هرانسان زیر هیجده سال که به منظورکسب درآمد به فعالیت اقتصادی و یا مشاغل کاذب اشتغال داشته باشد بچه ی کارنامیده می شود .
تعداد بچه های کار در کشور پر از سرمایه ی ایران که یکی از غنی ترین کشورها از لحاظ منابع و ثروت های زیرزمینی می باشد . روز به روز به دلیل بی کفایتی حاکمان و سرقت و اختلاس های میلیاردی در حال افزایش است .
تا جایی که میلیون ها کودک در سنین پنج تا چهارده سال با هدف امرار معاش خود و خانواده ی خود به کارمشغولند .
هرچند ایران به ظاهر پیمان نامه حقوق کودک را امضاء کرده و تعهد به اجرای آن داده است .اما سیاست و خط مش عملی آنها کاملاً متضاد با اصول اساسی این پیمان می باشد و هیچ کدام از این اصول را که تعهد به اجرای آن دارد را اجرا نمی کنند . در اینجا لازم می دانم قوانین سازمان حقوق بشر را که ، در ارتباط با کودکان ذکر شده است را بیان کنم .
اصل بیست این پیمان در حمایت از کودکانی است که والدین آنها توان سرپرستی و نگهداری از آنها را ندارند . این کودکان حق دارند به کسانی که توان سرپرستی و مراقبت از آنها را دارند سپرده شوند بدون هیچ گونه تبعیض قومی ،نژادی ،مذهبی و فرهنگی تا از حقوق اولیَه خود بهره مند شوند .
اصل سی و دو این پیمان از دولتها می خواهد که از کارکردن بچه ها در شرایطی که به سلامت و تحصیلات آنها لطمه وارد شود جلوگیری به عمل آورند و همچنان تأکید می کند ” کار کودکان نباید باعث لطمه وارد کردن به هیچ یک از حقوق آنها به طور خاص حق تحصیل و استراحت و بازی آنها شود. ”
اصل سی و چهار این پیمان از دولتها می خواهد که از سوء استفاده جنسی و آزار و اذیت کودکان جلوگیری کنند .
اصل سی وپنج این پیمان از دولتها می خواهد که با تمامی توان خود مانع دزدیدن ، گروگان گرفتن و خریدو فروش کودکان بشوند.
اما در ایران به دلیل نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کودکان درس و تحصیل و بازی و آرزوهای قشنگ و زیبای کودکانه را فراموش کرده اند و به جای غرق شدن در دنیای زیبای کودکانه ی خود وارد دنیای خشن بزرگسالان شده اند .
در حالی که کار کودک باید تحصیل و بازیهای شاد کودکانه باشد و ازدنیای پاک و معصومانه ی خود لذت ببرند ودر آرامش زندگی کنند به دلیل فقر و فلاکت در کارهای کشاورزی ، کار خانگی ، رستوران ها ، معادن ، کارگاهای تولیدی مکانیکی و تعمیر اتومبیل ، زباله گردی ، گل فروشی ، واکسی ، باربری ، تجارت سکس و غیره مورد بهره کشی قرار می گیرند تا بتوانند نان شب خود و خانواده های خود را جستجو کنند .
فقرو بی عدالتی اجتماعی بر اثر بی کفایتی مدیران و مسئولان خانواده ها را وادار ساخته تا جگر گوشه های بی گناه خود را روانه ی بازار کار کنند تا در دنیای بی رحم بزرگسالان برای زنده ماندن دست و پا بزنند.
فشارهای فزاینده بر مردم، از بعضی از آنها درندگانی ساخته است که به این فرشتگان معصوم هم رحم نمی کنند و دنیای شیرین و پر از مهر آنها را همراه رویا های کودکانه در کام خود فرو می بلعند .
اگرچه این کودکان ممکن است با زندگی در خیابانها و این روند زندگی دردناک زنده بمانند اما در بیشتر موارد آنها در دام کارفرمایان سود جو ومافیای مواد مخدر می افتند که با سازمان دادن آنها در کار خود فروشی و پخش مواد مخدرو کارهای اجباری از آنها بهره کشی می کنند .این کودکان مجبورند تا ساعت ها در سرما و گرما برای کار فرما در کنار خیابانها بایستند وبا صدای کودکانه و نگاه ملتمسانه ی خود عابران را به خریدن یک گل ، فال ، آدامس ، یک بسته کبریت ، جوراب وادار کنند. تا مبادا دست خالی به نزد کارفرما بازگردند و جسم نحیفشان در زیر ضربات مشت و لگد کار فرما له شود .
و یا با سرک کشیدن داخل سطل های زباله که آلوده به انواع بیماریهاست به جمع آوری بطری و پلاستیک بپردازند و یا در کار در کوره های آجر پزی خشت بپزند و یا با دستهای ظریف و نحیف و ساعت ها در پشت دار قالی بنشینند و نقش بر دار قالی بزنند.
و بسیارند بچه ها ی کار که هر ساله دراثر فشار کار و دچار شدن به انواع بیماریها مانند ایدز و اعتیاد به مواد مخدر و هپاتیت وغیره و یا در اثر سانحه ی تصادف در خیابانها و اتوبانها آرزوهای کودکانه ی خود را به قبرستان می سپارند بدون این که این اخباردرهیچ جای دنیا درز پیدا کند که این هم از دستاوردهای رژیم آخوندی به ملَت تحت ستم ایران می باشد .
بچه های کار محروم از تمامی حقوق اولیه ی یک انسان هستند و آنها هم همانند زنان قربانی سیاست های ضد انسانی رژیم آخوندی هستند.
بچه های کار علاوه بر عدم بهره گیری از آموزش و تحصیل برای رقابت صحیح با سایر کودکان و ایجاد یک زندگی سالم در معرض انواع آسیب ها و خشونت های روحی و جسمی و جنسی قرار دارند و تمامی حقوق انسانی آنها سلب شده است راستی آنها به چه گناهی محکومند ؟ و این سؤال را باید از کسانی پرسید که در مقابل هر گونه بی عدالتی سکوت کرده اند. زیرا این بچه ها هم حق دارند در مقابل بهره کشی و خرید و فروش حفاظت شوند و از امکانات دسترسی به تحصیل و حمایت های اجتماعی برخوردار باشند و مسئولان حکومتی به جای برنامه ریزی های مفید و سازنده از سوی نهادها و سازمانهای ذیرربط و رسیدگی به وضع بهداشت و خدمات مشاوره ای درارتباط با این معضل اجتماعی برای آینده سازان جامعه و نشاندن دسته های پینه بسته و بی گناه آنها بر سر کلاس های درس تنها به این می اندیشد که چند صباحی بیشتر حکومت کند.
آنها با نقص حقوق بشر و ایجاد رعب و وحشت و خفقان در داخل ایران تنها به این فکر می کنند که به هر طریق ممکن طول عمر حکومت استبدادی خود را بیشتر کنند تا اموال مردم ستم دیده را بیشتر چپاول کنند همان طور که هر ساله به دلیل جناح بندی ها نمونه ها یی ازدزدیهای میلیاردی آنها لو می رود در حالی که فرزندان این مرز وبوم در میان فقر و بی عدالتی دست و پا می زنند.
اما مطمئن باشید که همین دست های پینه بسته ی این بچه های کار تبدیل به طناب های داری می شوند و تاوان تمام بی عدالتی ها را از آنها خواهند گرفت .