"an independent online kurdish website

بدون شک در عصر نوین یکی از عمده ترین مسا ئلی که شهروندان و ملل مختلف ایرانی با آن خواسته یا نا خواسته روبه رو شده اند مسله ء حقوق بشر و میزان و بر حق بودن یا نا بر
حق بودن این خواسته ها بوده وهست,hiwa_penahi

و به دلایل ومنافعی که خانواده ها و گروههای دست اندرکار قدرت و حکومتها به درازای تاریخ این مرز بوم کهن داشته اند اینگونه مفاهیم معنا یی نداشته و یا اگر در گوشه و کنار جنب و جوشی دیده شده به شدت سرکوب شده وخاتمه یافته است. در حقیقت می توان گفت حکومتی بر خاسته از قشرهای و ملل مختلف آن تا به امرز دیده نشده است . آنچه حکومت و قدرت سیاسی اجتماعی نا میده میشود در هالهءی نامعلوم و نامفهوم پیچده شده و با مکانیزمهای مشخص ومخوفی در راستای خدمت به منشاء اصلی تقویت شده ودر باز تبدیل روزانه ای آن فرهنگ رفتار و کردار سیاسی ملل این کشور را شکل داده و متشکل کرده اند. ما در این گفتار به یک سری از مکانیزمهای قدرت در عصر نوین تاریخ کشوری که ایران نام گرفته شده است اشاره می کنیم.
سیستم پادشاهی امپراطوری فارسها:
طبق متون و منابعی که گفتار و زبانحال فرهنگ غالب و فارسی می باشد شا هنامه فردوسی شاید از نادرترین منابع باشد برای فهم و درک سیستم توتالیتر وتیرانیک که با آب و تاب خا ص شا عر برای نجات باقی مانده ی آنچه عجم می نامد تلاش و کوشش میکند و دست آخر بعد سی سال به عجم نفسی تازه و آهنگین می بخشد با خلق شاهنامه, که یک شاهکار ادبی است می توان گفت که این اثرگرانمایه باز گوی حال و روان درونی گویا و ناگویای انسان عجم است.
سیستم شاهنشاهی براین بنیان بنا نهاده شده که هر شاهی برای اینکه فر و فخر شاهی را ارج نهاده باشد می بایست که شا ه فقید را که او تکیه به تخت او زده از لحاظ قدرت پيشتاز بگردد، این دلیل عمدهء جنگهای امپرطوری پارسها _فارسها بود به سرزمینهای پر بار یونانی است همان گونه که منابع معتبر کهن در این باره به ما معلومات دقیق می دهند.کورش کبیر و القاب بدین مانند از این فرهنگ می آید.
سیستم پادشاهی بر خلاف معلومات که هر از گاه قشرها و ارگانهای قدرت در داخل و یا خارج از کشور پراکنده می کنند هیچ گاه بشر دوست و انسان دوستی با محتوای قدرت این سیستم سیاسی همخوانی و خویشاوندی نداشته است. سیستم شا هان از لحا ظ اقتصا دی با خراجها از ملل تابعه در امپرطوری به حیات خویش ادامه میداد و در این راستا کوروش در بین النهرین سرزمینها را فتح می کرد و مردم از خوف و ترس از نابودی به استقبال او و همانند های او میرفتند که جان خودرا حد اقل حفظ کنند و خراجگزار و برده شاهان به حساب می امدند . در همین راستا هیچ زمانی ملت عجم به الاخص- عکس و الا عمل و کنش سیاسی نداشته و جنبشهای کشاورزان و معدود انسانها با مکانیزم محا فظه کاری و فرد گرایی که هر کس بدنبال زنده ماندن خود بوده مواجه شده واز نابود گردیده است، چرا؟ درجواب این میتوان گفت فقدان و نبودن باور ایدولوژی مستحکم که سدی دفا عی گردد در برابر شاهان- که حاکمان جان و مال مردمان بودند.
کوردها از معدود ملل امپراطوری و گزافه نیست که تنها ملتی است که هیچ مایل به خراجگذاری به شاهان نبود و بدین خاطر از کهن زمانها کوردستان سرزمین ضد یت و پایگاه مقاومت بوده و هست، طبق تاریخ هیچ سپاهی کوردوستان را فتح نکرد و درهم نشکست. انسان کورد با زمین که کشت می کرد ، با همسر وفرزندانش و اسلحه ا ش اخت بود که وجودش و کرامتش زیر سوال برده نشود و بردهٔ شاهان نگردد و ثمره ای زحمت و تلاشش به یغما برده نشود.
** سیستم شا هنشاهی در عصر نوین:
در گذشت و گذار زمان هر بیگانه و سپاهی به امپراطوری فارسها آمد انرا فتح کرد و قدرت به دست گرفت و دست اندرکاران قدرت- مذهبیون و سپه سالاران و غیره با آنها همراه شدند و غذا و خوراک ماران و ماربه دوشان را تامین کرده ومی کنند. در این میان بعد از سلسله قاجارها وآشنایی سران و نواده هایشان با فرهنگ در حال رشد وپویای غربیان و رشد علم و مفاهیم نوین یک نوع دغدغه همه گیر گشت که نوینگرایی می بایست کرد و غیره تا کشف حجاب ..غافل از اینکه اینگونه مفاهیم سیاسی و علمی همگام بود با انقلاب صنعتی و انقلاب کبیر در فرانسه که هردو این انقلابها پشتوانه مردمی داشت و همه گیروجا معه پذیر بود در حالی که قشر حکومتی و کسان و ارگانهای صا حب قدرت در کشوری که به آن ایران گفته می شود اگر علم دوست و صاحب دانش شدند همه از زاویه بالا به پایین نگاه کرده و می کنند و هیچ گاه این مفهوم برایشان انسانی و مردمی نشده است. این زاویه متناقض را هر از گاهی در کردارو گفتارهای به نام میهن پرستانی می بینیم که با جنبش کوردوستان می کنند، دلیل و چرایی مسئله انست که کوردها تنها ملتی هستند که فرهنگ سیاسی و ایدولوژیک خود را دارا هستند و مردمی عمل می کنند.
*** نقش رضا خان میر پنج در توسعه فاشیسم :
طبق منابع معتبر پدر رضا خان که بعد ها به ‘میر پنج ‘ مشهور می گردد پدرش علی خان از فرمانبرداران انگلیس بود و همسران پدرش ازمماللک قفقاز بودند وشمار زنانش را پنج عدد ذکر کرده اند و بعد از فوت پدرش با کمک عمویش و دوستان او وشخصی به نام امیر خان به سپاه راه پیدا می کند در سال ۱۸۷۹ م. سپاه قزاقها از ۱۶ سالگی رضا خان را می پذیرند و روی او کار می کنند.در سال ۱۹۰۳ همانند نگاهبان کنسولخانه هلند استخدام می گردد و با همین روند مراحل گوناگون شغلی را تصا حب می کندو در سال ۱۹۲۱ با کودتا و جنگ بر علیه قیام میرزا کوچک خان جنگلی به شهرت هر چه بیشتر او می افزاید. بلشویکها با سازمان دادن سپاه انزمان با سرپرستی و پست وزارت رضا خان در پست وزیر جنگ کودتا کامل می گردد و طبا طبایی ریس جمهور می گردد.
یکی از عمده ترین عواملی که در تاریخ سیاسی نوین این کشور چند ملیتی با عث فراموشی این ملل گشت و سیاست تحلیلی و آشفته سازی مرزو بوم بسیاری از مناطق را در بر داشت درک ظاهری از قدرتمند بودن کشورهایی بود که رضا خان با آنها مراوده سیاسی داشت و چشم و گوشش باز بود تا از مدل و سیستم آنها تقلید کند، در این میان کمک و یاری به برداشتن نقاب زنان و برخورد خشن با دین به تقلید از همتای ترک خود مصطفی کمال پاشا ملقب به ‘ آتا ترک ‘.
در این میان با همان دید و با الهام از فاشیستهای حزب ملی آلمانها آنزمان و در پی دوباره بازسازی و نوشتن تاریخ بر می آید چرا که ‘ پرسیا ‘ که می شناسد هر خارجی که آمد حاکم آن شد و اگر مسئله افتخار ملل باشد سران حکومتی و شاهان و حاکمان بیشترشان بیگانه بودند و این با تقالیدی که رضا خان میر پنج می کرد در اوایل قرن بیستم همخوانی نداشت و اینگونه بود که نام ‘ ایران ‘ را بر گزید و در درخواستی در سال ۱۹۳۵ به شورای ملل خواستار جایگزین کردن نام ایران به جای ‘ پرسیا ‘ شد.
بعد از این سیستم آموزشی فراگیر بدون در نظر گرفتن جدایی های فرهنگی و زبانی در کشور حاکم می گردد و زبان فارسی رسمی می گردد و هر گونه تفاوتی به شدت سرکوب می گردد در این راه رضا خان و بعد ها جانشین ومحمد رضا نه به آب و خاک مردم خدمت می کردند در واقع به قرارداد و قولی پایبند بودند که به قدرتهای بزرگ داده بودند که حا فظ منافع آنها باشند و همچنین طبقه و قشر روشنفکر و روشندل که مانع و سد ی گردند در این رابطه وجود نداشت و حتی پسر محمد رضا با تاسیس ساواک و مکانیزم درهم شکستن فکر و هنر مردمی بنیانها و نطفه ها یش را سطق کرد و قشری که بیرون از ایران یا ‘ پرسیا ‘ جنبش سیاسی و آرمانی کوردها را می کوبند همان بورسیه های سازمان ساواک و ارگانهای قدرت هستند و الا می بایست درک می کردند سیستم های سیاسی و اجتماعی در حال رشد و پیدایش و تبدیل هستند و لازم نبود طومار بلند بالا علم کنند وبا تریبونهای خرافه و خرافه پراکنی آنسوی سکه ء جمهوری اسلامی باشند، ملت کورد تنها ملت خاورمیانه است که فرهنگ آزادی و کرامت بشری با نهاد او و شیوه زندگی و بودنش عجین گشته و برای توقع این آرمانها اقیانوسی خون پرداخته است.
____________________
برای نوشتن این مبحث از تز دکترا م استفاده کرده ام زیر عنوان : بنیانهای اجتماعی و تفاوتهای اجتما عی افسانه کاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی و مقایسه با تراژدی پرومیته اسخیلوس ‘ فارسها ، کوردها ، یونانیان و تفکر سیاسی ، دانشگاه پاندیوس برای علوم سیاسی و اجتماعی.

{jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی