"an independent online kurdish website

    آیا ادعای تهران در وابستگی سران جمهوری به‌ بیگانه‌ اتهامی که‌ پس از گذشت 66 سال از ان  تاریخ هنوزهم گریبانگیر هر فرد ، sediq_babayi13

حزب و سازمان  مبارز کردستان است، توانسته‌ است اراده‌ و خواست ملت کرد را در در برابر فشار مضاعف حاکمیتـهای مرکزی ایران بزانو در آورد؟  

–   رمز زنده‌ ماندن و تقدس خاطره‌ جمهوری در اذهان نسل های بعد از دوم بهمن 1324  صرف نظر از کمکاری آشکار  احزاب خود خوانده‌ وارث جمهوری درچیست  ؟

–   تلاش مستمر توام با قهردر پیاده‌ کردن  گونه‌ ای ازآسمیلاسیون خزیده‌ در صفوف مردم عادی شرق کردستان حامل موفقیت حکام ایران یا تحمل صبورانه‌جامعه‌در پی یافتن دیگر فرصتی کارساز ؟

قبلا” باید یادآوری شود  بر پایی مراسم  سالیاد  اعلام جمهوری کردستان در سال 1324علیرغم هر انتقادو  با هر ایده‌ای از طرف برگذار کننده‌گان اثرات مثبت و جانبی  خاص خویش را خواسته‌ یا ناخواسته‌ بر جامعه‌ تشنه آزادی در ‌ کردستان   در برداشه‌ و دارد.

 گفتنی است مراسم سالانه‌ احزاب کرد مخصوصا” در شرق کردستان در برپایی یادمان سالروز جمهوری کردستان[ در مهاباد خلال سالهای 1324 و 1326] ، نه‌ تنها  شوق و ذوق حد اقل سالهای اوائل انقلاب را با خود ندارد !  احزاب مدعی وراثت و بنیاد نهادن جمهوری نیز  در ظاهر امر [ مواضع رسمی] چندان بر وفا داریاهداف  این آزمون تاریخی پای نمیفشارند . بر همین اساس میتوان با اطمینان زیاد گفت اکتفا به‌  برگزاری این مراسم بیشتر تشریفاتی و  تاحد زیادی بر رقابت سیاسی برخ کشیدن سابقه‌ فعالیت ومبارزاتی طولانیتر دور میزند تا اینکه‌ با زنده‌ نگهداشتن سابقه‌ افتخار آفرین قیام در برابر بی عدالتی و پای فشردن بر احقاق  حقوق روای ملتی در بنیاد نهادن ساختار مستقل اداری و مدیریتی خویش متکی باشد .

بسنده‌ کردن به‌ برگذاری چند جلسه‌ متفرقه‌ ومختصر، عدم پردازش با برنامه‌ مدون به‌ زوایای گوناگون این تجربه‌ در طول 67مین سال از عمر جمهوری خلال  پخش چند آگهی در رسانه‌های حزبی (کوتاه‌ قبل از تاریخ اعلام رسمی در دوم بهمن ماه‌ ) هر ساله‌ برای بر پایی یاد بود  و دادن نشانی محل برگزاری و خلاصه‌ کردن مراسم در رقص و پایکوبی تعدادی از تبعیدیان خسته‌ از کار و گرفتاریهای زندگی در تبعید طی سالهای گذشته‌ شاهد از دست دادن ڕونق بازار فعالیت غیر جاذب  حێزبی به‌ بهانه‌ برگذاری راه‌ و رسم یاد شده‌ گشته‌ است .

حزب یا احزاب وارث در بالاترین ارگانیزم خودنیز به‌ دادن اطلاعیه‌ای کوتاه‌ یا صحبتی کوتاهتر گاها”  در قالب نام پر طمتراق سمینار چند ساعته‌  در تشریح آنچه‌ که‌ پس از سالیان دراز با اطمینان مردم کردستان هنوز هم از بزرگترین افتخارات تاریخی و ملی مبارزاتی خویش میشمارند اکتفا مینمایند !؟

با کمال تعجب همین احزابی که‌ سالگرد تاسیس جمهوری کردستان را بیشتر با بر گذاری جشن و پایکوبی  پاس میدارند در فعالیت عملی و ڕوزانه‌ خود بصورتی غیر قابل انکار چهره‌ای متمایز از برنامه‌ سیاسی خود در عمل و گفتار بروز داده‌ و این خود ‌ با برنامه‌های سالانه‌ یاد افتخار آمیز بر پایی جمهوری کردستان در تضاد کامل میباشد .

 در این رهگذر مماشات با هرفرد و حزب وابسته‌ای ازقاتلان سران جمهوری کردستان گرفته‌ تا فرماندهان کشتار دیگر ڕهبران حزب مطبوع خویش بطور اخص و مردم بیدفاع کردستان بطور کلی ازکهنه‌ پاسدار و ڕئیس جهور تا نافیان کمترین حقوق انسانی ملت کرد سر باز نزده‌ بلکه‌ سر در رهند !؟

 

از آنجاییکه‌ بر عکس اعتقاد و باور روبرشد نسل جدید که‌ خود راسا” جویای واقعیات میشود احزاب کرد ، کم کار در پرورش بنیاد های ملی جهت آگاهی بخشیدن به‌ جامعه‌ و گامی اساسی و چاره‌ ساز پس از گذشت مدت 66 سال در رفع این نقیسه‌ اساسی بر نداشته‌ اند !؟ با گذشت زمان افت چشمگیر پشتیبانی جامعه‌ را نیزدر میزان  سقوط حضورجوانان   در صفوف آنان شاید بدین علت  میتوان شاهد بود . [انتشارات حزب مدافع  اهداف جمهوری  با سابقه‌ 66 سال مبارزه‌ هنوز هم دو جلد کتاب در توزیح چندو چون  بزرگترین افتخار تاریخ حزب برای آگاهی نسلهای جویای واقعیت  برشته‌ تحریر در نیاورده‌ است تا جایی که‌ هنوز هم بر سر صحت و سقم بعضی از تواریخ حێزب[ازآن  جمله‌ روز بر افراشتن پرچم و…]  مناقشه‌ وجود دارد]!!!  

– این مقدمه‌ وعدم بجای آوردن  مسئولیت  ڕوشنگری حزب ذینفع از طرفی و سیاست مخرب و بر هم زننده‌ واقعیات تاریخی ملتی که‌ قربانیان بیشماری در راه‌ کسب سر افرازی خویش تقدیم داشته‌ است تاکنون نتوانسته‌ است اعتقاد آحاد کرد و کردستانیان را در مجموع ازگذر حقیقی آنچه‌ آنان در مقطعی ازمبارزه‌  توانستند بر تارک تاریخ حک نمایند دگرگونه‌ و در راستای قلب واقعیات به‌ خواست مخالفین تاریخ کردستان عملی گردانند.

اگر در دوران پس از شهریور 1320 از جهاتی مختلف شرایط برای نیل به‌ اهداف مبارزاتی قیامهای گذشته‌ باتوجه‌ به‌ اشغال بیشتر بخشهای ایران توسط آمریکا ، انگلیس و روسیه‌  مواجه‌ با عکس العمل  بازدارنده‌ مدافعین دست نشاندگانشان در تهران بود ، ولی امروز هم رشد آگاهی عمـومی و هم تغییر کلی کانوون منافع قدرتها و هم شرایط جهانی و منطقه‌ای همه‌ و همه‌ نوید گشایش فصلی دیگر از پایان و بسر آمدن دوران استبداد را میطلبد.

بر همگان آشکار است متفقین اشغالگر ایران رضاشاه‌ پدر را از قدرت خلع و محمد رضای پسر را پس از روانه‌ نمودن پدر به‌ تبعیدی مرگبار بر تختی تشریفاتی و بری از هر اقتدارحکومتی مینشانند ! این در حالیست که‌ نامبرده‌ دست نشانده‌ باکمال فراموشکاری عمدی خود را شاه‌ شاهان و وارث 2500 سال پادشاهی  [بخوان بیشتر بیگانه‌ حاکمی] بر ایران خوانده‌ و همزمان مبارزات ملتی را که‌ کمترین همکاری را از جانب همان اشغالگران وابستگی دانسته‌ و آنرا سند نامردمی بودن مبارزه‌ ای قلمدا میکنند که‌ حد اقل در حیطه‌ اقتدارش ( مناطق آزاد کردستان) از بیشترین محبوبیت و پشتیبانی بر خوردار بوده‌  است.

کودتای آمریکایی علیه‌ مصدق بنفع شاه‌ شاهان ! که‌ با اقرار آمریکاییها جای شکی باقی نگذاشت برای مدعیان حکومت 2500 ساله‌ وابستگی به‌ حساب نیامده‌ ولی دریافت چند قبضه‌ اسلحه‌ از حکومت طماع شوروی آنهم در ازای ارزان خریدن حاصل دسترنج دهقانان کرد یعنی توتون و پشم  کردستان  وابستگی و نامشروع شمرده‌ شده‌ و بایستی علیه‌ آن در زرنای نقض تمامیت ارضی دمیده‌ شود!!

اکنون پس از گذشت 66 سال از آن تاریخ هنوز هم بر این ساز کهنه‌ دمیده‌ میشود و با کمال تاسف هستند کسانیکه‌ هدفمندانه‌ بر این بی اخلاقی تاریخی پای فشرده‌ تهران محوری و  راندن  دیگران را سر لوحه‌ اقتدار مخرب خویش میشمارند!؟

_ بدون پرده‌ پوشی هر چند بر طبع احزاب مدعی وراثت جمهوری کردستان خوشایند نیست ، میتوان ادعا کرد آنچه‌ در جوهره‌ و ذات انقلابی و حق طلبانه‌ مردم کردستان حاکم بوده‌ و هست با مصالح حزبی و سودای معامله‌ گرانه‌ برخی از افراد خزیده‌ در لایه‌های درون تشکیلاتی احزاب کردستانی کاملا” مغایرت داشته‌ و ناهمسویی پر از تضادی در علائق ملی بعضی از  آنان هویداست.

مردم و عامه‌ کردستانیان چه‌ در گذشته‌ و اکنون با توجه‌ به‌ رنجهاو قوربانیانی که‌ متحمل گشته‌ اند آماده‌ سرفرود آوردن و بندگی دیگر بار نبوده‌ و در گذر رهایی از چنگال بی عدالتی همانطور که‌ امروزه‌ شاهد هستیم پذیرای اهدای قربانیان  بیشتری در فرا راه‌ رسیدن به‌ رهایی از ستم استعماری نمایندگان خود خوانده‌ خدا بر خاک مقدس خویش هستند. 

آنان خاطره‌ پر افتخار چند صباح آزاد زیستن بدور از جور حاکمان تهران را نه‌ تنها هیچگاه‌ بفراموشی نسپرده‌ اند بلکه‌ برای دیگر بار زنده‌ گردانیدن و عملی کردن چنان روزهای پر افتخاری مشتاقانه‌ بهای سنگین دیگری را متحمل خواهند گشت  . لیست بلند  چشم انتظاران جوان  کرد برای اعدام در زندانهای مخوف تهران خود گواه‌ دیگری بر وحشت نمایندگان دروغین خدا از این واقعیت حکایت تلخ خود را همراه‌ دارد. 

گرما و روشنایی چراغی که‌جمهوری کردستان در سال 1324 شعله‌ ور ساخت هنوز هم امید روشنایی بخش گوشه‌های سرد و نمناک توام با شکنجه‌ زندانهای ضحاکان زمان بوده‌ و مکتبهای آموزنده‌ کمانگر هارا فرا راه‌ دیگر نسلها میگشاید.

–  خلال سالهای پس از سر نگونی جمهوری کردستان حکام تهران با وجود سیستمهای متفاوت عقیدتی[شاهنشاهی و اسلامی]  در بر خورد با خواست ڕواو انسانی مردم کردستان تلاشی پیگیر و مدون و همسو  با قهر مبزول داشتند تا جهت فکری مردم کردستان را در مسیری کانالیزه‌ شده‌ و منطبق با خواست آنان جهتیابی نموده‌ و از خط حقیقی خود منحرف گردانند .

–  تهران  صرفنظر از بکارگیری کلیه‌ توان خویش از همه‌ انرژی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی گرفته‌ تا استفاده‌ از تمامی ظرفیت نظامی  بخصوص در جمهوری اسلامی نه‌ تنها  هیچگاه‌ به‌ اهداف مد نظر دسترسی نیافته‌ بر عکس با گذشت زمان پتانسیل گریز از مرکز و روی نهادن  بخصوص نسل جوان بسوی بازبینی اهداف جمهوری در سال 1324 در پی عدم گشایش در روش قدرت مرکزی  چرخش مشخص وتعیین کننده‌ را با توجه‌ به‌ مسدود بودن دیگر گزینه‌ها مد نظر قرار داده‌ و پذیرای عواقب هر چند دشوار ان نیز گشه‌است.

–  در نتیجه‌ بکار گیری روش های مملو از خشونت و نادیده‌ انگاشتن خواست بر حق و علایق انسانی ملتی تحت ستم  در درازمدت تنها راه‌ حل باقیمانده‌ جدا کردن مسیر و انتخابی اجباری خواهد بود که‌ فراروی منتخب برای انتخاب مسیر  دوام خویش یا تن دادن به‌ نابودی و آسمیله‌  خزیده‌ بیشتر نخواهد بود.

– بدون شک گزینه‌ اول یعنی ایستادگی برای دست یابی به‌ حقوق مشروع و زیستنی شرافتمندانه‌ بدور از تحقیر و ستم پیش رو نه‌ تنها در کردستان بلکه‌ با توجه‌ به‌ بروز نشانه‌ های ڕوشن خیزشهای قابل روئیت ، درآینده‌ بقیه‌ ملتهای تحت ستم ایران را در فردای نه‌ چندان دور رقم میزند.

 آلمــان –  صدیق بـا بـا یـی {jcomments off}

–       (*) خاطرات غنی بلوریان .

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی