به گزارش خبرگزاریها مذاکرات هستهای بین رژیم جنایتکار ایران با گروه ۱+۵ روزهای ۱۵ و ۱۶ اکتبر ۲۰۱۳ میلادی برای بار دیگر در شهر ژنو سوئیس برگزار خواهد شد.
مذاکراتی که با گذشت ده سال از آغاز آن یعنی ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ دستاورد چشمگیری در عمل نداشته است. تنها نکات مثبت آن را میتوان صدور بیانیه سعد آباد،امضائ توافقنامهٔ بروکسل و توافقنامهٔ پاریس با دولت خاتمی جهت تعلیق تدریجی فعالیتهای هستهای رژیم ایران برشمرد.اماعدم پایبندی رژیم ایران به این توافقنامهها و از سرگیری فعالیتهای هستهای توسط دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۶ روند این گفتگوها را از حالت مذاکره به مناقشه تبدیل کرد و در عمل حاصلی جز صدور قطعنامههایی از طرف شورای امنیت سازمان ملل جهت تحریم بینالمللی ایران برای منصرف کردن رژیم تهران از ادامهٔ فعالیتهای هستهای نداشت.تحریمهایی که هدف اصلی آن ایجاد محدودیتهای مالی و تجاری برای شرکتها و افراد وابسته به سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی ایران بود در عمل به دلیل طبعات مخرب اقتصادی آنها بر دوش مردم ایران تحمیل شد و زندگی کردن در زندانی به اسم ایران را برای آنها چندین برابر دشوارتر از قبل نمود.
از آنجا که اساس این مذاکرات بر پایه تعهد و پایبندی طرفین مذاکره بر سر اجرای بدون نقص تعهدات و توافقات باید شکل میگرفت سوال اینجاست سران گروه ۱+۵ بر اساس کدامین مدارک و شواهدی چنین اطمینانی را به رژیم ایران کرده اند که با آنها نزدیک به یک دهه است مذاکرات بی نتیجهٔ خود را ادامه میدهند؟ آن هم با رژیمی که متوسل شدن به “تقیه”(۱) را بنا بر آموزههای مکتب شیعه از همان ابتدای بر روی کار آمدنش تا به امروز یکی از واجبات حفظ و ادامهٔ حیات خود میداند.رژیمی که با تقلب گسترده انتخاباتی در دهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ که در ایران برگزار شد نه تنها پاسخگوی انتقادات و شکایات مردم خود نبود بلکه با سرکوب بسیار خشونت آمیز این اعتراضات و ارتکاب جنایات گسترده علیه شهروندان خود بار دیگر به جهان ثابت کرد که رژیم اسلامی ایران کوچکترین احترامی برای ارزشها و معیارهای حقوق بشر و تعهدات بینالمللی خود در دنیای مدرن امروزی قائل نیست.رژیمی که کارنامهٔ سرتاسر جنایت و توطئه افکنی و مردم فریبی او آنقدر سیاه است که دیگر نیاز به توضیح بیشتر نیست چگونه صلاحیت مذاکره و گفتگو با دولتهای غربی را به دست آورده.رژیمی که نه نزد مردم خود مشروعیت دارد نه نزد هیچ دولت پایبند به اصول دموکراسی امروز در جهان.
به نظر نگارنده از آنجا که تصمیم گیرندهٔ تمام امور کشور در ایران شخص ولی فقیه علی خامنهای میباشد بروی کار آمدن روحانی هم هیچ تأثیری بر رویکرد ایران نسبت به ادامهٔ فعالیتهای اتمی خود نخواهد داشت.با توجه به نظر اکثر کارشناسان رژیم ایران این مذاکرات را تنها به عنوان فرصتی برای بدست آوردن زمان بیشتر برای رسیدن به بمب اتمی میداند.از طرفی در صورتی که مجموعهٔ این مذاکرات به نتیجه نرسد با از دست رفتن مشروعیت رژیم ایران و زمینگیر شدن اقتصاد در داخل و همچنین شرایط حساس منطقه بخصوص در سوریه راه نجاتی که رژیم با توجه به تجربه گذشته خود میشناسد وقوع جنگ است.جنگی که سردمداران رژیم اسلامی ایران با توجه به گفته معروف خمینی در باره جنگ هشت سالهٔ ایران با عراق از آن به عنوان “نعمت الهی” یاد میکنند. اگر نگرانی دولتهای غربی اتمی شدن رژیم ایران و تهدید امنیت منطقه و جهان است باید گفت جنایاتی که رژیم در طول این ۳۵ سال چه در داخل و چه در سطح بینالمللی علیه بشریت مرتکب شده بارها و بارها تبعاتش مخرب تر از حملات اتمیای است که تا به امروز جهان به خود دیده.یعنی وجود رژیم ایران بارها مخرب تر از بمب اتم است.با توجه به این تفاسیر در پشت این مذاکرات هدفهای دیگری پنهان است که به زبان ساده تر میشود “باجگیریهای بینالمللی”
دلشاد روانبخش رسولی
۲۲ مهر ۱۳۹۲
14.10.2013
(۱) تقیه : در اصطلاح شیعیان و اهل سنت ( أحکام القرآن،إبن العربی، ج 5، ص259 و ج 4، ص 147) (الاحکام، ابن حزم الأندلسی، ج 1 ص 89) به آن معنی است که یک فرد مسلمان برای نجات جان خود از انجام برخی اعمال پرهیز کند؛ به عنوان نمونه اگر مسلمانی در برابر کفار قرار گیرد وخطر جانی او را تهدید کند میتواند مسلمان بودن خویش را پنهان کند.