"an independent online kurdish website

کمتر از یک هفتە ماندە بە انتخابات ریاست جمهوری ایران،بر طبق منوال گذشتە توسط بعضی از اپوزیسیونboycot

و فعالین سیاسی و مدنی،بایکوت انتخابات ریاست جمهوری پیشنهاد شدە است.همانطور کە مستحضر هستید بایکوت انتخاباتی بعنوان مکانیزم و یک نوع نورم سیاسی ، برای ابراز مخالفت با سیستم سیاسی حاکم بر ایران از سی و اندی سال پیش  بکار گرفتە شدە است. این یادداشت در راستای تحلیل کلان نگاهی بە بایکوت  انتخاباتی بعنوان نرم افزاری دمکراتیک خواهد داشت.

مفهوم و ریشە بایکوت:

از لحاظ لغوی امتناع از بکار بردن،خریدن وابراز کردن چیزی بعنوان بیان مخالفت را بایکوت مینامند.

ریشە تاریخی:

واژە بایکوت در دورە جنگ اراضی در ایرلند وارد زبان انگلیسی شد و از اسم سرباز بریتانیایی ،آقای چارلز بایکوت گرفتە شدە است.چارلز بایکوت در واقع بنگاه دار املاک زمینداری بنام آرل بود.در اواخر ١٨٨٠ میلادی سیاستمدار ایرلندی چارلز پارنل و طرفداران ایشان از جملە لیگ اراضی ایرلندی در پی مبارزە برای اصلاحات ارضی در جهت کاهش اجارە زمینهای کشاورزی بە این نتیجە رسیدند کە چون آقای بایکوت از کاهش دادن نرخ اجارە سر باز زدە بود بایستی مورد ایزولە شدن قرار میگرفت.بە این ترتیب هم آقای بایکوت و هم خانوادە نامبردە از جهت خرید روزانە،امکانات رفت و آمد،خدمات پستی و کشاورزی و  بعضی دیگر از خدمات عمومی ،مورد محدودیت قرار گرفت. از همین جا بود کە بایکوت بعنوان تعریفی از چنین برخورد و ایزولە کردن وارد ادبیات انگلیسی،فرانسوی،آلمانی و هلندی شد، و مستحضر هستید کە واژە بایکوت در زبانهای مختلف و رایج در ایران هم از جملە کردی،ترکی،عربی و فارسی و غیرە جا گرفتە است.

مخالفت در واقع ابراز اعتراض با عرف یا عمل نسبت بە رخداد یا دیدگاە و موقعیت مخصوصیست.مخالفت میتواند طیفهای گستردەای از جملە بیانیەهای شخصی،تا تظاهراتهای میلیونی را بخود بگیرد.مخالفت ممکن است بنوعی اجرا شود کە اذهان عمومی را مورد توجە و سیاسستهای دولت حاکم را تحت نفوذ قرار دهد. در جایی کە مخالفت بە شیوەای صلح آمیز و سیستماتیک برای بدست آوردن اهداف مشخصی با فشار متقاعد کردن باشد یک ساختار مدنی بدور از خشونت بە خود میگیرد.این نوع از مخالفت را میشود در پهنە سیاسی گنجاند و بە این ترتیب بایکوت  انتخابات توسط گروهی از مردم بعنوان شکلی از ابراز مخالفت سیاسیست،کە میتواند دلایل متفاوتی از جملە تقلب در انتخابات،ناعادلانە بودن سیستم انتخاباتی یا غیر مشروع بودن سازماندهی انتخاباتی را داشتە باشد. از نقطە نظر قضایی و در چارچوب رای دادن اجباری، بایکوت بعنوان یک نافرمانی مدنی شمردە میشود کە در این گونە مواقع شهروندان هر چند پای صندوقهای رای میروند اما با ارائە رای ممتنع نوعی از بایکوت کردن را  نشان میدهند.بایکوت کنندەها ممکن است کە بە گروه جغرافیایی یا اتنیکی خاصی تعلق داشتە باشند، احزاب سیاسی هم ممکن است کە با تحریم انتخابات از اعضا و هواداران خود  و عموم مردم  بخواهند کە مشارکتی در آن نداشتە باشند.

در انتخابات سراسری معمولا بایکوت در مخالفت با سیاستهای حکومت مرکزی اتخاذ میشود بە این امید کە با رای ندادن گروه یا گروههایی بە احزاب سیاسی حاکم ، حکومت مشروعیت خود را از چسم انداز داخلی و خارجی از دست بدهد، بر طبق فرانکل ماتیو(٢٠٠٩)  از طرفی چنین تاکتیکی امکان مخربی را را برای بایکوت کنندەها میتواند داشتە باشد بە این شیوە کە تحریم بە ندرت میتواند انتخابات را باطل یا بی ارزش کند کە در نهایت بە ایزولە کردن سیاسی بایکوت شوندگان می انجامد.

شاید با آوردن چند تجربە از بایکوت بشود این مطلب را بیشتر باز کرد:

فرانکل ماتیو(٢٠٠٩) در تحقیقات مستقل خود از ١٠٠ بایکوت بین سالهای ١٩٩٢ الی ٢٠٠٩ چند نموونە ارزشمند را مورد کنکاش قرار دادە است. این تحقیقات نشان دادە است کە  بایکوت  بە عنوان شاخصی دمکراتیک یا قادر بە دستیابی اهداف خود خواهد بود یا نە کە منوط بە  شرایط زمانی و مکانی  میباشد. برای نمونە:

در بایکوت انتخابات سال٢٠٠٠ پرو آقای الجاندرو تولی دو، یکی از نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری پرو با کنارگیری و بایکوت میدان را برای رقیب دیکتاتور منش خود خالی کرد و باعث سر کار آمدن آلبرتو فووجی موری شد.اما نکتە جالب اینجاست کە آقای تولی دو، با کمپینهای پی در پی اعتراضات عظیمی را در پرو سازماندهی کرد و در نهایت بعد از شش ماه آلبرتو فووجی بە اتهام تقلب و فساد ادرای مجبور بە استعفا شد و آقای تولی دو، با شکست آلن گارسیا در انتخابات٢٠٠١، ریاست جمهوری پرو را اتخاذ کرد.

بایکوت انتخاباتی سال ٩٧ در صربستان باعث بە دوبارە قدرت رسیدن سلوبدان میلوسویچ شد کە جنگ خانمان سوز کوزو-وو را بە همراه داشت.از طرفی دیگر اعتراضات گستردە و بایکوت رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی باعث سر کار آمدن نیلسون ماندلا شد.

نموونەهای دیگر از بایکوتهای انتخاباتی در جهان:

-انتخابات سراسری جامائیکا ١٩٨٣ شرکت کنندە ٢.٧%

-رفراندوم سلوواکیا ١٩٩٧  شرکت کنندە ٩.٥ %

-انتخابات پارلمانی ونزولا ٢٠٠٥ شرکت کنندە ٢٥.٣%

-انتخابات پارلمانی گانا ١٩٩٢ شرکت کنندە ٢٨.١%

-انتخابات ریاست جمهوری مالی ١٩٩٧ شرکت کنندە ٢٩.%

هر کدام از این بایکوتها تحت شعارهای مختص بە خود اعلام بایکوت کردەاند برای نموونە ارتش آزادی بخش ملی

( زاپاتیستها) در مکزیک تحت عنوان رای دادن بە هیچ کس، انتخابات را در سال ٢٠٠٩ بایکوت کردند.               

بر طبق موسسە آموزش دمکراسی (٢٠٠٢) بایکوت کردن  بعنوان یک ابزار آموزشی در شاخصهایی چون؟ چرا ؟برای چی؟ و چگونە؟ تعریف میشود یعنی باید توجیە کرد کە چرا باید بایکوت کرد،هدف از بایکوت چیست و مکانیزم اجرای بایکوت برای دستیابی بە اهداف مورد نظر چە خواهد بود؟

در اکثر جوامع دمکراتیک و پیشرفتە بایکوت بە عنوان حق شهروندی در قانون مدنی گنجاندە شدە است هر چند کە در جوامعی بمانند ایالات متحدە شاید در بعضی از ایالتهای آن محدودیتهای قانونی خاصی برای بایکوت کردن وضع شدە باشد کە در این یادداشت مورد بحث نیست .اما پرسش اینست کە در کشوری با سیستم سیاسی تئوکراتیک از نوع ولایت مطلقە فەقیهی ایران، بایکوت توانایی نرم افزاری دمکراتیک در بە چالش کشیدن سیستم سیاسی تهران را دارد؟

در مورد ایران از دو زاویە  مسالە قابل بررسیست:

نخست، حکومت ایران کە شامل کلیت نظام جمهوری اسلامیست  و دیگری دولت ایران میباشد، با این وصف و نیم نگاهی بە انتخابات ریاست جمهوری ٨٨ ایران میشود نکات ذیل را استنتاج کرد.  

پر واضح است کە بایکوت کردن بە هر مفهومی در ایران بعنوان حق شهروندی در چارچوب قانون تعریف نشدەاست و بیشتر افراد یا اپوزیسونی کە پیشنهاد تحریم انتخابات را میدهند خارج از کشور هستند. همین امر یکی از ارکان اصلی تحریم کە هر چە عمومی تر کردن آنست را تضعیف میکند.در انتخابات ٨٨ ریاست جمهوری  ‌قشر زیادی از مردم خصوصا در تهران با شعار رای من کو اعتراضات گستردەای را براه انداختند. این نکتە حائز اهمیت هست کە شرکت مردم در انتخابات ٨٨ در واقع باعث وقایع از قبل پیش بینی نشدە یعنی پردە برداشتن از مبارزات  و اختلافات جناحهای درون حکومت و دولت ایران شد. این بدین معناست کە هرچند در سال ٨٨ پیام و پیشنهاد بایکوت بعنوان یک اعتراض لایەهای وسیعی از جامعە را فرا نگرفت اما از رویکردی دیگر، نتیجە طبیعی شرکت مردم بود کە در نهایت حکومت و دولت را بە چالشی بدون برنامە قبلی کشید.

 حال باید پرسید کە آیا بایکوت باید در راستای زیر سوال بردن کل ساختار انتخابات در ایران باشد یا فقط شرکت نکردن و رای ندادن را باید هدف قرار داد. نکتە اینجاست کە ترغیب بە شرکت نکردن در انتخابات لزوما بە چالش کشیدن ساختار انتخابات نیست ،اما بایکوت ساختار و کلیت انتخابات ( بعنوان نمادی از نظام جمهوری اسلامی)،شرکت نکردن و رای ندادن را میتواند بدنبال داشتە باشد.بە چالش کشیدن کلیت حکومت ایران در عملی ترین  حالت میتواند بعنوان تلاش برای تغییر رفتار و مورد سوال قرار دادن شرعیت این نظام باشد کە متعاقبا دولت را هم زیر سوال خواهد برد. با در نظر گرفتن این نکتە کە رفتار و دید جمهوری اسلامی در رابطە با انتخابات در سالهای گذشتە بعنوان مکانیزمی برای بە شرعیت بخشیدن بە خود بودەاست،بە شیوەای کە هنوز هم از رفراندوم اوایل انقلاب بعنوان ابزار مشروعیت استفادە میشود، ظاهرا بایکوت  در شرایط کنونی و از لحاظ تئوریک بعنوان نرم افزاری دمکراتیک  میتواند چنین دیدگاهی بە انتخابات را جدا زیر سوال ببرد،مشروط بە این کە لایه های گستردەای از جامعە ایران متوجە این مهم باشند.

یکی دیگر از شاخصهای تحریم کردن انتخابات ، مکانیزم اجرای آن میتواند باشد، اگر بایکوت شکلی عمومی بخود بگیرد ، بعنوان نمونە اعتراضات عمومی مردم کردستان ایران بدلایلی مجزا از تحریم انتخاباتی در سالهای اخیر میتواند مدل مناسبی برای شیوە بایکوت در پهنە وسیعتر جغرافیایی،سیاسی و اقتصادی بمانند تهران باشد.تعطیلی بازار بعنوان نبض اقتصادی، متوقف کردن رفت و آمد بین مناطق شهرنشین و روستاها، استفادە از رنگهای نمادین ،نمونە بارزی از اعتراضات مدنی و بدور از خشونت در کردستان ایران بودە است و استفادە از چنین الگویی در بایکوت کردن ساختار انتخاباتی حداقل  پیامدی را کە میتواند داشتە باشد ، آموزش عمومی  بعنوان شاخصی دیگر از نرم افزار دمکراتیک  بایکوت ،خواهد بود .پرسشی  کە نویسندە این یادداشت  پیش روی خوانندە قرار میدهد اینست کە آیا در شرایطی بە پیچیدگی ایران کە مواجهە با مشکلات عدیدە اقتصادی،اجتماعی،اتنیکی و سیاسیست آیا بایکوت انتخابات ریاست جمهوری تنها فورم بە چالش کشیدن نظام یا دولت جمهوری اسلامیست یا خیرباید در جستجوی راهکارهای دیگر و بایکوتهای دیگر هم بە موازات تحریم انتخاباتی بود.؟؟

سخن آخر اینکە بە شیوە نسبی میشود اذعان کرد کە بایکوت بمثابە یک راهکار یا تاکتیک برنامە ریزی شدە و وسیع ،و در بعدهای گوناگون نە فقط درچارچوب تحریم انتخابات، امکان تغییر در شرایط یا آموزش عموم را در پی دارد کە میتواند در راستای حرکتهای آتی وبعنوان بخشی از پروسە دراز مدت، با بە چالش کشیدن ممتد حکوومتها تغییرات  لازم  در ادارە امور کشور را نهادینە کند.

hiwa-purazer

هیوا پورآذر: عضو حزب کارگر بریتانیا

خرداد ماه ١٣٩٢

 

منابع:

Conservatives v conservatives 2013

As a presidential election nears, a battle within the ruling establishment intensifies

http://www.economist.com/news/middle-east-and-africa/21576664-presidential-election-nears-battle-within-ruling-establishment?zid=308&ah=e21d923f9b263c5548d5615da3d30f4d

Democracy education net work 2002

www.democracyeducation.net

 Egypt, how effective are election boycotts?  2011

http://democrati.net/2011/11/11/egypt-how-effective-are-election-boycotts/

 

Election Boycotts Don’t Work 2009

http://www.thedailybeast.com/articles/2009/11/03/election-boycotts-dont-work

 

Polls and protests 2013

The suppression of protests may prove more telling than local elections

http://www.economist.com/news/middle-east-and-africa/21576698-suppression-protests-may-prove-more-telling-local-elections-polls-and

Klein, J. G., Smith, N. C., John, A. Why we Boycott: Consumer Motivations for Boycott Participation. Journal of Marketing, 2004.

Hoffmann, S., Müller, S. Consumer Boycotts Due to Factory Relocation. Journal of Business Research, 2009.

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی