جمهوری اسلامی از همان آغاز با طرح شعار “نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی”، فلسفه ایدئولوژیک خود را بنا و آنرا به طور شفافی طرح کرد،
شفافیتی که به دلیل هیجان مردم در خارج و رغبت عمومی کشورهای جهان و بویژه کشورهای کاپیتالیستی به نفوذ و در دست گرفتن رژیم ها و کشورهای تازه بنیاد، سبب عدم درک درست از این رژیم شد که از سال 1979 میلادی در ایران بر سر کار آمده است و تاکنون ادامه دارد، سپس جنگ ایران و عراق نیز مسبب دیگری بر ادامه دو دلیل مذکور در عدم شناخت درست از این رژیم شد. درکی که در آن زمان، با وحود رهبرانی همچون دکتر عبدالرحمن قاسملو، تنها کوردها بدان واصل شده بودند و دیگر اپوزیسیونهای کنونی رژیم ایران، هر کدام تا سالیان متمادی، بخشی از دستگاه سرکوب و ارعاب این رژیم را تشکیل می دادند.
صدور انقلاب، یکی از شعارها و پایه های اصلی این رژیم بوده است. انقلابی که بر پایه تفکر شوینیستی ایران پارسی و شیعه گری بنیاد شده است که صدالبته شیعه گری، فاکتوری است که در خدمت مورد اولی، یعنی شوینیسم ایرانی قرار گرفته است. جها پیشبرد این امر نیز دستگاههای اجرائی زیادی از اول انقلاب تشکیل و به اجرای راهبردها پرداخته اند. کمیته امداد خمینی یکی از این نهادها بوده است که در داخل و خارج، نقش بازگشایی راه، نفوذ در بین مردم و گسترش ایدئولوژی و شناخت و ایجاد مهره های وابسته به رژیم و اجرای طرحهای حتی تروریستی را برعهده داشته است.
هدف از تشکیل کمیته امداد خمینی که به دستور شخص خمینی ایجاد شده است، بر اساس اظهارات شفاف خود رژیم چنین تعریف شده است: “کشور جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد یک جبههی مستحکم در مقابل دسایس هدفمند کشورهای سلطهجو سعی در اتحاد کشورهای اسلامی داشته است که این مهم در سند چشم انداز 20 ساله و سیاستها و برنامه های کلان لحاظ گردیده است . حضور و ارایهی خدمات کمیتهی امداد در خارج از کشور، مشابه فعالیتها و اقدامات داخل کشور نیست. مهمترین اهدافی که فعالیتهای برون مرزی نهاد متبوع تعقیب مینماید، عبارت است از:
ـ ارایهی الگوهای موفق حمایتی و توانمندسازی به دیگر کشورها برای ساماندهی و رشد نیازمندان این کشورها .
ـ به فعالیّت رساندن ظرفیتهای محلی و بومی خیرین و تشکلهای عام المنفعه ی آن کشور و برای حمایت از نیازمندان .
ـ استفاده از ظرفیتهای سازمانها و مجامع بین المللی برای داخل کشور .
ـ استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور برای بهرهمندی در داخل کشور .”
این موارد که بیان شد، اهدافی است که رژیم آنرا ترسیم کرده است و در قالب این اهداف تاکنون در چندین کشور و از جمله در لبنان، افغانستان، عراق، سوریه، کوموری، فلسطین، سومالی، تاجیکستان و پاکستان، چتر و دامنه نفوذش را گسترانیده است.
کمیته ی امداد خمینی، برای اولین بار با دستور خمینی به گسترش حضور در لبنان پرداخت و در پایان سال 1389 هـ.ش برابر 20 واحد شامل 1 واحد دفتر مركزی ، 6 شاخه اصلی و 13 سایر واحدها شامل شاخه فرعی ، موسسه آموزشی و فرهنگی و غیره بوده است .
همچنین تعداد 466 شهر و روستای لبنان تحت پوشش كمیته های امداد قرار داشتهاند كه در مقایسه با تعداد 434 روستای تحت پوشش سال قبل 4/7 درصد افزایش داشته است.
تمامی شاخههای اصلی به صورت شورایی مركب از 3 یا 5 نفر اداره میشوند و واحد مركزی نیز كه بصورت شورای 7 نفره اداره میشود، مسئولیت هماهنگی و نظارت بر كار تمامی شاخهها را به عهده دارد.
کمیته امداد خمینی از سال 1380 فعالیتهای بظاهر انسان دوستانه خود را در کشور افغانستان آغاز نموده است. شواهدی که در مصاحبه با برخی از شهروندان و روزنامه نگاران افغان داشته ام، موید تلاش کمیته امداد برای تغییر مذهب از تسنن به تشیع در افغانستان و جذب نیروی نظامی برای مشارکت در جنگ سوریه می باشد که دستاوردهای زیادی را نیز در پی داشته است که وجود 2300 افغان کشته شده در سوریه موید این ادعاست.
سوریه نیز یکی دیگر از مراکز مورد نفوذ رژیم ایران به صورت همه جانبه است و کمیته امداد نیز نقش چشمگیری داشته است. غسان ابراهیم مدیر شبکه مطالعات و پژوهش ها و اخبار عربی بین المللی که مقر آن لندن است از نقش منفی و رو به رشد ایران در سوریه از زمان حافظ اسد رئیس جمهور سابق تا دوران پسرش بشار می گوید.
این پژوهشگر عضو اپوزیسیون رژیم سوریه خاطر نشان کرد نخستین کسی که به سرکوب مردم سوریه در آغاز انقلاب پرداخت همین ایرانی ها و نیروهای «حزب الله» و گروه های حشد شعبی و حوثی ها و فقرای افغانستان بودند. ایران به عضو گیری این نیروها پرداخت و مبالغ اغوا کننده ای به آنها اعطا کرد.
به گفته غسان ابراهیم ایران با حمایت گسترده از نوری مالکی در زمان نخست وزیری اش در عراق در ظهور گروه داعش و دیگر گروه های تندروی سنی مثل اخوان المسلمین و القاعده نقش دارد. این گروه ها از حمایت های بی سابقه تهران برخوردارند. به دنبال حمله آمریکا به افغانستان سران بلندپایه القاعده در تهران اقامت دارند.
غسان ابراهیم یاد آور شد سیاست های «شیطانی» تهران در همه جا از افغانستان تا لبنان و عراق و سوریه و یمن و بحرین و کویت گسترده شده است. ایرانی ها می کوشند تا با استفاده از کارت فرقه گرایی جوامع عربی متنوع را مورد هدف بگیرند.
او از سابقه طولانی ایران در حمایت از شبه نظامیان تندرو گفت و افزود «حوثی ها یکی از مهم ترین این گروه ها هستند که از سپتامبر ۲۰۱۴ به خرابکاری و ایجاد بی ثباتی در یمن روی آورده اند.» ابراهیم گفت «حوثی ها اینک با برخورداری از پول و اسلحه نسبت به متحد کودتاچی خود یعنی علی عبدالله صالح برتری دارند که همه اینها از برکت حمایت های ایران از آنان حاصل شده است.»
نگارنده: هلمت معروفی