"an independent online kurdish website

مقدمه:

پس از اینکه دولت هلند مسئله درمان بیماریهای روحی و روانی را در خیلی از بخش ها به بازار خصوصی واگذار نمود .muhamad-reza-askenderi

تعدادی از افراد متخصص و غیر متخصص ترک  و ایرانی اقدام به درست کردن مراکز خصوصی درمانی در بخش های مختلف نمودند. یکی از این مراکز که در چند سال گذشته رونق زیادی پیدا کرده است مراکزی است به نام مرکز مشاوره روحی و روانی که در هلند به سازمانهای خی خی زد  معروف می باشند. (GGZ Instellingen)

مسئولین این مراکز که اکثرا دارای مدارک تحصیلی دیگری هستند و بعضا هم مدرکی ندارند حسابی شم پول در آوردن را می دانند. این افراد با سوء استفاده از ضعیف ترین اقشار جامعه و بطور خاص دری و فارسی زبانانی که دچار نارحتی های روحی و روانی هستند، بنام آنان و از طریق بیمه  پول هنگفتی به جیب می زنند.

افرادی که دارای ناراحتی های روحی و روانی هستند با معرفی نامه دکتر خانوادگی با این سازمانها تماس برقرار می کنند و اولین تماس به عنوان یک مراجعه ثبت می شود و بابت ان از اداره بیمه هزینه دریافت می شود. افراد نیز به شیوه های مختلف جذب می شوند. در خیلی موارد به افراد وعده و وعید هائی داده می شود مبنی بر اینکه آنان را به تعطیلا ت خارج از هلند می برند.  طبق اطلاعاتی که بدست آمده برای هر سفر خارجی مبلغی بالغ بر 20.000 یورو بابت هر فرد گرفته می شود . این در حالی است که هزینه کل سفر تمام افراد کمتر از این مقدار است . ولی این مراکز به نام افراد بیمار و نیازمند کمک مبالغ بسیار هنگفتی به جیب می زنند.

این مراکز در شهرهای مختلف هلند بخصوص در شهرهای روتردام، دلفت، دنهاق  و آلمیره مشغول به کار بوده و هستند. این سازمانها معمولا توسط افراد یک خانواده اداره می شوند.

خیلی از این مراکز تا به حال بعد از بالا کشیدن پولهای هنگفتی اعلام ورشکستگی کردند و هموطنان و همزبانان را به حال خود رها کردند. برای اینکه بدانیم این مراکز چگونه مراکزی هستند، آیا آنهائی که این مراکز را باز کرده اند و در آنجا کار می کنند  دارای مدارک لازم برای  این کار هستند، هدف آنها از این کار چه بوده است و هدف بیماران از رفتن به آنجا چیست، تلاش کردم بیش از یک سال روی این مسئله کار کنم تا جوابی برای این سئوالات پیدا کنم.

با توجه به تخصصم که کارشناش علوم اجتماعی و روزنامه نگار هستم  اولین کاری که کردم مشغول جمع آوری اطلاعات  شدم و با مسئولین و کارمندان آنها از نزدیک رابطه برقرار نمودم.  در مراحل اولیه چون طرح این سازمان جالب بود فکر می کردم که آنها فقط به خاطر کمک به هموطنان نیاز کمک این کار می کنند و در مقابل کار هم حق دارند که حقوق خوبی هم داشته باشند. حال حاصل این اطلاعات را در خدمت شما می گذارم. در ضمن تلاش خواهم کرد که این مسئله را حتی تا مطرح شدن در پارلمان هلند  پیگری کنم.

مراکز سازمانهای خی خی زد چه مراکزی هستند؟*

مسئله درمان در گذشته توسط سازمانهای بزرگ انجام می شود پس از اینکه مسئله کمک و درمان بیماران که مشکل روانی دارند وارد بازار آزاد شد هر فردی که توان سرمایه گذاری داشت می توانست در این رابطه سرمایه گذاری کند. 

این مراکز خصوصی به منظور تسهیل کمک به بیماران احداث شد.  هدف دولت هلند این بود که با این کار بازار رقابتی در درمان بوجود بیاورد تا قیمت درمان پایین بیاید. اما دولت تاکید کرد که این اقدام باعث کاهش میزان کمک ها نخواهد شد و همچنین دولت تضمین کرد که این سازمانها توسط افراد پروفشنال ادره خواهند شد.

در این شرایط ایرانیان و ترک های ترکیه هم توانستد با به راه انداختن این مراکز به بیماران هم زبان و خارجی و مهاجر بگویند شما که مشکل زبان و فرهنگی دارید ما برای کمک به شما تلاش می کنیم که کمک به زبان مادری به شما بدهیم. آنها با این شگرد بازار یابی خود را شروع نمودند و تلاش کردند هر چه بیشتر نفرات هم زبان خود و دیگر مهاجرین را جذب نمایند.

اولین برخورد با بیماران و مراجعه کنندگان بسیار صمیمی است. این سازمانها وقت زیادی هم به بیماران می دهند. برای جلسه اولیه ( این تیک)  است یعنی آشنائی صرفا مبلغی بالغ بر 300 یور از بیمه دریافت می کنند. در خیلی موارد سعی می شود یک جلسه آشنائی گذاشته شود. حتی اگر فرد همان یک جلسه بیاید باز برای آن کافی است..

هدف مراکز درمانی خی خی زد چیست؟

 هدف یک این سازمانهای ایرانی و ترکی فقط پول در آوردن است و آن هم پول زیاد در مدت زمان کوتاه. تلاش می کنند که شرکت های  بیمه هر چه دیرتر متوجه کارهای خلاف مالی این افراد باشد. مسئول یا مسئولین بازار یابی در اولین برخورد تلفنی به افراد می گویند که هدف آنها فقط کمک به هموطنان و هم زبانان خود است و می خواهند یک خدمتی برای آنها انجام دهند. حتی بعضی از این مراکز در اولین صحبت ها به افراد می گویند که اگر به نزد آنها بیایند آنها را به خاطر اینکه مشکل مالی دارند و نمی تواند به سفرهای خارجی برای تفریح بروند آنها را برای سفرهای یک تا دوهفته به خارج کشور با هزینه این سازمان می برند. هدف یک آنها این است که هر چه بیشتر بیمار داشته باشند تا با اضافه شدن بیماران بتواند پول زیادی بدست آورند. آنها برای هر بیمار و هر بار که با انها صحبت می کنند پول دریافت می کنند و در خیلی از شرایط برای چند دقیقه صحبت بیش از یک ساعت گزارش می کنند. در واقع هدف یک این است که برای یک بیمار یک دوره چند ماه روانکاوی بگذارند. در نهایت پرونده آنها را می بندند و از بیمه پول زیادی دریافت می کنند. طبق قانون جدید بیمه ابتدا بایستی پرونده را بست والا پولی دریافت نمی شود. متاسفانه هدف کمک کردن نیست و گاهان پرونده افراد بسته می شود در حالی که آنان نیاز به کمک دارند. این سازمانها بر خلاف سازمانهای بزرگ هلندی که هدف آنها پول در آوردن نیست و اگر بیمار نیاز به کمک داشته باشد بیش از یک سال پروند باز است و به بیمار کمک می کنند اما سازمانهای ایرانی و ترکی تلاش می کنند که سر و ته قضیه را به هم بیاورند و پرونده را ببندند تا پول واریز شود. چون ترس آنها این است که اگر بیمه متوجه شود و پول آنها داده نشود کاری نمی توانند بکنند.

نمونه این کار، پی بردن بیمه های هلندی به خلاف کاری مالی خی خی زد من و تو بود که آنها از بیمه ها بیش از یک میلیون و هفصد هزار یور خواسته بودند که در داگاه بیمه ها پیروز شدند و این سازمان پس از این شکست در دادگاه اعلام ورشکستی کرد.

 

چه کسانی این سازمانها درمانی را راه اندازی می کنند؟

بیشتر افرادی که این سازمانها را راه اندازی می کنند کسانی هستند که یا نتوانسته اند در سازمانهای هلندی کار کنند و یا قصد دارند در کوتاه مدت پول هنگفتی به جیب بزنند. این افراد می خواهند که یک شبه راه صد ساله را بپیمایند.

این سازمانها بیشتر بصورت سازمانهای خانوادگی ثبت شده اند که تمام اعضای خانواده از کوچک تا بزرگ در آن مسئولیت دارند. هر کدام از آنها یک مسئولیت برای خود می تراشند، یکی رئیس است. یک رئیس مالی ، یک رئیس  زورخ، یکی مسئول دفتری و غیره….

تنها افرادی در این سازمانها خبر از مسائل مالی و دادن گزارش به بیمه ها دارند که افراد مورد اعتماد خانواده باشند و یا در سود آن سهیم باشند.

اگر از آنها که این سازمانها را درست کرده اند بپرسید مدرک شما چیست بیش از 90 در صد آنها مدارکی که دارند رابطی به سازمان کمک به بیماران روانی  ندارد و یا اگر هم 10 در صد از آنها درسی در این رابطه خوانده اند درس خود را تمام نکرده اند.  و یا اگر هم درس خود را تمام کرده اند از لحاظ قانون دولت هلند در سازمان ثبت کارمندان مورد قبول دولت ثبت نشده اند. چون آنها شرایط لازم برای ثبت نداشته و ندارند. و این را هم باید بگویم که بعضی از آنها می گویند مدرک تحصیلی ایرانی دارند که این خود هم یک کار غیر قانونی است چون مدرک ایرانی آنها توسط سازمان سنجش هلند مورد ارزیابی قرار نگرفته است. بنظر می رسد که گاها افراد هلندی نیز شریک دزد و رفیق قافله می شوند تا کار را با بیمه چاق کنند.

چه کسانی کارمند این سازمانهای درمانی هستند؟

مسئولین این مراکز تلاش می کنند که افرادی که فارسی زبان هستند استخدام کنند. بیشتر افرادی که برای آنها کار می کنند هیچ مدرک تحصیلی و یا حتی زبان هلندی را هم خوب بلد نیستند به اسمهای مختلف استخدام می کنند.  البته در صد کمی از کسانی که برای آنها کار می کنند دارای یک مدرک معتبر هلندی و یا دارای صلاحیت  و سابقه کاری هستند. اما کسانی که در مراکز هلندی کار کرده اند وقتی وارد این سازمانها می شوند پس از مدتی حاضر به ماندن در انجا نیستند.

وقتی  افراد با تجربه و داری مدرک و افرادی که در سیتم هلند نام آنها در سیتم بی اخ* ثبت شده  برای آنها کار نمی کنند. آنها از افرادی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند و هیچ تجربه ای ندارد و حتی افرادی که سالها درس تمام کرده اند ولی سازمانهای هلندی  آنها را به خاطر مسائل مختلف نپذیرفته اند استخدام می کنند. صرفا به خاطر اینکه فارسی حرف می زنند. طبق قانون هلند این افراد حق کار ندارند چون برای کار باید دولت هلند مدرک، نوع کار و پیشینه یک فرد را برای کار با بیماران روحی و روانی تایید کند و به آنها یک شماره ثبت شده بدهد. 

در بعضی از این سازمانها حتی از کسانی به عنوان روانشناس استفاده شده که به قول خودشان  در ایران درس خوانده اند. البته معلوم هم نیست که حرف آنها درست باشد و یا مدرک آنها اصل باشد. آنها با همان مدرک لیسانس ایران به عنوان روانشناس استخدام  شدند. در صورتی که طبق قانون هلند این کار غیر قانونی است. چون مدرک لیسانس ایران  و تمام کشورهای غیر اروپای غربی مورد قبول نیست چه رسد به مدرک ایران، حتی اگر در بهترین دانشگاه دولتی  ایران یعنی دانشگاه تهران هم مدرک گرفته باشی، باید آن مدرک  لیسانس  را برای آموزش عالی هلند فرستاده شود تا مورد سنجش قرار بگیرد و دولت هلند معمولا دو سال آنرا پایین می آورد و فرد تازه پس از یاد گیری زبان باید دوسال همان درس را بخواند تازه در آن شرایط هم آماده کار نیست و باید کارهای زیادی انجام دهد و تجربه کسب کند.

این سازمانها ایرانی و ترکی با یک ترفند جدید که خلاف قانون کار هلند است به کسانی که حقوق بیکاری دریافت می کنند با دادن وعده اینکه در آینده به آنها کار خواهند داد. ماهها بصورت مجانی از آنها کار می کشند و به این امید که در آینده به انها کار داده شود به کار گرفته می شوند.

بعضی از روان پزشکان و روان شناسان به خاطر کارهای خلاف و غیر قانونی و غیر پروفشنیال از سازمانهای هلندی اخراج ولی این سازمانها این افراد را به کار می گیرند چون برای آنها این افراد ارزان تر کار می کنند و به هر آنچه آنها بگویند تن می دهند.

در یکی از این سازمانها که در دلفت  به نام من و تو با بیماران ایرانی کار می کرد همسر یکی از کارمندان سفارت جمهوری اسلامی بود که به عنوان روان شناس  به کار گرفته بودند.

حقوق و مسائل حقوقی کارمندان این سازمانهای ایرانی

اگر چه در هلند این سازمانها بر طبق یک قانون مشخص  کارمندان استخدام می شوند و باید طبق ان قوانین این سازمانها حق و حقوق کارمندان خود را پرداخت نمایند. ولی این سازمانهای ایرانی با توجه به استخدام افراد کم تجربه و یا کسانی که هیچ آشنائی با قوانین کار ندارند. خیلی از حق و حقوق این کارمندان را نادیده می گیرند. از جمله این حق و حقوقی که  آنها حذف نموده اند و پول آن را در جیب خودشان ریخته بودند،  کم کردن ساعت تعطیلات سالانه، ندادن حقوق ماه 13 که برای این سازمانها در نظر گرفته شده است. در ضمن فشار کار و نداشتن تجربه کاری این مسئولین که فقط به خاطر پول این مراکز را راه اندازی کرده اند خیلی از کارمندان دچار مشکل روحی می شوند.

در خیلی از مواقع خیلی از کارمندان اگر چه می دانند که حق و حقوق آنها ضایع می شود ولی به خاطر خرابی بازار کار برای افراد غیر متخصص مجبور به قبول همه این اجحافات هستند.

این سازمانها معمولا افرادی که در کار گزارش و گرفتن پول با درست کردن ویزیت های مختلف و گزارشات کاری دروغ به سازمانهای بیمه تبحر دارند با دادن پول زیاد به استخدام خود در می آورند.

در این سازمانها در بعضی از شرایط یک نفر چند مسئولیت را دارد که در هلند ممنوع است که یک فرد همه ان مسئولیت ها را در یک سازمان اداری داشته باشد.

 

آیا اطلاعات این بیماران سری و محفوظ خواهد ماند؟

با توجه با اینکه افرادی که در ردههای مختلف در این سازمانها کار می کنند از کارمند دفتری تا تلفن چی و کسانی که دست رسی به پرونده ها دارند هیچ کدام پروفشنال نیستند می توان گفت که صحبت کردن از محفوظ بودن اطلاعات یک دروغ بزرگ است. در ضمن کسانی که به عنوان روانشناس استخدام می شوند 98 در صد آنها هیچ کدام شماره بیخ  ندارند و داری ثبت دولت هلند نیستند. طبق قانون هلند کسانی که این کار را انجام می دهند علاوه بر اینکه دارای تحصیلات مورد قبول دولت باشند و افراد پروفشنال حتما باید داری شماره ثبت بیخ هم باشند. هدف دولت از این کار این بوده و هست که اطلاعات این بیماران محفوظ بماند. کسی که هیچ گونه آموزشی در رابطه با حفظ اطلاعات ندیده اند چطور می تواند رازدار اطلاعات این بیماران باشند. وقتی که این بیماران از جهنم رژیم جمهوری اسلامی فرار کرده اند  و هنوز بر بدن و روح خود زخم های رژیم را دارند چطور می تواند به همسر کارمند سفارت اطمینان کرد که اطلاعات این پناهنده به سفارت رژیم داده نشود. وقتی که اکثریت صاحبان این سازمانها هر سال چند بار به ایران سفر می کنند و قبلا به نام پناهنده سیاسی از دولت هلند جواب گرفته اند  آیا احتمال این ندارد که رژیم جمهوری اسلامی همانند آنچه که دولت اریتره در سال گذشته با مترجمین خود در هلند کرده بود و از آنها خواسته بود که در ترجمه های که برای پناهندگان و مخالفین دولت می کنند اطلاعات را به دولت بدهند و انها این کار در رابطه با مراجعه کنندگان به مرکز خود نکنند.

 

آیا بیماران و مراجعه کنندگان به این مراکز فارسی زبان از این مسائل آگاه هستند؟

بیماران و مراجعه کنندگان به این سازمانها در رابطه با افرادی که در آنجا کار می کنند و چه مدرک تحصیلی دارند و آیا حق کار و از لحاظ قانونی می توانند این کار را انجام دهند اطلاعی دارند.

بیشتر آنها نمی دانند که کسانی که این سازمانها را اداره می کنند چه کسانی هستند تازه بیشتر کسانی که برای آنها هم کار می کنند چارت اصلی سازمانی این ارگانها را هم نمی دانند. من نمی دانم وقتی نفری که برای آنها کار می کند چارت سازمانی آنها را نمی داند چطور به این سازمانها اعتماد می کند. البته آنها این کار را به خاطر این می کنند که با ورشکست شدن یک سازمان، سازمان دیگر با نام یکی دیگر از اعضای خانواده پایه ریزی کنند و بگویند ما با قبلی کاری نداریم.

مراجعه کنندگان و بیماران فارسی زبان فکر می کنند این افراد همه مدارک لازم که در هلند باید هر فرد داشته باشد دار می باشند.

حتی پس از اعلام ورشکستی سه تا از این سازمانها هنوز خیلی از کسانی که مریض و مراجعه کنندگان بوده اند نمی دانند روان کاو آنها همسر کارمند سفارت بوده است از این مسئله خبر ندارند. هنوز خیلی از آنها نمی داند  روانپزشک آنها  کسی بوده است که به خاطر کارهای غیر قانونی از سازمانهای هلندی اخراج شده است. هنوز همه آنها نمی دانند که  98 در صد کارمندان این سازمانها شماره مخصوص که هر فرد متخصص این کار را انجام بدهند ندارند.

 

نام چند سازمان ایرانی که این اطلاعات من  در رابطه با آنها است

سازمانهای که پس از یک سال و چند ماه کار کردند خود را ورشکست شدند. سازمانهای هستند که توسط  خانم ناتالی یارانی(جیرانی)  وآقای  یوسف قاسموف که خانم جیرانی عروسآقای قاسموف است.

Stichting Zorginstelling Together

GGZ Traject

GGZ Mano To

این سه سازمان پس از اینکه بیمه به کارهای خلاف آنها پی برده است و بیمه از پرداخت پول به آنها خودداری کرده اعلام ورشکستگی کردند.

این خانواده بعد از اعلام ورشکستگی سه سازمان مذکور اقدام به تاسیس دو سازمان دیگر بنامهای مرکز مشاوره پژشکی میهن در شهر آلمیره و مرکز پژشکی ام پی سی در شهر لاهه نمودند.

 

GZ MIHAN  مرکز مشاوره پزشکی میهن

 

Medisch Psychiatrisch Centrum Haaglanden(MPC Haaglanden)

 

این خانواده پس از اینکه یک خانم ایرنی در صد افشای آنها بود با ترفند جدیدی به جذب مجدد تعدادی از ایرانیان و فارسی زبانانی کردند که  ورشکستگی های پی در پی آنها به گردن بیمه است و آنها در خدمت به هموطنان خود هستند و این کارها برای پول در آوردند نمی کنند. آنان این بار دو سازمان تازه تاسیس بالا را یک حرکت تازه برای کمک جدی به فارسی زبانان اعلام نمودند ولی این بار افراد دیگر خانواده موسس آن شدند تا بیمه با آنهامشکل نداشته باشد.  آنها این بار برای جذب بیماران ترفند جدیدی پیدا کردند و بنام آفتاب درمانی تازه پس از دو هفته که از اعلام ورشکستی سازمان من و تو نگذشته بود بمدت دو هفته حدود 20 هموطن و هم زبان را به اسپانیا بردند تا سریعا جیب هایشان از پول مردم هلند پر کنند تا بار دیگر و بنام دیگری به ثروت اندوزی اقدام کنند. بیماران و مراجعه کنندگان خوشحال بودند که دو هفته مجانی به تفریح می روند. ولی آنها نمی دانستند که آنها با این کار برای هر نفر بیش از 20.000 نفر از بیمه ها پول می گیرند. البته ناگفته نماند که خبرهای وجود دارد این افراد  هتلهائی در خارج از هلند درست کرده اند. البته تایید و رد این خبر بسیار مشکل می باشد و نگارنده در این رابطه درست و غلط بودند این خبرها  نه می تواند رد و نه تایید کنم.

 

 

یک سازمان دیگر که به شیوه سازمانهای بالا شروع به کار کرده است که فقط از نظر اسمی با آنها فرق دارد و یک مرکز کمک فامیلی برای پول در آورند است و در لاهه فعالیت می کند

 

GGZ-Reflection, specialist in geestelijke gezondheidszorg voor migranten

این سازمان هم تمام افراد مسئول ان اعضای یک خانواده هستند. هیچ کدام از آنها شماره ثبت دولت هلند که به بیخ معروف است ندارد.

نتیجه ای که می توان از کار این سازمانهای ایرانی و ترکی گرفت این است که اینها از تجربه افراد خارجی در باز کردن دکان و مغازه با پول قرض ازبانکها هلند و پس از مدتی اعلام ورشکستی و پول را در جای دیگر سرمایه گذاری کردند گرفته اند. ولی آنها نمی دانند که کار آنها ضربه به افراد است.  این افراد که آنها با شیوه های مختلف جذب می کنند نیاز به کمک دارند. این سازمانها برای بار چندم به اعتماد افرادی که ضربه خورده اند صربه مجدد می زنند. تازه بار دیگر این افراد توسط افراد غیر پروفشنال ضربه بزرگتر خواهند خورد.

من که در حال تحقیق بودم به آقای قاسموف گفتم شما اشتباه گرفتی این کار با مردم نیازمند کمک هستند نه دکان داری . شما همانند ترک های ترکیه که مغازه باز می کنند و سپس پولها را به ترکیه انتقال می دهند و در آنجا با نام دیگر سرمایه گذاری می کنند این شیوه را پیش می برید که وی از این حرف ناراحت شد و گفت نه ما این کار نمی کنیم..

در یک کلام: این سازمانها و به احتمال زیاد خیلی دیگر از سازمانها ایرانی وجود دارد که هدف آنها نه تنها کمک نیست بلکه سو استفاده از هموطنان است و یا به قول بعضی از آنها وقتی که بیمه ها از دولت دزدی می کنند ما چرا این کار را نکنیم..

اما سئوال اینجا است آیا ما هم، چه کسانی که برای آنها کار می کنند و چه آنهائی که به آنها مراجعه می کنند باید آنها را در این کار خلاف کمک کنیم.

 

 

 

 

GGZ-INSTELLINGEN

Elke regio in Nederland kent meerdere ggz-organisaties. Een organisatie voor geestelijke gezondheidszorg biedt hulp aan volwassenen, kinderen en ouderen bij psychische problemen en bij ernstige psychische en psychiatrische ziektes.

 

Wat betekent registratie in het BIG-register

Met een BIG-registratie:

•               Mag u de wettelijk beschermde beroepstitel voeren.

•               Mogen artsen, tandartsen, verpleegkundigen en verloskundigen zelfstandig voorbehouden handelingen uitvoeren.

•               Valt u onder het tuchtrecht.

•               Kunt u starten met een opleiding tot specialist.

Apothekers, artsen, fysiotherapeuten, gezondheidszorgpsychologen, psychotherapeuten, tandartsen, verloskundigen en verpleegkundigen kunnen zich registreren in het BIG-register.


 

نویسندە: محمدرضا اسکندری، متحصص علوم اجتماعی و تربیتی، روزنامه نگار

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی