"an independent online kurdish website

  موضوع اینکه، قریب به یک ماه است که قراردادی فی ما بین دو حزب اصلی‌ و با سابقه ی کوردستان ایران ( حزب دموکرات کردستان ایران ، کومله کوردستان ایران) به امضا رسیده است، جوهر اصلی‌ قرار داد مذکور همانا: ardelan_behruzi

اتحاد و یافتن راهکاری اصولی‌ و منطبق بر اساس تغیرات شعور سیاسی‌- اجتماعی کوردستان ایران در برهه ی کنونی و تاکید بر مبارزه‌ای مشترک در جهت احقاق حقوق ملت کورد در چهار چوبه ی سرزمین فلات ایران، همچنان تاکیدی چند باره بر همگرایی و هماهنگ سازی برای ایجاد و تفاهم سنگری مقاوم و فراگیر همرأه با تمامی اپوزیسیون و نیروهای ازادیخواه سراسری ایران برای ایرانی‌ فردا که بعد از سرنگونی رژیم استبداد مذهبی‌ و ضّد بشری اخوندی قادر شوند حکومتی از نوع دمکراتیک،سکولار و در نهایت پیاده کردن نظامی فدرال و دمکراتیک در ایران را بر پا کنند.

      اما متاسفانه در قبال تفاهمنامه ی بین دو حزب نامبرده، افراد متعددی از طیفهای گوناگون بی‌ گدار به آب انتقادات زده اند و هر کدام به میل شخصی خود به دور از انصاف و عدم توجه به جوهر واقعی متن تفاهم نامه آنرا وارونه جلوه داده اند و از آن معنایی تنها به رنگ سفید یا سیاه یا هیچ رنگی دیگر تحویل رسانه‌های خریدار خود داده اند، اگر چه در میان کلیت اینها شخصیت‌های به چشم می‌‌خورد که  تا آنجای که نگارنده سطور فوق به یاد داشته باشد در اوایل سال ۱۳۵۸-خ بود که رژیم نوپای اخوندی در حال پاکسازی غیر خودی‌ها و منسجم کردن خود برای دست یافتن به قدرت در سرتاسر ایران، که متاسفانه همانطور هم شد.

البته در این بگیرو ببند زمانه بود که تعدادی از افراد خاص و جریاناتی تحت عناوین “چپ” به سبب‌های عدم امنیت در مرکز ، همراهی با احزاب کوردستانی، یافتن نفوز و سنگر یابی‌ در کوردستان و…به کردستان سرازیر شدند و آنها با آغوش باز مردم کوردستان روبرو شدند که در نتیجه هر کدام از این وابستگان به اصطلاح چپی شاخه ی کردستانی جریان خود را چون؛ چریک‌های فدایی خلق،پیکار،رنجبران و …غیره به راه انداختند و شروع به فعالیت نمودند و حتا کمک‌های متفاوت اینها به نسبت جنبش ملی‌ کورد در آن موقعیت قابل انکار نیست، ولی‌ به خاطر طولانی و پیچیده شدن مبارزه و تسلط یافتن رژیم اخوندی بر کردستان و تمام ایران تنها موجودیت زنده آنها که سنگر کردستانی بود از هم پاشید و هر جریان و شخصی را تحمیلی خود را انتخاب کردند.

    اکنون تاسف از اینجا گرفته می‌‌شود که تعدادی از همین امضا کنندگان و تحریف کنندگان واقعی تفاهم نامه ی بین حزب دمکرات کردستان ایران با کومله کردستان ایران خود یا از رهبران آن احزاب چپ ایرانی‌ بودند و یا از کادرهای برجسته ی آنان، و در همان حال اینان به مثابه نمونه،خود رفت و آمد زیادی حداقل با بخش‌های از مناطق و مردم کردستان داشتند و از نزدیک مطالبات ملّت کورد و احزاب کوردستانی را دیده و شنیده بودند و علاوه بر اینها در برونمرز ایران با بسیاری از رهبران شهید و زنده احزاب کوردی تماس داشته و دارند، حال می‌‌بایست از این” برادرن دیروز و دوستان امروزی” پرسید در طول این ۳۳ سال مبارزه و همیشه در صحنه بودن احزاب واقع بین و اصلی‌ کوردستان با همراهی عموم مردم کورد در کدام نوشته ی ارگانی، تصویری، شفاهی و…اصطلاح گندیده و فاسد شده ” تجزیه طلبی” دیده و یا شنیده اید لطفا به ما هم نشان دهید!!

اگر چنین نیست بنابرین باید پذیرا بود به جای قبول یک گام به جلو در واقع صد گام به عقب برگشته اید!! و این در عمل نشان از آن دارد که اگر امروزه کسانی از ملیت‌های تشکیل دهنده ایران در تهران با پرونده‌ای ساخته شده و به انگ تجزیه طلبی محکوم به اعدام شوند انتظار می‌‌رود شماها هم در ساختن بستر اعدام و آماده کردن حلقه ی طناب آنان  بدون سهام نباشید!؟ چون خزیدن به زیر بال کور اندیشان و افراطی‌های قدرت طلب بدون در نظر گرفتن حقوق سرزمینی، تاریخی، فرهنگی ملتی را تنها چنان تعریفی شاملشان خواهد شد!

   از منظری دیگر، زیاد به دور از تعجب نخواهد بود اگر کسانی بوده و هستند که در حوزه سیاسی‌ خود کما بیش در جهت منافع گروهی- شخصی خویش واقعیت موجود را وارونه قبول کنند و یا اینکه به اراده شخصی خود آنرا تراوش دهند! البته باید گفت خوشبختانه مردم کورد و در لوای آن احزاب کهن سال و آزموده در پیچ و خم‌های ناگوار زمانه آنقدر آبدیده شده اند که دیگر به سیاه بازی و تحریف خواسته‌های واقعی خودشان آگاهی پیدا کرده اند و به گفته ی کورده‌های کرمانشاه ( کاغذ سفید را می‌‌خوانند )،بنابرین این تهمتها و تهدیدها نه‌ تنها سود و کمکی به منظور پدید آوردن یک جبهه واحد و فراگیر برای آینده ایران نمی کند بلکه بیشتر زمینه را به نفع رژیم اسلامی ایران الوده می‌‌کند.

پس چنانچه  هر کسی با هر گرایش و وابستگی سیاسی‌ قلبش برای ایرانی با عظمت و مقتدر و تاثیر گذار و نقش آفرین در آینده می‌‌سوزد باید قبل از  بر افتادن رژیم ضّد بشری اخوندی تمامی‌ حقوق انسانی- اجتماعی ملیت‌های که سر زمین فلات ایران را تشکیل می‌‌دهند بگونه‌ای شفاف قبول کنند و در ارگان ها، رسان‌های شفاهی، کتبی و تصویری- صوتی خود اعلام دارند ولو خلاف این بعد از فروپشی رژیم اسلامی ایران، باید انتظار کپی‌ و تکرار مدل یکی از دو کشور( شوروی سابق،یوگسلاوی) را در ایران آینده کشید،و بر اساس جایگاه و جغرافیا ی ملیت و اقوام ایرانی چنان زهنیتی می‌‌تواند در عمل خود را تجلّی کند چون امروزه شعور سیاسی‌ – اجتماعی و هویت شناسی آنقدر به سرعت درک و پیش می‌‌رود که دیگر جایگاهی برای شهروند درجه ۲ و۳ پیدا نخواهد شد و هر ملت و قومی که لازم دیدند نوع سرنوشت خود را رقم بزنند در وحله ی اول می‌‌بایست به رای ملت خودش مراجعه کند نه‌ ملت و اقوام دیگر.

  سخن آخر و اشاره‌ای کوتاه، بنابر جوهر نوشته بالا شایان ذکر است که در طول ۳۳ سال حاکمیت رژیم تروریستی اسلامی ایران،اشخاص و جریان‌های سیاسی‌، روشنفکری، مدنی…با وابستگی‌ها و باور خاص خودشان با جمعیتی پراکنده و در عین حال الا رغم میل خودشان در برون از سرزمین ایران سکنا گزیده اند، اکنون تعداد کسانی که در طول دو هفته پیش با ابزار و متد‌های لازمه  شروع به ناسزا، ایراد ناروا ،توهین و… بر علیه قرار داد منعقد شده بین دو حزب کردستانی ترتیب داده اند چکیده‌ای از همین طیف و گروه‌های نامبرده هستند که از یک سؤ خود را قیم ملت و اقوام ایرانی‌ به شمار آورده اند و از سوی دگر با شکستن تخم فاسد شده‌ای بنام تجزیه طلب که امروزه تنها متقاضیان آن فاشیست‌های کور اندیشی‌ هستند که فقط در اندیشه ی به دست گرفتن سکان قدرت هستند.

البته تا اینجا هم بسنده نکرده اند و از میان چندین معنای اصطلاح” حقٔ تعین سرنوشت” تنها  به سراغ یکی‌ از روش‌های  حساس انگیز آن ” استقلال و از هم پاشیدگی تمامیت سرزمین ایران”رفته اند اگر چه حقٔ تعیین سر نوشت بر اساس بینش حقوق بین المللی و منشور‌های  تصویب شده آن می‌‌تواند از جانب رای مردم آن کشور و با رسمیت دادن مطالبات خود در عمل در چار چوبه ی آن دولت یکی‌ از سیستم‌های حکومتی از جمله؛ خود گردانی،خودمختاری،فدرالیسم و… پیاده کنند ولی اگر قدرت مرکزی و یا ملیت‌های همزیست در یک سرزمین با یکی‌ از این سیستم‌ها به توافق نرسند طبیعتا یا جنگی دراز مدت داخلی روی خواهد داد و یا هر کدام به سوی تعیین سرنوشت خود خارج از سرزمین تمرکزگرا خواهند رفت که این برون رفت پروسه‌ای جز تشکیل دولت و استقلال مدعیان آنرا به ارمغان نخواهد آورد.

بنابرین سرزمین فلات ایران که قرنهاست حامل و نگه دارنده ی ملل و اقوام مختلفی است شایسته است تا دیر نشده است برای ایرانی‌ آزاد و دموکرات  از هم اکنون تمامی‌ نیروها وجریان‌های ازدیخواه به استقبال پلاتفرم مشترکی گام بردارند که در آن با تکیه بر ایرانی‌ آزاد ودموکرات،سکولار و همچنین به گونه‌ای روشن و  صریح برسمیت شناختن حقوق ملی‌-جغرافیا‌ای ملیت و اقوام سرزمین ایران را در برنامه و قرار داد خود به ثبت برسانند تا بتوان از یک سؤ جلو افراطی گری و مشوقین اصلی‌ تجزیه طلبی را از دست هر گروه، سازمان و شخصی  گرفت و از کانالی دیگر بعد از فروپاشی رژیم اخوندی با خیالی آسوده به ایرانی‌ آزاد، قدرتمند و یک پارچه نگریست.

                     به امید تفاهمی‌ واقع بینانه و دوری جستن از هر نوع تهمت و تحریف

                           اردلان بهروزی آمریکا ۹-۱۲-۲۰۱۲  {jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی