این سریال اگر چه براساس بعضی گزارش های کتبی در چند سال پیش استارت تولید را زده بود،اما ناگهانی در اسفند ماه سال ١٤٠٢ .ش در بحبوبه ی تبلیغات انتخاباتی مجلس در شبک های تلویزیونی ایران پخش گردید!
که نگارنده ی سطور فوق هم با میلی آگاهانه تمامی ٢٢ قسمت آنرا همراه با همسرمان از دیده ی خود گذراندیم،قبل از به تصور کشیدن هرسخنی دراینجا ابراز می نمایم که بنده قصد ندارم با نگاهی کارشناسی نحوه ی ساخت و ابعاد کمی-کیفی سریال نامبرده را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهم،اما با گوشه نگاهی که به تاریخ١٠٠سال اخیر محور کوردستان شرقی(ایران)را مد نظردارم وجزئی از زدوبندهای تاریخی-سیاسی سران ایل و تبارو رئیس العشایرها همراه با دسته بندیهای مرکزنشینان و وعده وعیده های نامتناسب ونفاق افکن را از منابع زنده و همچنان فرا گرفتن اندیشه ای بازتر از طریق مطالعات در ذهن خویش فراگرفته شایسته دیدم که خاطر نشان کنم که سریال سنجرخان به نوبه ی خود پردههای زیادی از سیمای قهرمانانی بر می دارد که در عصر خویش جست وگریزهای دلاورانه و جانفشانی سیاسی تری در راستای حفظ آب و خاک و مدافع مردم در برابر دولهای متجاوز و حتا متخاصم بیش از روایت این سریال ها را ازخود نشان داده اند،در آن گذر از روزگار سنجرخان هنوز میراث ساختار تقسیمات ایلی-تایفه ای با رقابت های ناسالم و قدرت طلبی رگ بنیادی سیاسی در سراسر ایران و بویژه در کوردستان پابرجا و حرف اول می زد،آغاز جنگ جهانی اول و بروز کردن ناهنجاری های گرسنگی و قحطی همه چیز،عدم لیاقت مملکت داری قاجاریه و ورود دول های متجاوز به شمال و جنوب کوردستان منجر شد که آزمایشی ملی-کوردایتی و در روی دیگر منافع پرستی مابین شخصیت ها،سران ایل و طوایف رقم بخورد و هر کسی عقیده و راه خویش را در این گیرودار بحرانی درعمل از خود نشان دهد،در این راستا “سنجرخان وزیری”که از درون خانواده ای با پیشینه ای غیر کورد سربلند می کند که بنابه روایت برآمده ازمیان مردم و تاریخ منطقه ای ایشان به مانند الگوی بوده است که عرق کوردایتی و وطن خواهی را جهت دفاع از مردم و آب و خاکش در برابر بیگانگان و متجاوزین خارجی پیشه کرده است و همراه با یاران و موافقین خود در برابرآنان ایستادگی کرده است که در نهایت با دسیسه بازی همین دولت ها از راه هم خون هایش جان خود را نثار مردم و خاکش می کند!؟
سریال سنجرخان در کلیت خود صاحب بن مایه ای از رویدادهای اجتماعی،سیاسی،فرهنگی وتاریخی کورد است که درپستویی محدود و کوچک در جغرافیای پهناور کوردستان به نمایش درآمده است! رنگ و فورم لباس های آن روزگار از زمان و همینطور کارگردانی کوردهای همچون
قطب الدین صادقی و گریم کردن و به تصویر کشاندن هیکل کوردایتی در این سریال کمی قابل توجه و جالب بود و این خود محکی بود برای بسیاری از هنرمندان وبازیگران کورد که چناچه برای آنها فرصتی فراهم شود می توانند بهتراز این جایگاه استعداد خویش را در عمل بدرخشانند.
درسخنی فراتر شایسته است که لایه ای دیگر از مفاهیم روانی-سیاسی و تلقینی، جوهر سریال سنجرخان را کنار زده و به مخاطبان آن معرفی کنیم،در این پیرامون بایست خاطرنشان کرد که هر کسی اندک مطالعه و آگاهی ازتاریخ معاصر ایل و طوایف کوردهای روژهلات کوردستان را داشته باشد با نام های زیاتری چون؛سردارمقتدرسنجابی،قادر رشیدالسلطنه گوران،کلهورها،یارمحمدخان ها و متحدهای دیگر به مانند هورامی ها و بیگ های جاف…الی آخر آشنایی دارند،در میان اینها کسانی بوده اند که از گوشه های جنوبی تر و بنابر نقل قول ها و نوشته ها به یاری سنجرخان آمده اند و با همدیگر چند گاهی به نیروهای روسی حمله ور شده اند،اما در نوشته و تنظیم سریال مذکور تنها نامی از سردار مقتدرسنجابی آورده شده است ولی تصویری نه از وی و نه از باقی یاران ومتحدان دیگر ساخته نشده است! و همچنان نقش سردار رشید اردلان را تنها در راستای پس گرفتن حاکمیت از دست رفته ی اردلان که در زمان ناصرالدین شاه رخ داده بود تعریف و محدود می شود که این به سهم خود چسپاندن صفتی نامتناسب به نقش سردار رشید اردلان و بویژه انگی است که به روحیه ی شخصیت و تمامی آزادیخواهان ملتی شلیک می شود که در سرشت خود و در معنای سیاسی-اجتماعی آن تنها به منظور رسیدن به منزلت و مقام فردی اولویت پیدا خواهد بود نه اینکه از زاویه ای تعریف و تبلیغ شود که چنان ابرمرد و زن های که در حال فدا کردن جان و مال خود هستند باور دارند که در هرشرایطی بانی حراست از منافع مردم ومهیا کردن خواستها و امنیت آنان باشند.
از سوی دیگر،نقش زنان کورد در این سریال به نسبت وفاداری،پاک نهادی،تسلیم نشدن در برابر خواست های غیراخلاقی-انسانی و…غیره در سطح بسیار پایینی به نمایش درآمده است و ذات زن کورد را در قالب کینه ورزی،خودخواهی،پاگذاشتن روی تمامی اصول اخلاقی و حتا تشویق به برادرکشی را به تصویر کشانده است،اگرچه درهمان دوره و در مقابل چنان نقش مخربی،زن مبارز و شجاعی به نام فاطمه گلباخی(فاته ره ش) در محور جغرافیای زیستی سنجرخان ساکن و در میدان حضور داشته است ونقش وی برعلیه روس ها گویا بیشتر بعد از حذف سنجرخان علنی می شود و به عبارتی دیگر، بنابه روایت نقل شده سنگر مبارزه سنجرخان که برعلیه روس ها وخائنین محلی بوده است بعد از حذف وی از سوی وابستگان و حاکم سنندج،فاطمه گلباخی کم و زیاد سرپرستی مردم و سنگرسنجرخان را برعلیه روس ها بردوش خود می گیرد که دراین پیرامون هیچ گونه رونمایی و اشاره ای به تلاش و فداکاری های وی در سریال مذکور به عمل نیامده است!؟
در کوتایی بایست یادآور شد که دست اندرکاران و طراحان و همچنان بازیگران سریال سنجرخان در کلیت خود نقش اجباری و یا دلخواه خویش را اجرا کرده اند و طبیعتا شکی وجود ندارد که در نوشتن و سخن راندن این سریال نه ویرگلی ونه مکس کردنی بدون گذر از فیلتر سازمان و ارگان های بالادستی رژیم اسلامی ایران صورت نگرفته است و نبایستی بیش از این محدوده انتظاربازتری را داشت،درعصر سنجرخان بسیاری از شخصیت های ملی و وطن خواه و مبارز کورد بوده اند که در راه دفاع از آب و خاک و مردمشان با تمام قوای بیگانگان و متجاوزین اعم ازروس،عثمانی،انگلیس…جنگیده اند و در این مسیر با شیوه های گونه گون و سربلندی جان باخته اند،اگرچه همینگونه شخصیت ها درروزگار خویش ظرفیت مبدل شدن به بزرگوارانی ملی -میهنی را داشته اند،اما شوربختانه اهمیتی به اینگونه بزرگانی داده نشده است وهمچنان درلابلای تاریخ به فراموشی سپرده شده اند،ساخت سریال سنجرخان با تمامی کم و کسریهایش می تواند مشوقی باشد برای دوستداران تاریخ ١٠٠ سال اخیر کوردستان که بسیاری از شخصیت و رهبران ملی و مردمی در طول این سال ها از سوی دشمنان ملت کورد درروبنای تاریخ گمنام گشته اند و چنانچه تمایل داشته باشند قادرند آنان را به سرلوحه ی تاریخی که حق واقعی آنان است برگردانند،امید است هرچه زوتر در کوردستانی آزاد تاریخ دوستان،هنرمندان کورد بتوانندآثارهای ارزشمند ومنطبق برواقعیت های تاریخی وفرهنگ بومی و ادبیات کوردی از خود ارائه بدهند.
م.اردلان بهروزی امریکا٣/٢٤/٢٠٢٤