"an independent online kurdish website

هر چندآقای آشنا گر در صدد بە چالش کشیدن  توافق میان حزب کمونیست ایران و حزب کمونیست کاگریست ، ولی در برابر جنش ملی دمکراتیک کردستان  هم حساسیت بیش از حدی در مطلب ایشان بە چشم میخورد . kavos_azizi12

در دو مورد کە نام هرکدام از حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کوملە کردستان ایران در مطلب ایشان هست ، با حذف کلمە” کردستان ” ذکر شدە است! من با نحوە دیدگاه ایشان نسبت بە هرکدام از این دو حزب مشکلی ندارم و پاسخی هم ضروری نمی بینم . ولی فقط آنچە کە برای من و دیگر خوانندگان این مطلب سٶال بر انگیز است ، همان حساسیتی هست کە بە نسبت کلمە کردستان  در وجود آن فرد انقلابی پدید آمدە است . در صورتیکە دشمنان کرد و کردستان هم آنقدر از کلمە کردستان بیم و وحشت ندارند . آیا این حساسیت از کجا سرچشمە میگرد ؟ یا با حذف کلمە کردستان در عنوان این دو حزب ، کدام تحلیل را  بە اثبات میرساند ؟ کمونیسم مرز ندارد؟ طبقە کارگر صاحب  وطن نیست ؟  یا همان کینە ورزی اربابانشان است از مسئلە ملی و مبارزات ملت کرد ؟ اصلا  کدام ضرورت ایجاد کردە  تا آقای آشناگر بە فکر  تغییر عنوان دو حزب  کردستانی  بیفتد؟ بە چە هدفی؟

من بیش از این توضیحی ندارم  و قضاوت را بە خوانندگان  می سپارم .

…….

نقدی کوتاه از توافقنامه مشترک حزب کمونیست ایران و حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست

avatar
توافق این دو جریان چیز دور از انتظاری نبود . زیرا حزب کمونیست ایران با جریان کمونیسم کارگری اصولا اختلاف اساسی نداشته و ندارد . بلکه این جریان کمونیسم کارگریست که با آنها اختلاف دارد ! جریان کمونیسم کارگری بود که از حزب کمونیست جدا شد ! حزب کمونیست ایران همواره خواهان الحاق و اتحاد دوباره با آنها بوده و هست ! ” از تو به یک اشاره از من به سر دویدن ! ” نگرش حکا به جریانات سیاسی نگرشی مذهبیست ! این حزب آنهایی را که دیدگاهی متفاوت از آنهارا دارند نجس پنداشته و از هر گونه نشست و هماهنگی و یا همکاری با آنها سرباز میزند ! و آنرا مکروه ونا مشروع میداند ! آنها معتقدند که اگر با جریانی غیر خودی نشست داشته باشند چون هدف آن جریان کسب اعتبار از حزب کمونیست است ، لذا باید از آن دوری جست ! یعنی آنها معتقد به برتری هستند ! درست مانند اسلامگرایان ! و درست از این زاویه است که به فراخوان حکمتیستها چنین سریع جواب دادند !
اما از طرفی نشست مشترک این دو حزب برای زدودن موج ترسی است که همه میهن پرستان دو آتشه این روزها به علت امضا توافقنامه همکاری میان حزب کومه له ایران و حزب دمکرات ایران به آن گرفتار آمده اند ! آیا آنها هم از سر استیصال برای عدم تجزیه ایران ناچار فریاد همکاری با جمهوری اسلامی را نیز سر خواهند داد ؟ آنها هم دونکیشوت وار دم از پروژه نهانی آمریکا و غرب میزنند ! به خیال آنها امضای این توافقنامه دسیسه شیطان بزرگ است برای مقابله با آنها ! لذا خواهان مبارزه ! قاطع ! با جمهوری اسلامی میشوند ! در دنیای کلمات و توهمات همه چیز ساده است ! میشود لشکر کارگران را بسیج کرد و رهبری نمود و آنگاه پیروز شد ! و دنیا را باب تبع خویش آرایش داد ! خیلی ساده ! اما دنیای واقعی چیز دیگری است ! مبارزه برای ایجاد دنیایی بهتر و انسانیتر خیلی بیش از دنیای تخیلی کار و اندیشه میطلبد !نیازمند توجه به همه جهات است .
مبارزه مثل عبادت نیست که برای خوشایند خداوندانی باشد! مبارزه جهت تغییر زندگی است .آنهم نه فقط برای تعداد معدودی ، بلکه برای بنیاد نهادن شرایط مطلوبی که شایستگی انسان امروزی را داشته باشد ! در توافقنامه این دو حزب آمده است که آنها باید تلاش نمایند تا اپوزسیون بورژوایی رژیم را منزوی نمایند ! یعنی آنها بیشتر متوجه اپوزسیون هستند تا رژیم قرون وسطایی !! و این هم ناشی از نگرشی ساده اندیشانه به کار سیاسی است ! آنها خیلی ساده دنیا را به دو بخش کارگر و سرمایه دار تقسیم نموده ، هر کس با تفکر آنها جور نبود در آنطرف خط قرار میگیرد ! و باید با او به مبارزه برخواست !! حکومت جمهوری اسلامی را نمیتوان در قالب حکومتهای موجود جهانی گنجاند ، در این حاکمیت قوانین قرون وسطایی عمل میکند ! انسانیت انسان در آنجا به تاراج رفته است ! نخست باید آنرا پس گرفت ! و آنهم تنها با فروپاشی چنین نظامی امکان پذیر است ! نخست باید ابتداییترین حقوق انسانها را به آنها برگرداند ! برای همین است که مبارزه اصلی در این جوامع رهایی از دست خرافات و جهل و کسب شان انسانی است !
همچنانکه از بند چهارم این توافقنامه بر مییاید هدف و سبب اصلی این همکاری متوجه توافقنامه سازمان انقلابی زحمتکشان ایران ( کومه له ) و حزب دمکرات ایران است . و آنها در آنجا اصل فدرالیسم را زیر سوال برده و آنرا نه تنها راه حل نامناسب ، بلکه خطرناک توصیف کرده اند ! آیا فدرالیسم را این دو حزب ا بداع کرده اند ؟ آیا در جهان نمونه هایی از حکومتهای فدرالی موجود نیست ؟ موقعیت آنها خیلی بدتر از حکومتهایی است که فاقد حکومتی فدرالی نیستند ؟ وضعیت کارگران و زنان در حکومتهای فدرال بدتر از سایر جاها است ؟ پس این دشمنی زیاده از حد شما با نظام فدرالی چیست ؟ وانگهی اگر رفراندومی صورت گرفت و ملت کرد خواست در چهار چوب ایران بماند ، آیا خود رفراندوم ستمهای موجود را هم رفع میکند ؟ یا آنکه باید برای زدودن ستمها قاعده و قوانینی ایجاد کرد ؟ و راه دوباره تکرار شدن آنرا گرفت ؟ ممکن است آن قاعده و قوانین فدرالیسم نامیده شود ! آیا شما منکر ستم فکری ، زبانی ، مذهبی ، ملی ، جنسی ، طبقاتی در ایران هستید ؟ آیا تدوین قاعده و قوانینی که از شدت آنها بکاهد خطرناکتر از تداوم آنهاست ؟ یا نکند شما معتقد باشید که مردم صبر و تحمل داشته باشند تا شما قدرت را تصاحب نمایید و آنگاه همه چیز خودبه خود درست خواهد شد ؟ مردم باید همچنان سیاستهای تبعیض آمیز را قبول نمایند تا شما و حزب حکمتیستها در این مملکت صاحب قدرت شوند ؟
{jcomments off}
علی آشناگر
ڕۆژهەلات تایمز
نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی