"an independent online kurdish website

در ساختمان حزب دمکرات کردستان بە دیدار قاسملو و بلوریان می‌رویم. عکس قاب شدە قاضی محمد بر دیوار است.qasmlu-00-

قاسملو تازە از تهران رسیدە و خستگی از چهرەاش می‌بارد. دربارە برنامە رادیو صحبت می‌کنند و قاسملو می‌گوید عملا دست بە تحریف می‌زنند، می‌خواهند ما را بە درگیری بکشانند.

 

برای ساعتی بعد قرار می‌گذاریم.

قاسملو و بلوریان با دو پیشمرگ می‌آیند. قبلا با پیشمرگها در شهر و در حزب صحبت کردەایم. آنان مردانی هستند کە از همە چیز زندگی خود گذشتەاند تا فدایی و یا پیش مرگ خلقشان باشند.

پیرمردی می‌گفت من چهار پسر دارم. دو پسرم روی زمین کار می‌کنند، خودم با دو پسر دیگرم پیشمرگ هستیم. برای ما کردها پیشمرگ مردم بودن افتخاریست، حقوق ماهیانە آنها بسیار ناچیز است – دویست تومان تا دویست و پنجاە تومان برای سە ماە.

بە صحبت می‌نشینیم. مطرح‌ترین مسئلە می‌تواند قانون اساسی و پی‌آمدهایش باشد. چراکە حقوق درخواستی کردها در پیش‌نویس آن نادیدە گرفتە شدە است.

قاسملو می‌گوید انتظاراتی کە از این قانون داشتیم بە طور کلی برآوردە نشدە است. البتە قانون اساسی جوانب مثبتی دارد، این امر کە رژیم شاهنشاهی برای همیشە در ایران نفی شدە، پیروزی بزرگی است. در قانون اساسی بیشتر شعار و تناقض بە چشم می‌خورد.

بسیاری از اصولی کە مربوط بە آزادی احزاب و جمعیت‌ها و آزادی‌های دمکراتیک است با “مگر”ی توام است و البتە این “مگر” گاهی اوقات مربوط می‌شود بە اینکە نباید مغایر اصول اسلام باشد، و یا نباید مغایر با حیثیت و شرافت انسانی و از این نوع. ولی تجربە نشان دادە است این “مگر”ها را هرکسی بە آسانی می‌تواند بە نفع خود تفسیر کند. یا در مورد مذ‌هب، اصلا نمی‌بایست چنین مادەای در قانون اساسی گنجاندە می‌شد. البتە ما بە خوبی درک می‌کنیم برای کسانی کە در رهبری انقلاب اسلامی قرار گرفتەاند، عنوان این اصل بە شکل دیگر مشکل است. حقوق زنان هم رعایت نشدە است. زن در اجتماع و خانوادە، (بر خانوادە تاکید دارم) باید دارای حقوق متساوی با مرد باشد و در مقابل کار مساوی مزد مساوی بگیری.

 

حقوق خلق‌ها

در مورد حقوق خلقها، این پیش‌نویس در چند جا نسبت بە قانون اساسی سابق، قدمهایی برداشتە است. در اصل ۵ اعتراف بە وجود قوم کرد در ایران شدە ( البتە واضح نیست کە برداشت نویسندگان قانون از قوم چیست) و در اصل دیگری بە آزادی زبان و مطبوعات محلی اشارە شدە است. ولی اصل ٧۴کە مربوط بە شوراهاست، فرق زیادی با انجمن‌های ایالتی و ولایتی سابق ندارد.

 

سخن را بە خودمختاری می‌کشانم، می‌گوید مسئلە را گاە طوری مطرح میکنند کە انگار ما برای یک روستا و یا یک شهر خودمختاری می‌خواهیم. ما خودمختاری را برای خلق کرد و مردم کردستان می‌خواهیم و این خودمختاری تنها مربوط بە ادارە امور آموزشی، امور بهداری و فرهنگی نیست. بلکە قبل از هر چیز خودمختاری یعنی اینکە خلق کرد احساس کند دیگر هم‌وطن درجە دوم نیست. و حاکم بر سرنوشت خود است. برای کسی کە ستم ملی را نشناختە و احساس نکردە است درک رفع ستم ملی مشکل است. ما مفهوم خودمختاری را فرمولە کردەایم. ما می‌گوییم سیاست خارجی، ارتش امور دفاعی، سیاست پولی و ارزی و سیاست‌های اقتصادی درازمدت منحصرا در صلاحیت دولت مرکزی است. امور مربوط بە داخل کردستان و مخصوصا انتظامات باید در اختیار شوراهایی باشند کە مردم منطقە انتخاب می‌کنند.

 

ما باید یک ارگان متمرکز داشتە باشیم کە بتواند بە تمام امور فرهنگی و بهداری و اقتصادی رسیدگی کند. ما در واقع خودمختاری را برای ملیت‌های غیرفارس ایرانی می‌خواهیم کە در گذشتە مورد ستم ملی قرار گرفتەاند. کسانی کە می‌گویند همە مردم ایران خودمختاری می‌خواهند اشتباە می‌کنند. آنها در پوشش مساوات و برادری می‌خواهند سرپوشی بە ستم ملی بگذارند و واقعیت این است کە طرفدار رفع ستم ملی نیستند. در دنیا بسیاری از اقلیت‌های نیم میلیونی استقلال دارند. ما در چارچوب کشور ایران خودمختاری می‌خواهیم و ٣۴ سال است کە برای رسیدن بە آن مبارزە می‌کنیم. اگر نمی‌دانند، بدانند، بی اطلاعی هیچوقت دلیل خوبی نیست.

 

خودمختاری خواست ملت ماست. بروید از مردم بپرسید. اگر با خودمختاری موافقت نکنند، ادامە مبارزە چگونە خواهد بود؟ برای اینکە هیچ ابهامی در این مورد باقی نماند باز تاکید می‌کنم.

 

اگر ما هم نتوانیم، بعد از ما خواهند آمد و مبارزە را ادامە خواهند داد. ما در زمان رژیم منفور شاە در برنامە حزب خود مبارزە مسلحانە را مبارزە اساسی قید کردە بودیم. زیرا کە همە راه‌های مبارزە دمکراتیک در واقع مسدود بود. ولی حالا کە حزب علنی است، تا وقتی کە راەهای مبارزە بە شیوە دمکراتیک باز باشد – روزنامە، تظاهرات، راهپیمایی، انتخابات – تمام سعی ما این خواهد بود کە از این راە برای گرفتن حق خودمختاری مبارە کنیم و بە هیچ وجە حاضر نیستیم حتی یک قدم عقب‌نشینی کنیم و بە هیچ وجە هم علاقە نداریم بە عنوان یک حزب سیاسی مسئول، درگیری مسلحانە بین ما و دولت و یا نیروی دیگری پیش بیاید.

 

ماجرای نقدە

آنچە کە در نقدە گذشت بە ما تحمیل شد. جنگ را علیە ما شروع کردند. و ما خاتمە دادیم. مسئولیت سیاسی پایان دادن جنگ را بعهدە گرفتیم. مردم هم از خواست ما پیروی کردند. ما امیدواریم در آیندە بە هیچ وجە این عمل تکرار نشود. ولی بە عنوان یک انسان آزادیخواە، و بە عنوان دبیر حزب سیاسی دمکرات کە سالها مبارزە کردە، می‌گویم و صریح هم می‌گویم، اگر جنگی بە ما تحمیل شود و اگر ارتجاع و نیروهای امپریالیستی و نیرهای ضد انقلاب در ایران قدرت پیدا کنند کە بە روی ما اسلحە بکشند ما از خودمان دفاع خواهیم کرد. این نظر حزب ماست کە صریح می‌گویم و مایل هستیم کە مردم ایران نیز بدانند.

من با برخوردهای رادیکال موافق نیستم. درست است کە برای دمکراسی محدودیت قائل شدەاند و هر روز این محدودیت را بیشتر می‌کنند. ولی با همە این، آنچە حالا از نظر وجود دمکراسی در ایران هست قابل مقایسە با زمان شاە نیست. البتە این محدودیت‌ها کمتر در کردستان پیادە شدە و اینکە می‌گویم امکانات دمکراتیک هنوز وجود دارد صحیح است.

آیندە خلق کرد

راجع بە آیندە خلق کرد می‌گوید: ما بە هیچ وجە مبارزە مردم کردستان را در هیچ مقطعی از مبارزە سایر خلقهای ایران جدا نکردەایم و نمی‌کنیم. شعار ما “دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان ایران” است کە اگر از طرف نیروهای دمکراتیک و نیروهای ملی و ضد امپریالیستی  درک شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. اینکە ما اصرار داریم دمکراسی برای ایران را قبل از خودمختاری برای کردستان بگذاریم، تصادفی نیست. ما نمی‌توانیم تصور کنیم کە ما در کردستان یک خودمختاری دمکراتیک داشتە باشیم و مردم در سایر بخش‌های ایران درگیرر یک رژیم استبدادی باشد. اگر اینطور باشد بە طریق اولی نخواهیم توانست در کنار هم همزیستی مسالمت‌آمیز داشتە باشیم.

 

بە همین دلیل ما فکر می‌کنیم کە همە نیروهای ملی و ضد امپریالیستی در ایران باید متحد شوند. نیروهای اصیل انقلابی –مذهبی و غیر مذهبی- برای پاکسازی و سازندگی باید واقعا با هم متحد شوند.

 

از اقدامات ضد انقلابی و انحصارگرایانە حرف می‌زند کە هدف از این اقدامات و یا در واقع توطئەها متوقف ساختن انقلاب ایران است کە این پدیدە تازەای نیست. بعد از هر انقلابی نیروها بە دو جبهە مشخص تقسیم می‌شوند. نیروهایی کە در تعمیق و پیشبرد انقلاب می‌گویند، و نیروهایی کە انقلاب را تمام شدە می‌دانند و می‌خواهند آن را متوقف کنند.

 

این نیروها – نیروهای دوم- بە مرور تبدیل بە نیروهای ارتجاعی و ضد انقلابی می‌شوند. و حالا همین نیروها البتە با کمک مستقیم نیروهای امپریالیستی و پس ماندەهای رژیم شاە کە در کمیتەها و ارتش باقی ماندەاند سعی در متوقف ساختن انقلاب و انحراف آن از راە اصیلی کە در پیش داشت دارند. نباید منتظر بود انحصارطلبی بە حد نصاب خود برسد و دیکتاتوری را در کشور مسلط کند و بعد مبارزە علیە آن را آغاز کرد – انحصارطلبی در زیر هر پوشش و هر شعاری کە باشد در اصل مسئلە تغییری نمی‌دهد- با هر تظاهر کوچک و بزرگی کە از طرف گروەهای انحصارطلب روی دهد، باید بلافاصلە مبارزە کرد و همان جا در نطفە خفەاشان کرد. جز این راهی برای جلوگیری از پیروزی ارتجاع و فاشیزم وجود ندارد.

می‌پرسم کە می‌گویند شما از بازگشت آوارگان جلوگیری کردەاید. برای آوارگان چە کردەاید و چە کردەاند؟ می‌گوید برخلاف ادعای برخی از محافل دولتی و برخی از محافل ارتجاعی کە بە کنایە و یا صراحتا می‌گویند حزب ما از بازگشت آوارگان بە نقدە ممانعت بعمل آورد، و هدف و غرض سیاسی در این جهت بکار می‌برند. ما از روز اول موافق مراجعت همە آوارگان بودیم. مراجعت آنها بە نظر ما یک عمل انقلابی است و نوعی خنثی کردن توطئەهائیست کە در نقدە جریان دارد. ما با مقامات دولتی و حتی با خود امام ( کە بیشتر بە خاطر مسئلە نقدە بە دیدارشان رفتیم) تماس گرفتیم و تقاضا کردیم هیئتی بفرستند کە متاسفانە آیت‌اللە ربانی کە ریاست هیئت را بە عهدە داشت بعد از مراجعت برخلاف حقیقت و برخلاف همە اصول اخلاقی فقط ما را متهم کرد و عکس آنچە را کە دیدە گزارش کرد. ما مجددا با مقامات دولتی تماس گرفتیم.

 

رسما از طرف دولت بە ما گفتە شد کە با تشکیل یک شورای مشترک از طرفین (ترک و کرد) موافقت شدە و قرار است طرفین هر کدام پنج نمایندە در شورا داشتە باشند و این از اولین پیشنهادهای ما بود – یکی از علل حوادث نقدە هم عدم وجود شورای مشترک بود. بە همین جهت، ما تقاضای شورای مشترک را در ارومیە، سلماس، ماکو، میاندوآب، قروە و شاهین‌دژ کردەایم. بهرحال موافقت شدە است کە آوارگان بە نقدە بازگردند و امنیت شهر هم در آغاز توسط پاسدارانی کە از تهران اعزام شدەاند تامین خواهد شد و دولت موافقت کردە ( البتە جای تاسف بسیار دارد کە تاکنون کوچکترین کمکی از طرف دولت بە آوارگان پرداخت نشدە).

 

بعد از انقلاب رادیو و تلویزیون مهاباد چندین بار از حزب ما تقاضا کرد کە امنیتت سازمان را حفظ کنیم و ما همیشە با کمال میل این کار را کردیم و هنوز هم می‌کنیم. یک ماە و اندی پیش بعد از ملاقات دوم با امام مسئلە رادیو و تلویزیون و قطع برنامەهای کردی و همچنین اخبار تحریک‌آمیز را مطرح کردیم. در نتیجە هیئتی از طرف رادیو و تلویزیون تهران بە مهاباد آمد. من و کاک غنی (غنی بلوریان) با آنها صحبت کردیم. بە هرحال نتیجە مثبت بود و قبول کردند کە برنامەهای کردی را مجددا پخش کنند و بە رادیو و تلویزیون مهاباد و بە طور کلی شهرهای کردستان تا حدی آزادی جهت تولید برنامەهای محلی بدهند و اینکار واقعا انجام شد.

ولی مجددا مدتی است کە رادیو و تلویزیون – شاید در نتیجە رهنمودهایی کە دادە می‌شود- حملات خود را بە مردم کرد و حزب دمکرات کردستان آغاز کردە است. و این البتە با سیاست وزارت امور خارجە کە نمایندگان ما را بدون اعلام هیچ دلیلی بە آن جلسە مشکوک راە ندادە تطبیق دارد. حملەهایی کە اخیرا آغاز شدە توافق بی‌نظیر مسئولین را نشان می‌دهد، و از این نظر ما بسیار متاسفیم. ما همیشە امکان داشتیم ولی هیچوقت کوچکترین نظری را بە سازمان رادیو و تلویزیون مهاباد تحمیل نکردیم و جای تاسف است کە همین رادیو و تلویزیون بە این ترتیب در تحریف حقایق و تحریک افکار عمومی کوشش می‌کند.

سخن از پخش اسلحە بە وسیلە عوامل دولت میان فئودالها و اربابان می‌رود و می‌گوید: فئودالها و ملاکین هیچوقت مردمی نبودە و همیشە دشمن بودەاند. مردم کردستان و دهقانان کردستان در تفکر و برخورد خیلی سادە هستند. آنها می‌پرسند، چە کسی فئودالها و ملاکیان را مسلح کردەاند؟ تصور آنها این است – و یا این تصور را در آنها بوجود آوردەاند – کە دستور پخش اسلحە از مرکز رسیدە و در نتیجە می‌خواهند دهقانان سادە را بە آنجا برسانند کە آنها فکر کنند این خود امام است کە دستور پخش اسلحە را دادە است. یعنی اینکە با این عمل می‌خواهند دهقانان کردستان را کە نیروی اصلی انقلاب هستند، علیە امام کە طرفدار مستضعفان است، تحریک کنند و این عملی کاملا ضد انقلابی است و جزئی از توطئەای وسیع است کە بە سادگی هم انجام نپذیرفتە است، آنها دعا می‌کنند بە جوانمردان اسلحە دادەاند – در حالی کە در آغاز انکار می‌کردند .-

 

کسانی کە این سلاحها را دریافت کردەاند جزو مرتجع‌ترین و منفورترین فئودالها و مالکان منطفە کردستان هستند. این هم جزئی از توطئەای است کە علیە رهبری انقلاب انجام گرفتە. آنها هدفشان تنها و تنها دور کردن رهبری از مردم و تودەهاست، تا بتوانند روزی بە آسانی بە رهبری انقلاب صدمە بزنند.

 

هدف نیروهای ارتجاعی مشخصا نیروهای مترقی است، نسبت‌هایی کە بە سازمان‌های مختلف سیاسی کە دارای سابقە درخشان مبارزان هستند می‌دهند، دقیقا موید این هدف است. نتیجە این هدف‌گیری‌ها چیست؟

 

نیروهای ارتجاع سعی در بدنام کردن سازمان‌های سیاسی دارند و قصد دارند از این طریق بە این سازمان‌ها لطمە بزنند. چون قدرت رویارویی مستقیم را با این سازمان‌ها در خود نمی‌بینند بە شیوەهای پلیسی و جاسوسی کە در اصل محکوم است متوسل می‌شوند. اینطور بە نظر می‌رسد کە نیروهایی خارج از امکانات دولت و خارج از حیطە قدرت دولت عمل می‌کنند و متاسفانە روز بە روز واضحتر می‌شود. نمونە دیگر این نوع کارها خروج مخالف قانون و اصول و مبانی انقلاب، پسر آیت‌اللە منتظری است کە در واقع با این عمل تمام نیروهای انقلابی و دولت انقلابی را بە مسخرە گرفت و نشان داد در داخل آنچە ما رهبری انقلاب می‌نامیم، نیروهای سیاە و ماجراجویی هستند کە فاجعە ببار آورد. وقتیکە کسی قادر است در فرودگاە بین‌المللی تهران با حمایت دیگران چنان عملی را انجام دهد، بە طریق اولی خواهد توانست در هر نقطە ایران، علیە هر نیروی انقلابی عملی ماجراجویانە انجام دهد، کە نتیجەاش ممکن است درگیری، برخورد مسلحانە و حتی فاجعە باشد.

 

با تشکر از منصور تیفوری برای در اختیار گذاشتن این مصاحبە

منبع: سایت خبری تحلیلی روز

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی