"an independent online kurdish website

كمتر از سه ماه از به قدرت رسيدن دولت روحانى ميگذرد، كه گذافه گويى نيست اگر بگويم در اين سه ماه به ازاى هر روز يك نفر در زندانهاى حكومت اعدام شده اند و هنوز هم صدها زندانى محكوم به اعدامsedredin_huseni

در صف ايستاده اند تا كه روزشان به سر آيد و در اين سه ماه بر خلاف وعده هاى انتخاباتى روحانى هيچ كس در دولت او كوچكترين واكنشى نسبت به اين خشونت افسار گسيخته نشان نداده است و از قضاء رسانه هاى داخلى كه حسابشان روشن است، اما رسانه هاى بيرون از كشور هم كمتر به اين مساله مى پردازند چرا كه به واقع حقوق بشر و رعايت آن هميشه در درجه دوم اهميت براى آنها قرار داشته و دارد، در اين كه در ايران حاكميتى دو گانه وجود دارد كه هر كدام از آنها از تمام ابزارهاى متعارف و غير متعارف خود براى حفظ خود در قدرت استفاده مى كنند شكى نيست ، براى مثال عده اى معتقد هستند گروههايى كه با آمدن روحانى قدرتشان رو به محدوديت گذاشته سعى دارند با ايجاد جوى از اعدام و فشار بر روى آزادى هاى فلج شده در ايران اين حس را در راى دهندگان به روحانى ايجاد كنند كه چيزى تغيير نكرده و نخواهد كرد و اميد طرفداران او نسبت به او و شعارهاى قبل انتخابات او كه منجر به بقدرت رسيدن او شد را از بين ببرند.

 در اينجا و براى من يك سوال به وجود مى آيد كه چرا هيچ كس از هيئت دولت اعتراضى به اين روند اعدامها ندارد در طرف مقابل هم عده اى معتقد هستند تفاوتى بين دولتهاى درون حكومت ايران وجود ندارد در مقابل اين سوال به وجود مى آيد كه اين همه هزينه براى انتخابات را چرا حكومت متقبل مى شود؟ و هر دو مى توانند ساعتها در دفاع از نظر شان داد سخن بگويند ، اما اين بحث ها ميتواند آن فضاى دهشتناك را براى محكومين به اعدام در ايران تغيير دهد آيا ما طرفداران اين نظرات درون يك دور تسلسل باطل فرو نشده ايم؟ به گمان من  اين درست همان چيزيست كه حكومت از مخالفان و منتقدان خود انتظار دارد، حكومت خود را پاسخگو به ملتى از هم پاشيده و متكثر نمى داند، ملتى كه هر روز از هم فاصله بيشترى ميگيرند به دلايل قومى ، مذهبى و طبقات اجتماعى تنها راه پاسخگو كردن حكومت در يكپارچگى خواسته هاى ماست ما بايد تصميم بگيريم كه با اعدام مخالفيم يا تنها با اعدام عده اى خواص بر فرض مثال سياسيون مخالفيم هنوز عده زيادى اعتقاد دارند اعدام روشى باز دارنده و امنيت ساز است كه ميتواند آرامش را در  جامعه حكمفرما كند، آيا در واقع مرگ يا كشتن يك دشمن يا يك جنايتكار مى تواند من و شما را در امان نگه دارد؟ مگر در اوايل انقلاب مجاهدين توانستند با ترورهاى خود كوچكترين موفقييت و پيشرفتى به دست بياورند و يا كشتارهاى سال ١٣٦٧ بجز پوك كردن پايه هاى حكومت نتيجه اى براى آنها داشته..! مرگ ستار بهشتى چه نتيجه اى براى آنها رقم زده ميخواهم بگويم ما يك انقلاب فكرى نياز داريم ما بايد بياموزيم و بياموزانيم كه مرگ نه راه چاره است و به حكومت نشان دهيم كه هر اعدام هر جنايت چقدر هزينه مى تواند براى آنها داشته باشد و اين هزينه ها را تا مى توانيم افزايش دهيم براى حكومت و اين امر ميسر نمى شود جز با مبارزه اى بدون خشونت چه در گفتار چه در رفتار.

صدرالدين حسينى   ١٥ نومبر ٢٠١٣ اسلو

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی