"an independent online kurdish website

کنفرانس “اتحاد برای دمکراسی در ایران” کە در روزهای ١٧ و ١٨ نوامبر ٢٠١٢ در پراگ  برگزار شد، اگرچە با شعار تلاش برای ایجاد اتحاد میان نیروهای اپوزسیون ایران آغاز بە کار کرد، اما آنچە شاهد بودیم تکرار همان گفتمان مسلط در میان نیروهای معروف بە “اپوزسیون سراسری ایران” بودkurdistan_nexshe1

، گفتمان سلطەجو و تمامیت خواهی کە هیچ وقعی بە حقوق ملتهای ساکن ایران (و از جملە کرد) نمی نهد و هموارە در کار حذف و انکار گوناگونیهای ملی، اتنیکی، زبانی و مذهبی در راستای ایجاد واحدی متمرکز و یکدست و یک رنگ و یک زبان بە نام “ایران یکپارچە” است. ناگفتە پیداست کە این نگرش نمیتواند هیچ سنخیت و همخوانی با مطالبات برحق و مبارزەی پیگیر ملت کرد داشتە باشد، ملتی کە خواهان بە رسمیت شناختە شدن زبان و فرهنگ و هویت مستقل خود بودە و مشکل بنیادینش با حاکمان ایران از همان تفاوتها و انکارشان از سوی دستگاه قدرت، سرچشمە گرفتە است.

ملت کرد در ایران برای رسیدن بە حقوقی کە برای خود مشروع میداند و تمامی نورمهای انسانی و بین المللی مشروعیت آن را تایید می کنند، هموارە بە دنبال چارەجویی از طریق دیالوگ و گفتگو بودە است و نرخ گفتگو را هم بە سنگین ترین وجە ممکن، یعنی با فدا کردن رهبران بزرگ خود پرداختە است.

پس از آن باب دیالوگ با حاکمان ایران بستە شدە و تنها پل پیوند میان کردستان و ایران کە احتمال ادامە حیات با ساکنین این کشور را در آیندە ممکن می نمود، بخشی از اپوزسیون جمهوری اسلامی بود کە از سوی احزاب کردی بە عنوان “اپوزسیون دمکراتیک ایران” معرفی شدە و اگرچە دارای کمترین سازماندهی بودە و اساسا نیروی قابل توجهی بە شمار نمی آمدند، با این وجود احزاب کرد برای پیشبرد همصدایی و اتفاق نظر در راستای سقوط و نابودی جمهوری اسلامی و رسیدن بە ایرانی دموکراتیک کە در آن ملت کرد بە عنوان ملتی حاکم بر سرنوشت خود و سهیم در ادارە کشور شناختە شود، با این بخش از اپوزسیون پراکندەی ایرانی وارد همکاری شد. 

احزاب و سازمانهای کرد با وجود سابقەی طولانی و تجربەهای بسیار در مبارزە و توانایی سازماندهی و دارا بودن شناسنامە و اعتبار در صحنەی بین المللی، وارد گفتگویی چندین سالە با اپوزسیون پراکندەی بە اصطلاح سراسری ایران شد، اپوزسیونی کە مشی مبارزاتیش را از خادمان دیروز و پریروز جمهوری اسلامی وام گرفتە و خود فاقد هرگونە ابتکار و توانایی است. نتیجەی این گفتگوها کە آخرین مورد آن کنفرانس پراگ بود چیزی نبودە غیر از آشکار شدن حقایقی انکار ناپذیر در مورد این دموکراتیک ترین بخش از اپوزسیون ایران  :

١- حاکمان و اپوزسیون بە اصطلاح سراسری ایران (بە انضمام تمام جبهەها و جناحهایش) با وجود مشکلات بسیاری کە با یکدیگر دارند، در یک مورد همصدا و هم رای هستند و آنهم انکار حقوق ملی کرد و از جملە حق ابتدایی تعین سرنوشت است، بە این معنا کە هیچ تفاوتی میان حاکمان ایران و اپوزسیون این کشور در این مورد وجود ندارد و در صورت سقوط جمهوری اسلامی، پیش آمدن و‌ضعیتی مشابە وضعیت غرب کردستان کاملا محتمل است. این اپوزسیون کە متشکل از بازماندەهای رژیم شاهنشاهی و راندە شدگان جمهوری اسلامی است بنا بر خاستگاهشان بسیار طبیعی است کە فاقد باور و ذهنیت دمکراتیک بودە و بر همین اساس شایستەی دیالوگ نیستند.

٢- نە حاکمیت ایران و نە اپوزسیونش هیچیک با هدف حل مشکلات بە پای میز مذاکرە نمی آیند و هدفشان بیش از هرچیز پیدا کردن نقاط ضعف طرف مقابل بە منظور انگشت نهادن بر آن در راستای تضعیف هرچە بیشتر اوست، بە عنوان مثال این مورد در این کنفرانس آشکارا از سوی یکی از سخنرانان بیان میشود، زمانیکە نیروی شمال (پ ک ک) را بە عنوان مشکلی معرفی میکند کە احزاب شرق باید در برابرش بایستند و مبارزەی خود را معطوف مقابلە با آن کند، و از این طریق در صدد آنند کە از راه جنگ افروزی میان احزاب و سازمانهای کرد، نقشی همانند نقش جمهوری اسلامی ایفا کردە و نیروی کرد در دیگر بخشهای کردستان را بە عنوان نیروی دشمن معرفی کنند!

٣-  هم حاکمان ایران و هم اپوزسیون آن فاقد پرنسیپهای لازم برای گفتگو و مذاکرە هستند، جمهوری اسلامی با ترورهایش و اپوزسیون آن با صدور بیانیەهای یک جانبە در خلال گفتگویی چند جانبە این را ثابت کردە اند،  اپوزسیون بە اصطلاح سراسری ایران بە دلیل نداشتن نیرو و شناسنامە و جایگاه بین المللی تنها بە منظور روایی بخشی بە نشستهای خود احزاب و سازمانهای کرد را دعوت کردە، بدون آنکە وزن شایستە را برای نمایندگان کرد در نظر بگیرند، در پایان بدون اطلاع و نظرخواهی دربارە متن و فحوای آنچە بیانە اختتامیە نامیدەاند، این بیانیە را بە عنوان نتیجەی کنفرانس قرائت کردەاند، بیانیەای کە در آن هیچ اشارەای بە حقوق ملتهای ایران نشدە و اساسا آن را بە فراموشی سپردە است.

بە همین دلیل ما بە عنوان بخشی از فعالان سیاسی و مدنی کردستان ضمن آنکە محتوای بیانیەی مذکور را بە شدت محکوم میکنیم، انتقاد جدی خود را بە دلیل کم اهمیت انگاشتن اساسی ترین حق ملت کرد کە حق تعیین سرنوشت میباشد، در مقابل احزاب و سازمانهای کرد قرار دادە و از آنها میخواهیم کە با در نظر گرفتن آنچە بە آن اشارە شد و توجە بە وظیفەی خود بە عنوان پرچمداران مبارزە در کردستان، بە مذاکرەی بی نتیجە با اپوزسیون ناتوان و بە اصطلاح دموکراتیک جمهوری اسلامی خاتمە دادە، و از ادامەی سیاست خودکم بینی در برابر گروهی انسان فاقد پایگاه و فاقد نیرو کە ابتدایی ترین پرینسیپ های گفتگو را نیز در نظر نمیگیرند، خودداری کنند، چرا کە این نوع سیاست ورزی از سویی بە پایگاه خود آنان در کردستان صدمە زدە و از سوی دیگر بە پایین آمدن وزن و اعتبار احزاب و سازمانهای کرد بە لحاظ سیاسی می انجامد.

 

جمعی از فعالان سیاسی و مدنی شرق کردستان

دکتر آوات علیار-امریکا

ابراهیم فرشی- آلمان

جمیل کولاهی- نروژ

گلالە کمانگر- نروژ

عدنان هنرور-آلمان

سورکیو زکی- سوئد

جمال نجاری- فرانسە

جواد حیدری- کردستان

کاوس عزیزی- دانمارک

ابراهیم قزاق- آلمان

جمشید بهرامی- آلمان

آگری بالکی- نروژ

جمیل احمدی- نروژ

احمد صفا- انگستان

طاهر قاسمی- فنلاند

دیلان سعیدی- سوئد

آسو خبات- کردستان

عارف نادری- نروژ

هەیاس کاردو- استرالیا

فریدون ارشدی- آلمان

سامان فقە نبی- کردستان

افراسیاب گرامی- آلمان

میدیا بایزیدپور- کردستان

شیرکو جهانی اصل- سوئد

مسعود فتحی- کردستان

آرام عثمانی- فرانسە

هیرو مولودی- کردستان

کامران قاضی- سوئد

اسعد درودی- سوئد

حامد درودی- سوئد

عرفان رهنمون- نروژ

 عبداللە ویسی- آلمان

فواد فتاحی- نروژ

ندا شهبازی- سوئد

سامرند فتوحی- سوئد

ارسلان یار احمدی- کردستان

 

 

 

 

 

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی