"an independent online kurdish website

وقتی گفتە می شود: “ملت به گروهی از انسانهای دارای فرهنگ مشترکqader_eliasi، ریشه نژادی مشترک و زبان واحد اطلاق می گردد

که حکومتی واحد دارند یا در صدد خلق چنین حکومتی هستند”، بلافاصلە اصطلاح « ملت کرد و وضعیت سیاسی اش » در ذهن هر کردی  تداعی  می شود.

واقعیت امر این است که این گروە از جامعەی بشری، دارای تمام شرایطی می باشد کە در بالا ذکر شدە است: ملتی است بە قدمت تاریخ کهن، روی خاکی زندگی میکند کە از کسی غصب نشدە، دارای فرهنگی غنی بە پهناوری و قدمت زاگروس است. تاریخ نویسان و موسیقی دانان معروف جهان معتقدند که “کردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب می آید”. از لحاظ ریشەی نژادی همین بس است بە دولت ماد و ١٧٩ سال تاریخ امپراتوری(١) او اشارە کنیم کە اجداد کردها محسوب میشوند. زبان این ملت نیز علی رغم سرکوبها، تبعیضات و تضییقات حاکمان وقت در محدودە جغرافیایی کردستان پا برجا ماندە، نە تنها از بین نرفتە، بلکە رشد کردە و بارور گشتەاست. زیرا ریشە در این آب و خاک داشتەاست. پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی در مورد ریشە و گذشتە زبان کردی میگوید:”به طور قطع از ریشه زبان مادی است”.

اگر زیر بنای تحلیل و تفسیر ما دیدگاە مینورسکی در مورد ملت باشد، می بینیم کردها بزرگترين ملت در جهان هستند کە تاکنون فاقد دولت می باشند. طبق همان تعریف، اگر روزی در صدد خلق حکومتی باشند، چنین حقی را نباید از آنها گرفت.

اشکال کار کجاست؟ چرا تا بەحال کردها بە این هدف نرسیدەاند؟ برای جواب بە این سئوال، بر میگردیم بە گذشتە، و می بینیم، سرزمین كردستان بعد از سقوط امپراتوری ماد بە دست کورش هخامنشی، مردم این آب و خاک ( صرف نظر از دوران ملوک الطوایفی) تا روزگار امروز، نتوانستەاند کشور مستقلی داشتە باشند. مردم این سرزمین بجز جنگ و خونریزی و سرکوب از هر طرف، آرامشی بە خود ندیدەاند. علاوە بر کشمکشهای اطراف و ناهنجاریهای جامعەی کرد از درون، وقوع “جنگ چالدران(٢) کە میان دو امپراتوری عثمانی و صفوی روی داد، عملاً تقسیم کردستان را بە دنبال داشت. اين تقسیم با امضاي پیمان « ذهاب » (٣)  في مابین حکومت صفوی و حکومت عثمانی، به طور رسمی اعلام شد. پس از جنگ جهانی اول و تجزیەی امپراتوری عثمانی، سرزمین و مردم كردستان يک بار ديگر میان چهار كشور منطقه يعنی، عراق، تركیه و سوريه تقسیم شدند.  

اضافە بر این تقسیمات ناروا، ” ملت كرد در همەی بخشهای كردستان، از سوی حکومتهای هر چهار كشور، حقوق ملی اش نقض گرديد و حتی روند محرومیت این ملت از حقوقش، جنبەی قانونی به خود گرفت”.

ملت کرد برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت خویش در این کشورها، دست بە مبارزە زد و در مقابل استعمار و استبداد به پا خواست. سالهای پایانی سدەی نوزدهم و با رشد انديشەی ناسیونالیستی در خاورمیانه، این مبارزات اوج گرفت. “از سال ١٢٥٩ هجری، شمسی (١٨٨٠ میلادی) به بعد، با آغاز خیزش شیخ عبیداللە نهری علیه هر دو حاكمیت عثمانی و قاجار و با مطرح نمودن خواست تأسیس يک دولت مستقل كردی، سنگ بنای انديشەی ملی در همەی كردستان گذاشته شد ” که در این راه پیشگامان ملت کرد، لحظەای از انديشەی ملی غافل نشدند.

در اوايل سدەی بیستم و سرآغاز سالهای جنگ جهانی اول با روی كار آمدن رضاخان پهلوی در ایران، خیزش دیگری از سوی اسماعیل آغا شکاک به منظور تأسیس چارچوبی ملی برای ملت كرد، در شرق کردستان بوقوع پیوست. همزمان قیام شیخ محمود برزنجی در جنوب کردستان (عراق)، شیخ سعید پیران، جنبش آرارات و سیدرضا درسیمی در شمال کردستان (ترکیە) برپا گرديد.

 ” با توجه به شرايط سخت بین المللی كه در نتیجەی وقوع انقلاب سوسیالیستی ایجاد گردیده و منطقه بیش از پیش به صحنەی رقابت ابرقدرتها تبديل شده بود و نیز فراهم نبودن زمینەی داخلی و حمایت همه جانبەی هر سه دولت تازە تأسیس و حامیانشان بە یکدیگر، همه و همه موجب شکست جنبشهای مذكور شدند”، ولی فرزندان این ملت از هر گوشەای از این سرزمین بە زور غصب شدە، از پای ننشستند و بە مبارزە در حد امکان خویش ادامە دادند.

بعد از ناکامی پیمان سور(٤) و منعقد نمودن پیمان لوزان(٥) بە جای آن، شکست شیخ محمود برزنجی و سرکوب جنبشهای کرد یکی بعد از دیگری، میتوان از ادامە مبارزە کردها، از جملە بە تأسیس حزب دمکرات كردستان (٦) به عنوان يک سازمان مدرن اشارە نمود کە به رهبری پیشوا قاضی محمد شکل گرفت. این حزب با حفظ  میراث جمعیت تجديد حیات كرد (ژ.ک) (٧) کە ٣ سال پیش در همان تاریخ و در همان مکان (شهر مهاباد) تأسیس شدە بود، پا بە عرصە وجود گذاشت و در اولین اقدام سیاسی خویش حكومت جمهوری کردستان (٨) را در مهاباد بنیاد نهاد.

سقوط این جمهوری بعد از ١١ ماە، اگر چە کام شیرین ملت کرد را تلخ نمود، ولی مانع مبارزە کردها برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت خویش نشد.

مبارزە در اشکال گوناگون خود در کردستان، همیشە در جریان بودە است. وقتی شمع جمهوری کردستان بە خاموشی گرایید، دیری نپایید جنبش دیگری بە رهبری زندە یاد ملامصطفی بارزانی و حزب دمکرات کردستان در جنوب کردستان سر برآورد. جنبش مذکور، طی سالها تلاش و جانفشانی توانست قرارداد ١١ مارس ١٩٧٠ را بر حکومت بعث آن زمان عراق تحمیل نماید. اگرچە این قرارداد نیز در ٦ مارس ١٩٧٥، قربانی یک معاملە بین المللی موسوم بە قرارداد الجزائر گردید و ناکام ماند، ولی بازهم کردها بە تلاش خویش ادامە دادند.

فرصت بعدی برای کردها، سقوط نظام شاه ایران در٢٢بهمن١٣٥٧هـ.ش (١١/١/١٩٧٩م) بود. این فرصت، بازهم بە دلیل جایگزینی دیکتاتوری دیگر (رژیم جمهوری اسلامی)، از دست ملتهای ایران بالعموم و ملت کرد بالاخص رفت. ملت کرد بە رهبری سازمانهای سیاسی خویش، سالهای خونینی با رژیم آخوندی پشت سر گذاشتە و در حال حاضر، با وجود سرکوب، زندانی، شکنجە، اعدام، تبعیض و ستمهای عریان این نظام در تمام زمینەهای ملی، مذهبی و طبقاتی علیە ملت کرد، و همراهی نمودن بخش قابل توجهی از اپوزیسیون خارج از کشور با عملکردهای فاشیستی نظام، هنوز مبارزە برای  تحقق خواستەهای دمکراتیک و انسانی وجود دارد. روزی نیست جوانی بە خاطر کرد بودن و  پیگیری ابتداییترین حقوق خویش، زیر چوبەی دار نرود، روزها و هفتەها و ماەها، شاهد دەها نمونە از این جنایات هستیم، ولی مبارزە در اشکال مختلف خود بازهم ادامە دارد.

بعداز پشت سرگذاشتن جنایت هلبچە و عملیات نسل کشی موسوم بە انفال توسط رژیم بعث عراق بە فرمان صدام حسین، دیکتاتور وقت آن کشور، فرصت دادخواهی و حق طلبانەی ملت کرد وقتی بە فرجام رسید کە ارتش عراق طی فرمانی از طرف صدام، در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (٢/٨/١٩٩٠م.) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. کردها این فرصت را غنیمت شمردە و طی برنامەای هماهنگ با مردم و رهبری جبهە کردستانی( تشکل احزاب کرد)، در ٥ مارس ١٩٩١، قیامی در شهرک رانیە برپا نمودند و تا نوروز همان سال، با بیرون راندن نیروهای سرکوبگر رژیم بعث، اکثر خاک کردستان بەاضافە شهر کرکوک را آزاد کردند. اگرچە این پیروزی در ٣١/٣/١٩٩٢ مصادف با(١١/١/١٣٧١هـ.ش) بە تراژدی انجامید. بطوریکە در آن روز، کوچ اجباری و میلیونی مردم این دیار از ترس تکرار بکارگیری سلاح شیمیایی توسط رژیم عراق، بە طرف مرزهای دو کشور همسایەی ایران و ترکیە بوقوع پیوست، ولی این فاجعە نیز دیری نپایید و با اعلام پرواز ممنوع مدار ٣٦ درجە بر فراز کردستان، از طرف شورای امنیت سازمان ملل، کردها توانستند روز ١٩/٥/١٩٩٢، طی برگزاری انتخاباتی، اولین پارلمان اقلیم کردستان را برگزینند. بعداز فراز و نشیبهای زیادی در این بخش از کردستان و پشت سرگذاشتن سالهای پر از ترس و امید حکومت و پارلمان نوپای کردستان در همسایگی نظام تضعیف شده صدام حسین و چندین سال جنگ داخلی میان دو حزب عمدە کە در واقع زمامدار امور نیز بودند، در حال حاضر، با وجود ایرادهایی بر عملکرد حاکمان بغداد و سهل انگاری مسئولین اقلیم کردستان، حداقل شاهد یک عراق فدرال و حکومت اقلیمی بە اسم کردستان هستیم.

در ترکیە، حزب جمهوریخواە مصطفی کمال (آتاترک) کە کردها را ترک وحشی لقب دادە بود، امروز بە گود اپوزیسیون راندە شدە است. واژەهای از جملە کرد و کردستان کە زمانی در ترکیە تابو بود، حالا بە شعار رهبران ترک ترکیە، برای جمع آوری آراء بیشتر در ایام انتخابات تبدیل شدەاست.

وضعیت غرب کردستان، اگر چە فعلاً نامشخص است، ولی دیر یا زود راە رستگاری نهایی خویش طی خواهد نمود. چون رژیم بعث سوریە، از طرفی لب پرتگاە است و از طرفی دیگر خواستهای بر حق کردها، مثل روز، روشن است و نیازی بە قاضی و قضاوت ندارد.

جمهوری اسلامی ایران، با خدعە و نیرنگ و کش و قوس دادن سیاست تنش از بیرون و سرکوب از درون، با همراە شدن مخالفان تمامیتخواە در مسیر “یک ملت و یک حاکمیت” و چسبیدن بە شعار “تمامیت ارضی” و “خدشەدار نشدن مرزهای مقدس”!! بدون رعایت و در نظر گرفتن حقوق بشر و موازین تصویب شدە جهانی در رابطە با حق تعین سرنوشت ملت ها،  و با تکرار انگ و وصلە تجزیەطلبی بە مبارزان راە آزادی و جویندگان افق”دستیابی به حق تعیین سرنوشت” ملتهای تحت ستم، توانستە است تا  بە امروز بە حاکمیت پر از جنایت خود ادامە بدهد.

با مرور رویدادهای گذشتە کە از نظرتان گذشت، با همە این ناهنجاریها، با تمام مشکلات و مشقاتی کە در راە کسب حقوق ملی، نصیب ملت کرد شدە، میخواهم بە همەی آنهایی کە زحمت بە خود میدهند و این سطور را میخوانند، بگویم: چنان که ملاحظە کردید و مطالب را مطالعه فرمودید، کردها، ملتی هستند با تمام شرایط، قائم بذات. برای خود گذشتەای دارند، آب و خاکی کە کردستان نامیدە میشود که نسل اندر نسل  متعلق به این مردم بوده است. از کسی غصب نشدە است. بنابراین، اگر روزی تصمیم بگیرند، اعلام استقلال کنند، این معنی تجزیە طلبی نمیدهد. چرا؟ چون آنها بە جای دیگری نمیروند، محلی را غصب نمی کنند و روی همان سرزمین اجدادی خود می مانند و خواهند ماند. آنهایی کە باید بیرون بروند، بیگانگانی هستند کە سالهاست بدون دعوت، این خاک و آب را بە زور صاحب شدەاند. آنها فرمان از حکومتی میبرند کە هیچ سنخیت مردمی با کردستان ندارد.

نیروی کە با زور سرنیزە بە منطقەای بیاید و بدون اتکا بە مردم آن دیار بماند، اشغالگر است. در مقابل، مردمی کە بپا خواستەاند و آنها را در صورت داشتن امکان، از حریم خویش بیرون بکنند، تجزیەطلب نیستند، بلکە استقلال طلبند. بە بیانی روشنتر، کردها وقتی مستقل میشوند، بە آرزوی دیرینەی خویش رسیدەاند. یعنی “حکومتی واحد دارند کە قرنها در صدد خلق آن جان دادەاند”. بە قول زندەیاد دکتر عبدالرحمن قاسملو، اگر روزی بخشهای کردستان تصمیم بگیرند، گردهم آیند و تشکیل حکومتی ملی بە اسم کردستان بدهند، این همگرایی است نە تجزیەطلبی.

 علم کردن واژەهای چون تجزیەطلبی، تمامیت ارضی و مرزهای مقدس، از طرف حاکمان ظالم و مستبد یک ملت، تنها برای سرکوب و قوم کشی ملتهای است کە آن حاکمیت بە زور بر آنها فرمانروایی میکند. با مرور گذشتەهای تلخ همجواری با حاکمان ظالم، اگر روزی خواستم تصمیم بە اعلام استقلال بنمایم، این دیگر تجزیەطلبی نیست. بلکە رهایی از استعمار است. آری، استعمار تنها بریتانیای کبیر و روسیە تزاری نیست، بلکە هر نظامی با هر زبانی و با قدرت ماشین سرکوبش، بە سرزمینی بیاید و در راە نسل کشی و زبان کشی آن سرزمین گام بردارد، نظامی است استعمارگر.  

تجزیەطلب، حاکمان مرکزنشین هستند کە با زور و ستم، خاک و آب ملت کرد و دیگر ملتهای تحت ستم را ضمیمەی قلمرو خویش، میکنند. نە ملتهای تحت ستم!

توضیحات:

(١) سلسلەماد از سال ٧٢٨ قبل از میلاد  اولین تشکیلات زمامداری خود را بنیاد نهاد و ٢٧ سال بعد (٧٠١ ق.م) اولین پادشاە این سلسلە بەنام دیاکو بر تخت سلطنتی نشست. پایتخت امپراتوری ماد، شهر هگمتانە (اکبانتان، همدان) بود. با شکست “ایشتوویگو“، آخرین پادشاه ماد، از کورش هخامنشی، در سال ٥٤٩ ق.م،  این امپراتوری منقرض شد.

(٢) جنگ چالدران ـ ٢٣/٨/١٥١٤م ـ٣١مرداد ٨٩٣ هـ،ش

(٣) پیمان ذهاب (قصرشیرین) ـ ١٧/٥/١٦٣٩ ـ ٢٧ اردیبهشت ١٠١٨

(٤) پیمان سور ـ (۱۰ اوت سال ۱۹۲۰) ـ ١٩مرداد ١٢٩٩

(٥) پیمان لوزان ـ (۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳) ـ ٢ تیر ١٣٠٢

(٦) حزب دمکرات كردستان در ٢٥ مرداد ماه ١٣٢٤ هجری، شمسی (١٦ اگوست ١٩٤٥ میلادی) در مهاباد تأسیس شد.

(٧) جمعیت تجديد حیات كرد (ژ.ک) در ٢٥ مرداد ماه ١٣٢١ هجری، شمسی (١٦ اگوست ١٩٤٢ میلادی) در مهاباد تأسیس شد.

(٨) جمهوری کردستان در (٢٢/١/١٩٤٦م ـ دوم بهمن ١٣٢٤ هـ.ش

 

منابع: برنامە و اساسنامە حزب دمکرات کردستان ایران، مصوبە کنگرە ١٥، کردستان و کرد، دکتر ع.قاسملو، تاریخچە جنبشهای ملی کرد، دکتر صادق شرفکندی و ویکیپیدیا

 

….

نروژ،اردیبهشت ١٣٩٣

 

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی