در قسمتهای قبلی، توافق فی ما بین حدکا و کومله را از دیدگاهای هر سه محور فلسفهء اخلاق نورماتیو مورد بحث و بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که این توافق کاملا” موجه و واجب بوده است.
این بار به این توافقنامه از یک زاویهء دیگر خواهیم نگریست تا علت ضدیت شوینیستهای عظمت طلبانه از هر طیف و تباری بهتر عیان شود. برای اینکه بحث طولانیتر نشود اگر بحث جدیدی پیش نیاید، این بخش آخرین مقالهء من در مورد این توافقنامه خواهد بود.
هر سیستمی که ادارهء امور کشوری را در دست میگیرد، از دو قسمت زیربنا و روبنا ساخته شده است.
انسانها در هر جامعهای برای اینکه بتوانند نیازهای مادی خویش را برطرف سازند، به مناسبات خاص و ضروری وارد میشوند تا جوابگوی قدرت مولدهء مادی آنها در یک مرحلهء خاص باشد. یک چنین وضعیتی در جامعه به طور کلی باعث بوجود آمدن یک ساختار اقتصادی برای آن جامعه میشود که نشاندهندهی مناسبات اقتصادی مادی، مناسبات تولید و سیستم طبقاتی آن جامعه است. این قسمت از ساختار جامعه را زیربنا میگویند که به عنوان پایه و اساس واقعی اجتماع، بر روی خودش یک روبنای قانونی (حقوقی) وسیاسی بنا مینهد که جوابگوی یک شیوهء آگاهی اجتماعی خاص است. ساختار زندگی مادی مشروط است به پروسهء زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی به طور کلی.
ساختار اقتصادی و شرایط تولید هم یک طرف قدرت دارند و هم یک طرف حقوقی. مارکس شرایط قدرت را بسیار مهم میپندارد، مخصوصا” قدرت کاپیتالیستها بر وسایل تولید و کارگران را پایه و اساس جامعهء بورژوایی میداند. برای مارکس حکومت در یک نظام کاپیتالیستی، یک منتخب است برای ادارهء تجارت مشترک بورژوازی که در واقع یک وسیله است برای اعمال قدرت بر طبقهء کارگر. از طرف دیگر، وظیفهء حکومت در یک سیستم کاپیتالیستی این است که طبقهء غالب را محافظت بکند در برابر اشخاصی که قصد بر هم زدن قوانین بازی در آن سیستم را دارند.
با این مختصر توضیح، ببینیم که هدف توافقنامهی فی ما بین حدکا و کومله چه بوده است که شوینیزم عظمت طلبانهی فارس لگام گسیخته و کسی را یارای مهارش نیست.
کسانی که اندک آشنایی با سیستمهای حاکم بر ایران دارند، به خوبی عیان است که زیربنا و روبنای این سیستمها در خدمت ملت حاکم به طور کلی و بلاخص طبقهء حاکم بوده است. در یک چنین سیستمی بیشترین استثمار و نابرابری و بی عدالتی سهم ملتهای تحت ستم منجمله ملت ستمدیدهء کرد بوده است که حتا شوینیستها هم توان انکار این واقعیت را ندارند. زمانی که حدکا و کومله دم از یک سیستم فدرالی و غیرمتمرکز میزنند و اعلام میکنند که به دنبال یک نوع سیستم فدرالی بر مبنای ملی- جغرافیایی هستند، شوینیستهای عظمت طلبانه منافع خویش را در خطر میبینند.
زیرا نیک میدانند که حدکا و کومله نه تنها به دنبال تغییر رژیم، بلکه به دنبال بر هم زدن کل زیربنا و روبنای ساختار ایران هستند که بر بی عدالتی و نابرابری بنا شده است. در واقع اکثریت اپوزیسیون فارس اصلا” به دنبال تغییرات اساسی در ایران نیستند. برای آنها کافی است که روبنای سیستم را عوض کنند و به عبارت دیگر، با در دست گرفتن قدرت، خودشان به چپاول و غارت ملتهای تحت ستم ایران بپردازند.
برای این عظمت طلبان نه دیروز که خودشان سوار اریکهء قدرت بودند اخلاق معنایی داشت و نه اگر فردا دوباره به قدرت برسند، معنایی خواهد داشت. آنان از جنس وامپایرهای خون آشامی هستند که هنوز هم از خون در شیشه کردهء فرزندان ملتهای تحت ستم ایران امرار معاش میکنند و این شوینیستها نگرانند از این که مبادا با آزادی کردستان و با وجود حدکا و کومله، امکان نوشیدن خونهای بیشتر از آنها سلب شود و امکان استثمار بیشتر را نداشته باشند.
حدکا و کومله برای آزادی مبارزه میکنند و این توافق سند تعهد این دو حزب انقلابی است برای محافظت از آزادیهای فردی و جمعی در کردستان. با این کار حدکا و کومله ،خواب و روءیای عظمت طلبان آشفته شده است. زیرا که قاتلان خارج نشین امکان دیکتاتوری و شکنجه و قتل فرزندان کرد را از دست میدهند و خون فرزندان کرد در فردای آزادی کردستان به ناحق ریخته نخواهد شد.
حدکا و کومله با این توافق، امکان رشد و توسعهء کردستان را نوید میدهند و این کار به مذاق جغدهای خرابه نشین خوش نخواهد آمد. این توافق به خار چشم دشمنان آزادی و آبادانی تبدیل شده و آنان نیک میدانند که رمز موفقیت ما در اتحاد ماست.
اگر این توافق ادامه یابد، به ثمر خواهد نشست و آن وقت است که نه کردی برای امرار معاش، برای کار به تهران و اصفهان و … مهاجرت خواهد کرد و نه منابع ملی ما به غارت خواهد رفت. فارسهای شوینیست از این میترسند که مبادا با فدرالیزم، نفت عربهای خوزستان مال عربهاو طلا و نفت کردستان مال کردها و هر یک از دیگر ملل تحت ستم ایران صاحب منابع و سرزمین خویش شوند.
برای آزادی و رهایی، برای به ارمغان آوردن یک زندگی بهتر و حفظ کرامت انسانی و برای بر سر کار آوردن یک سیستم عادلانه و “نه” گفتن به شوینیزم، پشتیبانی از امضای توافق همکاری در بین حدکا و کومله را وظیفهای ملی و انسانی میدانم و امید است که این توافق گستردهتر گردد.
29.09.12{jcomments off}