شود، چرخ تاریخ را به عقب بر گردانیم. جهان در حال تکامل و انسانهای روی کره زمین بسیاری از موهومات کشف نشده راکشف کرده اند. روزی بود که کلیسا، دانشمند ایتالیائی، گالیله و گالیله ئی، مدعی تئوری گردش کره ی زمین به دور خورشید را محکوم به اعدام کرد، به جرم دخالت در نظم خداوندی. اما امروزه، یک بچه 12 ساله می فهمد که در منظومه ی ما کره ی خورشید ثابت است و دیگر سیارات متحرک اند و با نظم و علم فیزیکی خاصی به دور آن می چرخند. هرچه موهومات در طبیعت کشف شود، چهره مذهب کمرنگ می گردد. حدود 18سال پیش دریک سخنرانی هنگامیکه به کتاب 23 سال بسیار علمی ومستند علی دشتی استناد می کردم، با اعتراض برخی از حضار تند رو، مواجه شدم که آن ها بدرستی می گفتند: آقا، این آقای علی دشتی سناتور انتصابی زمان شاه و یک آخوند زاده بوده، مگرمی شود که هر چیز او درست باشد و به او اعتماد کرد؟! خیلی بامتانت و بردباری پاسخ دادم که عقایدسیاسی با کارعلمی کردن فرق دارد وبویژه آنچه که ایشان سعی کرده اند درمورد زنان درقرآن مجید، بنگارند، کاملا با واقعیت وفق می دهد و درست است و هیچ ربطی به ایدئولوژی که او از آن پیروی می کرده، ندارد. او از نظر سیاسی خیلی محافظه کار و سطنت طلب بوده اند. اما از نظر کار علمی، گرچه آخوند زاده و زمانی نیز طلبه بوده است، شخصیتی مستقل از دین و سیاست داشت. در واقع او کمک زیادی درسرپا نگهداشتن پهلویها کرده بود. اما بابی مهری آنها قرار گرفت و عاقبت تا زمان مرگ در انزواء به سر می برد و حتا جمهوری قرون وسطائی اسلامی، می خواست ازاو وکسی که مقدمه ای برکتاب اش نگاشته، شدیدا انتقام بگیرد. در آن زمانی که مقدمه نویس 23سال، آقای علی نقی منزوی، را بخاطر معرفی نکردن علی دشتی، نویسنده کتاب گرفته بودند، او مریض و در حال مرگ در بیمارستان فیروز آبادی بود. علی دشتی نامه ای به آیت الله خمینی و دیگر رهبران انقلاب نوشت که منزوی را آزاد کنند. او اعتراف کرد که کتاب رانوشته است ومنزوی هیچ دخالتی درمحتوای آن ندارد. دراین میان، یک خانم ایرانی از میان حضار، دست بالا کرد و با آلمان بسیارفصیح وخیلی جدی گفت: آقا، آنچه که علی دشتی وشما می گوئید بجا و درست، اما با همه این توصیف، من دانشجوی سابق جامعه شناسی دانشگاه ملی ایران، بسیار خوش حالم که جمهوری اسلامی آمده است! همه ی نگاه ها بطرف او برگشت و بعضیها هووش کردند. من با لب خندی طنز آمیز گفتم: خانم عزیز، اگر به فرض من به عنوان یک مرد، بگویم خوش حالم حرفی نیست!! زیرا اسلام به من اجازه می دهد چهار زن داشته باشم! آخر شما چرا این حرف را می زنید؟! اسلام که زن را برده و نوکر مرد کرده؟ همه زدند روی میز و بحث دو جانبه شد و چون گفتگو جالب بود گرداننده برنامه تحمل کرد. او درادامه گفت: آقا نمک روی زخمم نپاش، من هنگام انقلاب، دانشجوئی 23 ساله بودم و در ترم هفتم جامعه شناسی، فکر اش را بکنید، جامعه شناسی درس می خواندم. اماهیچ باورمی کنید، تا آن روز من لای صفحات قرآن مجیدرا باز نکرده بودم؟! همه اش روی سر عروس می گرفتیم یا مسافر و یا روی سفره عقد و هفت سین می گذاشتیم، گرچه نامش هم باسین، شروع نمی شد! وآن رامی بوسیدیم و تاقچه می نهادیم! اما از روزیکه انقلاب شده، و زنان را خانه نشین کرده اند، من بیش از چهل بار، درست فهمیدی چهل بارقرآن مجید را خوانده ام، می گوئید نه! هر آیه ای را ازمن می توانید بپرسید که اگرکامل حفظ نباشم، حداقل می توانم صفحه آن را به شما بگویم. اگر جمهوری اسلامی نیامده بود، نادان آمده و نادان نیز این دنیا را ترک می گفتم. به این دلیل می گویم خوشحالم که این آقایان آمده اند،چون بعد از این توسری به زنان، دیگرنمی خواستم جهان را با نادانی ترک گویم. همه زدند روی میز و بعضیها با آوای بلند براوو، گفتند. این نکته مرا بیاد موضوعی از یک شاعره جوان انداخت که در سن 10 سالگی حافظ را، حالا نه چهل بار، بلکه چندین بار خوانده بود و تقریبا حفظش بود که من شعرغریبی؟ اورا به کردی گورانی ترجمه کرده ام و در مجله یارسان نشر دادم. او اکنون یکی از شعرای با نام و معترض در اروپا است که من عاشق اشعارش هستم.
قابل ذکر است، من بدون هیچگونه چشم داشتی و بدون هیچ تبلیغ برای آئینی و یاضدیت با آئین خاصی این مطالب را ازروی اسناد مورد تأیید، عرض می کنم. می گویند، آش به قدری شور است که خود آشپز صدایش بالا آمده است. در این جا ویدئو یک خانم عرب مسلمان از سوریه که استاد دانشگاه و اهل مطالعه است، می آورم، اگر وقت اجازه داد، باهم این ویدئو را ببینیم وگوش کنیم اگروقت هم نشد، می توانید سر صبر آنرا در منزل نگاه کنید. من آدرس ویدئو را دراختیار همه علاقه مندان که آن را ندیده اند، می گذارم. آرزو دارم خوانندگان عزیز و بویژه آن ها که بر زبان انگلیسی تسلط دارند حتما برایم بنویسند که ارسال کنم.
https://www.facebook.com/mo.shah.357/videos/1819863068252651/
بسیار شاد و خوشحال می شوم، اگر کسی نظر دیگری دارد، حتما با من دوستانه در میان بگذارد که چیزی بر معلوماتم افزوده شود. لایق گفتن است، در این سخنرانی که به زبان آلمانی انجام گرفت و بمناسبت 18 سالگی انقلاب اسلامی ایران بود، یعنی دقیق یک نسل تمام با تربیت اسلامی می بایستی باشد، در دانشگاه هامبورگ آلمان فدرال بود که دانش جویان کرد ترکیه، مرا دعوت کرده بودند. در آن سیمینار این افتخار به من داده شده بود که بالا ترین رقم شنونده داشته باشم. درآنجا از آلمانی گرفته تا فارس، کرد، ترک، عرب، یونانی و غیره شرکت داشتند که حدود بین سیصد تا چهار صد نفر بودند و سخنرانی حدودا یک ساعتی به طول انجامید و سپس مجری برنامه خودش با اولین پرسش سر بحث را باز کرد که پرسش و پاسخ بیش از چهار ساعت طول کشید.
در واقع وبنابه تحقیق درست نه موضع گیری به سود دیگر آئین ها، اسلام یک شیوه ی باور و زندگی، بیشتر ازدیگر آئینها برای فقط مردها، ارائه می دهد. یعنی اسلام بیشتر یک دین مردانه است و نه زنانه.
حالا بعد از این مقدمه طولانی می خواهیم بدانیم قرآن مجید چه چیزی برای نیمی از جامعه ما دارد که امروزه درایران می خواهند حدود، حداقل چهل میلیون ازهشتاد میلیون مردم را از ملیتهای گوناگون بازوربه 1400سال پیش برگردانند؟ بعلاوه تعلیم و تربیت اسلامی در36 سال گذشته، چه تأثیری برزنان و مردان ما گذاشته است؟ کوشش می شود اگر فرصت باشد به این پرسشها پاسخ دهم.
همانطور که اشاره شد، موضوع اصلی ما حقوق زن دراسلام است و آن از روی کتاب مقدس آئینی نظیر قرآن مجید، نهج الفصاحه پیامبر ونهج البلاغه علی بن ابیطالب. این 3 کتاب برای مسلمانان واقعی، مهم هستند، بررسی می کنیم. اکنون ما ازقرآن مجید آغاز می کنیم که در باره حقوق زن در اسلام چه می گوید؟ (آیا در میان حضار کسی هست که این سوره ها ازقرآن مجیدرا نخوانده باشد؟) البقره، درمورد شاهد بودن، ال نساء، درمورد ارث بردن و زدن زن، التحریم، در مورد هوس بازی و الاحزاب، در مورد ملکیت زنان و برده بودن آنان و چیزهای دیگر! من توصیه می کنم، اگرکسی تاکنون فرصت نکرده ویا این کتب دردست رس نبوده اند، حتما تهیه کنید و به زبانی که بر آن تسلط دارید، بخوانید.
بهرحال کلی ازسوره هاو آیات قرآن بویژه سوره های ذکر شده دراین مورد نازل شده اند که چگونه با زنانتان رفتار کنید و در حقیقت زن در اسلام فقط یک وسیله “تولید مثل” است ویک کالای ارزنده برای خوش گذرانی مردان! در این زمینه آیات قرآنی واحادیث فراوانی داریم که برای تشویق مردان و گرویدن آنان به اسلام و دفاع از آن نازل و یا گفته شده است. شما هر سوره ای از قرآن را نگاه کنید و یا احادیث از پیامبر و امامان را ببینید به احتمال قوی آیه ای در مورد ترساندن از عذاب دوزخ و سرب داغ و وعده های بی مورد بهشت و حوریان بهشتی درآنها خواهید یافت. در اینجا کافیست به یک حدیث از پیامبر اسلام اشاره کنم که چه وعده هائی برای مردانی که در راه خدا شهید می شوند، داده است؟! آیت الله دستغیب شيرازي که ازمترقی ترین آیت الله ها است. درکتاب معاد، صفحه 184-185 ازپيامبراسلام نقل قول مي کند. که ازرسول خدامروی است که فرمود:”قصري است دربهشت از لؤلؤ، درآن قصر هفتادخانه از یاقوت سرخ و در هر خانه هفتاد حجره از زمرد سبز و در هر حجره هفتاد تخت است و بر هرتختي هفتاد فرش ازهر رنگی بر هرفرشي حورالعینی می باشد و در هرحجره هفتاد خوان طعام است و در هر حجره ای هفتاد خادمه می باشد و خدای تعالی چنان قوه ای به مؤمن می دهد که از تمام آنها بهره می برد”. (او ازبحارالنوار مجلسی صفحات 149- 150 جلد 8 نقل قول کرده است). جمعا 24010000 حوری فقط برای یک شهید است که دقیق 84/6678 سال یکبار نوبت به یک حوری می رسد، اگر این مرد شهید هر شبی به یک حوری اختصاص دهد. این یکی از وعده هائیست که پیامبراسلام برای مردان داده اند و آنانی که برای اسلام جان می دهند، خواهد بود. تعداد این وعده ها دراحادیث وقرآن مجید فراوانتر اند اما انسان، نه درقرآن مجید، و نه درهیچ حدیثی ازپیامبر وامامان چنین وعده هائی برای مؤمن ترین زنان مسلمان و حتا شهیدان آنان دیده نمی شود. (ما چند سال پیش تروریستهائی داشتیم از زنان چچن که با بستن بمب انتحاری به خود ده ها نفر را درروسیه کشتند و خود نیز کشته شدند، اما بی فایده بود، زیرا غلمان هائی درانتظار آن ها در بهشت ننشسته بودند! یعنی، نه در قرآن اشاره ای شده و نه دراحادیث پیامبر وامامان آمده است.)
در باره هوس بازی پیامبر اسلام، آنهم در قرآن مجید سوره التحریم که خداوند 5 آیه اول را به روابط او با زنان ازجمله باکنیز خود اختصاص داده است، می آوریم. به اسلامیون بایدحق داد که به آن اندازه، سوء ظن نسبت به هرمردی داشته باشند. زیرا هنگامی که پیامبراسلام از کنیز خود نمی گذرد و در غیاب کوتاه زنش با اوهم خوابه می شود، چه انتظاردیگری از مردم عادی مسلمان باید داشت؟! اکنون، همانطور که در پیش اشاره شد، خدا چند آیه از سوره التحریم ازقرآن مجیدرا به این هوس لحظه ای پیامبراسلام اختصاص داده است! دراین جا آن سوره چنین آغازمی شود: “اى پیغمبر گرامی برای چه آنرا كه خدا برتو حلال فرمود تو برخودحرام کردی تازنانت را ازخود خشنود سازی در صورتی که خدا آمرزنده و مهربان است بر هیچ کس خصوص برتو رسول گرامی اش سخت نخواهد گرفت (1) (در تفسیر وارد است که روزی حفصه با اجازه رسول بخانه پدرش عمر رفت پیغمبر با ماریه در حجره حفصه خلوت کرد نا گه رسید و غوغا انگیخت که تونوبت من باکنیزی خلوت کردی وآبروی مرا نزدزنانت بردی حضرت برای خشنودی او، فرمود من ماریه را برخود حرام کردم ولی این سر نزدتو است باهیچ کس مگوی او بفور عایشه را هم آگه ساخت. او هم با رسول راجع به ماریه گفت گو کرد حضرت بر عایشه نیز سوگند خورد که ماریه را ترک گوید آندو زن شاد شدند و این آیه نازل شد خدا حکم کرد بر شما که سوگندهاي خود را (بکفاره) بگشائید او مولای شما بندگان (و حکمش نافذ است) و هم او بهر چیزعالم دانا وبحكمت امور خلق آگاهست (2) وقتی پیغمبر بابعضی زنان خود (یعنی با حفصه، سخنی راجع بماریه یاریاست ابو بکر و عمر براز گفت(وباو سپرد) آن زن چون خیانت کرده و دیگری (یعنی عایشه) را بر سر پیغمبر آگه ساخت خدا برسولش خبرداد و او برآن زن برخی را اظهار کرد(و برویش آورد) وبرخی را ازکرم پرده داری نمود واظهار نکرد آنزن گفت رسولان را که واقف ساخت(که من سرتو برکسی فاش کرده ام رسول گفت مراخدای دانا آگاه از همه اسرار عالم خبرداد (3) اینک اگر هر دو زن بدرگاه خدا توبه کنید رواست که البته دلهای شما (خلاف رضای پیغمبر<ص>) میل کرده است و اگر باهم برآزار او اتفاق کنید باز هرگز براوغلبه نکنید که خدا یار و نگهبان اوست و جبرئیلامین ومردان صالح با ایمان(یعنی علی(ع)بروایت عامه وخاصه) وفرشتگان یارو مددکار اویند(4) امیدهست که اگر پیامبر شما را طلاق داد خدا زنانی بهتر از شما بجایتان با او همسر کند که همه با مقام تسلیم و ایمان و خضوع و اطاعت اهل توبه و عبادت رهسپار (طریق معرفت باشد) چه بکر و چه غیر بکر(5) قرآن مجید، ترجمه الهی قمشه ئی بخط طاهرخوشنویس صفحه 358 چاپ آن تاریخ ندارد. من ویار و هم شاگرد خیاطی ام 59 سال پیش آنرا از شاه ولی اردلان روزنامه فروش در قصر شیرین به 30 ریال خریده ایم. مثل اینکه این خداوند”دانا و توانا بر همه چیز” هیچ کار دیگری نداشته است، مگر این که درباره هوسبازی ها و خوش گذرانی های لحظه ای، پیامبر درخلوت باکنیز خود ماریه، آنهم در قرآن مجید، این داستان را برای امت مسلمان نازل کند !!
امروزه، فکر می کنم، این داستان طنزمانند برای اعراب بدوی 1400 سال پیش مورد قبول می توانسته باشد. باصراحت می توانیم ثابت کنیم؛ اولا این داستان ساخته وپرداخته خودپیامبر است وحتا کل قرآن مجید گفته او است. دوما این ادعارا می شود خیلی ساده ازروی گفتارهای قرآن ثابت کرد و سوما هرگوسفندی، چه رسد به انسان، می تواند محتوای داستان را بفهمد که حفصه به عایشه گفته است. اینکه نیاز به علم غیب ندارد و هیچ نیازی هم نبود که خدا بر پیامبر اش اظهار کند. بعلاوه گفتگو بین پیامبر و زنانش بوده و خدا نباید آن قدر هم بیکار بوده باشد که در مسایل خصوصی پیامبر اش دخالت کند. انسان می تواند ببیند! هیچ لزومی نداشته که پیامبر برخی را به زنش بگوید وبرخی را از کرم پرده داری کند. بنده عرض می کنم بیچاره به آن مردمانی که این داستان را از زبان خداوند قادر مطلق، باور دارند. برای لطف وطنز، من در آخر این بحث آدرس ویدئوی یک آخوند شیعه که این داستان را با آب وتاب تعریف می کند، می آورم. گرچه دیدن آن زجر آور است که چه کسانی بر جامعه ایران حاکم هستند، اما ملاحظه اش ارزش دارد. متمنی است یکی از این آدرسها را باز کنید و ببینید:
https://youtu.be/HMhbSeNNo3A?t=7 https://youtu.be/HMhbSeNNo3A?list=RDHMhbSeNNo3A&t=63
ویدئو سوره التحریم و تعریف آخوند با آب و تاب
تازه این خداوند بزرگ دراین سوره زنان را تهدید فرموده که اگر پیغمبر اراده کند و آنهارا طلاق گوید، در صورتیکه بنا بگفته پیامبر درنهج الفصاحه، حدیث 16 صفحه 157: “منفورترین چیزهای حلال. درپیش خدا طلاق است”. (پس این خدا خودش از طلاق متنفر است)، او زنان بهتری بکر و غیر بکر دراختیارش خواهد گذاشت! یعنی زنانی زیباتر وحتما جوانتر ازعایشه و زینب! درهرحال خداوند بزرگ پیامبر اش را باوصف هوس بازی بستانکار هم می کند. اینجاست که این پیامبر دست خودرا رو می کند و نشانه آنست که کل قرآن گفته پیامبر است. احتمالا هر زنی این سوره رابخواند، حاضراست مرتد شود وبمیرد اما دیگرمسلمان نباشد. اکنون برخی از احادیث اززبان پیغمبر و قرآن مجیدش که او وخداوند چه نظری درباره زنان دارند، می آورم. من در یک مقاله، زیر نام رو سری اجباری به احادیث پیامبراشاره کرده ام و دراینجا نیز می گویم که حد اقل زنان مسلمان واقعی ببینند که پیامبر محترم اسلام، درباره آنان چگونه می اندیشیده است؟ پيامبر بنا به آیات متعدد درقرآن مجید، نه اينكه زن را نصف مرد بحساب می آورد. رجوع کنید بسوره البقره آیه 282، درمورد شاهد بودن دوزن ویک مردکه دو زن برابر یک مرد آورده شده وسوره النساء، آیه 176درموردارث بردن دخترو پسرکه پسردوبرابر دخترسهم می برد. پیامبر در توصيه هاي مكرر خود در نهج الفصاحه، بمردان مي گويد: “خطر ناك ترين دشمن تو همسر توست كه با تو هم خوابه است و مملوك تو”. (حدیث شماره 339 صفحه 220 ترجمه ابوالقاسم پاينده) در جای دیگر این پیامبر اسلام می گوید: “… در جهنم نگریستم و دیدم که بیشترین مردمان آن زنانند همانجا شماره 331 صفحه 219) و یا می گوید: “اگر زن نبود مرد به بهشت می رفت”.(همانجا شماره 2358 صفحه 653). در واقع آن مسلمانان افراطي كه زنان خود را در منزل زنداني مي كنند و يا درچادر ومقنعه و روسري و رو بند مي پيچند، دقيق دستور پيامبر را اجرا ميکنند زيرا آورنده قرآن مجید درهمين نهج الفصاحه اين گونه خواسته است. او می گوید: “بهترين مسجد زنان كنج خانه آنها است”. همانجا حدیث شماره1532 صفحه 474 و یا اگر”اینکه زن دراطاق خویش نماز کند برای او بهتر است تا درایوان خویش نماز کند، و اینکه درایوان خویش نماز کند، بهتراست تا درصحن خانه نماز کند، و این که در صحن خانه نماز کند، برای او بهتر است تا در مسجد نماز کند”. (حدیث شماره 2207 صفحه 622 همان منبع).
بدیگرسخن بهتراست که زن خانه راترک نگوید وبرده مرد بماند! پیامبر درهمین نهج الفصاحه بزنان توصیه می کند که خادم و تابع شوهران خود باشند. اومی گوید”اگرزن، حق شوهر را بداند، هنگام ناهار و شام او ننشيند تا فراغ يابد” (همان جا حدیث شماره 2318 صفحه 644).
البته ملاهای ضد زن و در عین حال دارای چند همسری، بسیاری از احادیث را خود سر هم بندی کرده اند و به خاطراعتبار احادیث، به پیامبر اسلام چسبانده اند. اینکه گویا درقرن پنجم هجری یک پاکسازی جدی در احادیث کردند برای همه روشن است و این بهترین سند برای اثبات ادعای فوق می تواند باشد. در این پاک سازی چه بسا بسیاری از احادیث خود پیامبر را در بر می گرفت. زیرا تصمیم آیت الله ها و رهبران دینی این بودکه احادیث خوب را بگذارند و احادیث بدرا پاکسازی کنند. تازه احادیث بدتر از اینها نیز گفته شده است، چون آنها بر این باور بودند. اگربرای مثال پیامبر اسلام درمدت 23 سال پیامبری، شب و روز حدیث می گفت، یکدهم این همه حدیث که به اوچسبانده اند نمی شد. بهمین دلیل برای باور بیشتر مردم گویا از دو میلیون احادیث، فقط دویست هزار از آن را گذاشتند که هنوز هم زیاد بوده و اغراق آمیز. جالب است درهمین ایام حکومت سلجوقیان بر ایران تسلط یافته بود که شخصیتهای نامی مانند محمد بن احمد غزالی و فیلسوف جوان عین القضات همدانی که اسلام را زیر سئوال برده بودند با بی رحمانه ترین شیوه کشتند. از آن دویست هزار که انتخاب شده بود، آن احادیثی مورد قبول همه بود که ازچهار عالم پاک ونزدیک به پیامبر و یک جور شنیده می شد. آنها 3700 حدیث بودند که 3227 حدیث آن را در کتابی زیر نام نهج الفصاحه پیامبر ترجمه و منتشر کردند. حالا چه بلائی بر سر آن 473 حدیث بقیه آمده، نمی دانم! گویا برخی از آنها را که در بحارالنوار مجلسی، استناد شده از همان بقیه باشند که آقای پاینده به آن احادیث هیچ اشاره ای نکرده است.
من در اوایل یاد آوری کردم که زن در اسلام باید تابع شوهر خود باشد، و گر نه تنبیه خواهد شد. این را به استناد به قرآن مجید سوره النساء آیه 34 گفتم که به روشنی آمده است و هیچ نیاز به تفسیر دیگری نیست، عرض می کنم که دراین آیه گفته شده است: “مردان را برزنان تسلط وحق نگهبانی است بواسطه آن برتری (نیرو و عقل) که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و هم بواسطه آنکه مردان ازمال خود باید به زنان نفقه دهند پس زنان شایسته و مطیع در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران باشند و آنچه را که خدا بحفظ آن امر فرموده نگهدارند؛ و زنانی که از مخالفت و نافرمانی آنان بیمناکید باید نخست آنها را موعظه کنید اگر مطیع نشدند از خوابگاه آنها دوری گزینید بازمطیع نشدند آنهارا به زدن تنبیه کنید. چنانچه اطاعت کردند دیگر برآنها حق هیچگونه ستم نداریدکه همانا خدابزرگوار و عظیم الشان است (و برظلم مظلوم از ظالم) انتقام خواهد کشید”. این است حقوق زن درقرآن مجید و احادیث پیامبر و امامان. فکر نمی کنم هیچ توجیه گری بتواند قابل قبول باشد، برای این دستور صریح درکتاب مقدس مسلمانان. این درواقع ترجمه یک بخش ازسخنرانی با اضافات و تغییراتی بود.
هایدلبرگ، آلمان فدرال 16.11.2016
دکتر گلمراد مرادی
dr.g.moradi41@gmail.com