"an independent online kurdish website

چند روز پیش یک نویسندە کورد ساکن کشور کانادا، مطلبی تحت عنوان” من ایرانی نیستم” بە رشتە تحریر درآوردند کە در بخش فارسی چند سایت کوردی و همزمان در سایت فارسی گویا انتشار یافت.aref_shikhahmadi

هنوز جوهر قلمی کە این مطلب را نگاشتە بود نخشکیدە بود کە مقالەء دیگری در سایت گویا با مواضعی کاملا متضاد منتشر شد کە شخصی “محفوظ” نام با بیان ادلە ضعیف و خارج از قاعدە و قانون هر بحث منطقی و تنها از روی غرض ورزی با مسالە ملی کورد، با بیان اینکە با کوردها فامیل است و با نوشتن بعضی عرایض گسستە و ابتدایی، سعی بر آن داشت کە حکم محاربە برای نویسندە کورد صادر کند و تلاش ملتی را برای نیل بە استقلال و آزادی خویش با خیانت میهنی انطباق دهد.

بدین خاطر سعی بر آن دارم کە با نوشتن این مطلب در پاسخ بە آن محفوظ نام و محفوظ نامهای دیگری بگوییم کە در سرشت هر انسانی میل بە آزادبودن و آزادی از یوغ اشغالگران و دفاع از قلمرو شخصی و میهنی نهادە شدە است، ملت کورد در سرزمینی زندگی می کند کە می توان با تمامی پارامترهای منطقی و تعاریف جغرافیایی و تاریخی و همچنین تعریف ملت واحد، این شایستگی را داشتە باشد کە آرزوی استقلال و داشتن یک کشور مستقل را در سزمینش در سر بپروراند.

شوونیستهای پان ایرانیست هرگاه می خواهند داعیە توسعەطلبی و خود فرض کردن خود بر ملیتهای موجود در ایران کنونی را بە یک ابزار سرکوب تبدیل کنند و تلاش روشنفکران و سیاسیون کورد و سایر ملیتها را بە سمت و سوی خیانت و تجزیە طلبی سوق دهند، سعی برآن دارند کە مبارزە تاریخی سیاسی ملل تحت ستم در ایران را با عناوینی همچون هم سنگر شدن با دشمنان دولت ایران و قدرتهای جهانی کە پیشرفت و قدرت روزافزون ایران را نمی خواهند، در یک کفە ترازو قرار دهند.

اما آیا این استدلال تا چە حدی با واقعیت موضوع ارتباط دارد؟ کمتر کسی است کە تفاوت بین تلاشهای آزادیخواهانە و مستقل  یک ملت برای رسیدن بە استقلال ملی خود را با دسیسە چینی و هماهنگ شدن با قدرتهای جهانی را در ذات و مخیلە خود تشخیص ندهد، ملت کورد در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، مصایب و مشقتهایی را کە اشغالگران سرزمینش برای آنها بە ارمغان آوردەاند را هرگز فراموش نخواهد کرد.

مدارک تاریخی موجود کە همگی کە دال بر دفاع ملت کورد از نوامیس و وجب بە وجب میهن خود است، بیانگر مقاومت و ایستادگی ملتی است کە حاکمان جبار و اشغالگر اعم از عرب و عجم، کوشیدەاند با هر قیمتی خواست و ارادە این ملت را با بستن معاهدات بین المللی و حرام خواندن خواست استقلال طلبانە و واژگون کردن حقایق، در نهایت قاعدە بازی را بە سود خود تمام کنند.

معاهدات قصر شیرین، ارزنە الروم، لوزان، سایکس پیکو، الجزایر و تهران، و غیرە…، همگی حاکی از آن است کە برای ایجاد معابری سیاسی و سدکردن خواست ملی کوردها اشغالگران کوردستان حاضر بودە اند در مقیاسهای وسیع تاریخی جغرافیایی گوناگون و با دادن هر باج و قیمتی کە شدە این طفل استقلال را در رحم سرزمین مادری کوردستان سقط کنند و با آشوب خواندن قیامهای تاریخی و قهرمانانە ملت کورد و امیرنشینهای موجود در تمامی بخشهای کوردستان، خود را دایە بهتر از مادر قلمداد کنند و با الفاظی همچون هم نژاد بودن با کوردها، ایجاد روابط فامیلی، هم کیش و مسلک بودن با این ملت، عمدا زمینەهای ایجاد یک کشور مستقل کوردستان را در خاورمیانە از بین ببرند و یا لاقل زمان شکل گیری آنرا بە تاخیر بیندازند.

اکنون ورق برگشتە، دیگر با انقلاب رسانە ای و تغییرات بنیادی در دیپلوماسی بین کشورهای بزرگ جهان و منطقە و ضعف و زوال اشغالگران سرزمین  کوردستان و تنها با این تفاوت کە وضعیت ملت کورد در هر بخش از کوردستان با بخشهای دیگر متفاوت است، ندای واحدی بە گوش همە جهانیان می رسد کە این ملت خواست استقلال و رهایی از بند اشغالگران را فریاد  می زند، اکنون سردمداران نظم نوین جهانی با بینشی فراگیرتر و کنار گذاشتن روشهای کهنە پیشین در رابطە با حق استقلال ملت کورد، سعی دارند با مطرح کردن مسالە کورد در منطقە، خاورمیانە و جهان، این خواست را در نقشەهای راهبردی خود جای دهند.

آزاد سازی بخش فراوانی از جنوب کوردستان در سال١٩٩١ و نجات مردم کورد از چنگال رژیم بعث عراق، تجربە موفق بیشتر از دو دهە حاکمیت کوردها بر سرنوشت خود در این کشور و پیشرفت روزافزون حاکمیت ملی کورد در یک بخش از کوردستان، کشف ذخایر زیرزمینی فراوان در کوردستان و نقش ذخایر گاز کوردستان در خط لولە گاز “باماکو” و مستفید شدن کشورهای اروپایی از این ذخایر در آیندە نزدیک، لزوم تغییر در جغرافیای خاورمیانە و قیچی کردن حاکمیتهای توتالیتر و سرکوبگر، همگی عواملی هستند کە دست بە دست هم دادە اند کە امید این ملت را بیشتر از هر مرحلە تاریخی بە واقعیتی “شدنی” تبدیل کنند.

اگرچە نقش بد دولتهای بزرگی همچون فرانسە و بریتانیا و امریکا کمی با تاخیر، در بستن معاهدات بین المللی بر ضد ملت کورد فراموش ناشدنی است، اما تغییر رویە آنها و رویکرد تازەای کە در مقابل خواست و ارادە ملت کورد بە تازگی از خود نشان می دهند، با کم و کاستیهای روبەروست اما بازهم یک گام بە جلو در ارتباط با حل مسالە ملی کورد در خاورمیانە بە شمار می رود. اکنون دولتهای اشغالگر بە خوبی دریافتەاند کە ملتی با جمعیت بیشتر از ٤٠ میلیون نفر، را نمی توان با حملات نظامی و ژنوساید و صدور حکم جهاد و کافر و جاسوس خواندن آنها از بین برد.

در سطح کشورهای عربی هم قدری فعل و انفعالات سیاسی مثبت در ارتباط با موضوع آیندە ملت کورد در خاورمیانە دیدە می شود، شاید بگوییم شروع چنین سیاستهای اگرچە در یک هژمونی محدود اعمال می شود، اما نیت خیری هم بە یدک می کشد، کنفرانس قطر در این اواخر خود نقل از رویکردهای تازەای است کە دول عربی و بویژە دولتهای عربی حاشیە خلیج، درصددند معادلات تازەای کە قرار است در خاورماینە بە وقوع بپیوندد را آرام آرام پذیرفتە و بدین منظور با انجام نشستهای منطقەای خود را برای آن آمادە سازند.

از سوی دیگر توانایی بازرگانان کورد در جنوب کوردستان و سطح روبە گسترش مبادلات تجاری با شیخ نشینهای خلیج، انگیزە این دولتها را برای آشنایی بیشتر با مسالە کورد سوق می دهد، اکنون تعداد زیادی از کشورهای عربی با دولت فدرال جنوب کوردستان دیپلماسی فعالی در حوزەهای گوناگون دارند کە همگی در چشم انداز آیندە سیاسی کوردستان نقش بسزایی دارند.

 

مدل جنوب کوردستان اگرچە با نقص و نارسائیهای همراه است، اما نقطە امیدی است کە ملت کورد در بخشهای دیگر کوردستان می تواند بدان دل ببندد، آبادانی و پیشرفتهای روزافزون در اکثر زمینە ها در جنوب کوردستان، برقراری آشتی بین نیروهای سیاسی کورد و داشتن اپوزسیون قانونی درعین حال، و برای بهترین نمونە در بخش پیشرفت نظامی کوردها در جنوب کوردستان می توان بە آرایش سریع نیروهای پیشمرگ جنوب کوردستان در مقابل نیروهای سپاه دجلە بە فرماندهی نوری المالکی، نخست وزیر کنونی عراق در مناطق مورد منازعە کوردستان و دولت مرکزی عراق در این اواخر اشارە نمود.

پس با این اوضاع و احوال، کوچک شمردن حق استقلال کوردها در هر بخش از کوردستان، غیر از تنگ نظری شوونیستها و خوف اشغالگران سزرمین کوردستان نمی تواند دلیل منطقی دیگری داشتە باشد، زمانی سلطان سلیمان عثمانی دیواری از گوشت و خون (ملت کورد) بین آن امپراطوری با خصم خود یعنی امپراطوری صفویە قرار می داد و در رژیم ولایت فقیە بە اصطلاح سردار سازندگی(هاشمی رفسنجانی) کوردها را مرزدارانی غیور برای ایران اسلامی نامگذاری می کردند، دیگر آن دورانها بە سر رسیدە است.

در نقشە راههای سیاسی آیندە برای منطقە، ملت کورد بعنوان مهرە اصلی معادلات سیاسی در خاورمیانە عمل خواهد کرد و هر گونە پس انداختن خواستەهای این ملت، می تواند جلو هر گونە برنامە ریزی نوین برای خاورمیانە را با مسدود سازی سیاسی راهکارها متوجە سازد.

بهترین راه چارە برای حل مسالمت آمیز مسالە کورد از سوی رژیمهای اشغالگر و قدرتهای جهانی آن است کە واقعیتهای ملموس کنونی را بپذیرند و بە جای اتهام زنی و بە حاشیە انداختن قضیە کورد، آنرا در صدر جدول برنامەهای سیاسی خود قرار دهند و بە جای فکرد کردن بە نابود سازی این ارادە استوار، در اندیشە بنیان نهادن یک تفاهم سیاسی و احترام بە خواستەهای برحق این ملت باشند.

تا زمانیکە رهبر ملت کورد در شمال کوردستان دربند بماند و در پاسخ بە نداهای آشتی جویانە اوجالان، هواپیماهای کشور ترکیە کوهستانهای قندیل را بمباران کنند و در جواب خواستەهای منطقی کوردها با بمب و باروت بە آنها پاسخ دهند، هیچ مبالغە نیست کە بگوییم کە گرەهی کە با دست باز می شود را می خواهند با دندان باز کنند، و این کار هم شدنی نخواهد بود، چرا کە تجربە مبارزات ملی ملت کورد این حقیقت را بە اشغالگران آموختە است.

در شرق کوردستان هم سیاستهای سرکوبگرانە رژیم ولایت فقیە بر ضد خواستەهای شهروندان کورد در اوج خود بودە و این رژیم هر روز با اعمال زور بیشتر و تهدید و دستگیری فعالین کورد می خواهد دیواری سفت و محکم در مقابل ارادە واقعی مردم کورد قرار بدهد و با ایجاد جو رعب و وحشت حقوق حقە این ملت را پایمال کند.

اپوزسیون ایرانی رژیم ولایت هم، همزمان در بیان و خطاب سیاسی خود و هم در عمل نشان دادە اند کە با خواست و ارادە سیاسی ملت کورد مشکل اساسی دارند و از این لحاظ با سیاستهای بنیادی رژیم اسلامی برای آیندە شرق کوردستان از هر لحاظ هم سنخی دارند، بر طبق گفتە و ایدە پان ایرانیستها اگر بنا باشد روزی کوردستان از اشغال ایران خارج شود، تمامی اعضای آنها در داخل و خارج ایران در مقام پاسدار و بسیجی در کنار نیروهای ولایت فقیە قرار می گیرند و عمل می کنند.

در پاسخ بە تمامی این دیدگاههای ضعیف، باید گفت کە بدترین دولت کوردی برای آیندە سیاسی شرق کوردستان از حاتم بخشی دروغین برای مردم کورد و این ملت را برادر و هم خون و هم کیش خود خواندن بهتر است.

{jcomments off}

 

 

 

 

   

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی