"an independent online kurdish website

پرچم، بیرق، درفش، علم و ….. پارچه ای که از روزگاران قدیم، نماد یک گروه یا قبیله یا شهر یا کشورfariq_yosefi_0

و یا امپراطوری بوده. با زیر رفتن حاکمی و بر آمدن یکی دیگر، شکل و شمایل و اندازه و همچنین نقشها و نوشتهای روی آن تغییر میکرده.

حکایت است که کاوه آهنگر، (به رکوش) یا روپوش آهنگری خود را بر سر نیزه کرده و جلو سپاه، برای جدال با ضحاک، پیش میفتد.

پرچم، پارچه ای که فقط یک پارچه میباشد، ولی خیلی ها، برای نیل به امیال خود، آنرا از کرامت انسانها بیش دانسته و آنرا تا حد تقدس، بالا برده اند!

و اما حکایت پرچم ایران در این دوران معاصر ما:

با سقوط رژیم دیکتاتوری پادشاهی، و بر آمدن برج نحس رژیم ولایت فقیه، نماد شیر و خورشید و شمشیر از وسط پرچم حذف گردید و به جای آن، یک کلمهٔ بزرگ الله در وسط و بیست و دو بار الله اکبر در حاشیه، به آن افزوده شد.

حکومت شاه،  شمشیر را برای قلع و قمح مخالفان، به دست شیر حکومت داده بوده و همزمان منظور خود را بسی شفاف، به انظار عموم گذاشته بود، اما، حکومت آخوندی، با فریبکاری شروع نموده و کلمهٔ الله را در وسط پرچم گنجانده بود، که بسی خطرناکتر از نماد قبلی بود. یعنی، هر کس با این حکومت در افتد، ضد خدا بوده و مفسد فی الارض میباشد….!

و اما حالا که سیارک نحس رژیم آخوندی رو به افول نهاده، کم نیستند به اصطلاح روشنفکران و به اصطلاح دموکراسی خواهان ملیت تمامیت خواه، که میخواهند، شمشیر زنگ زدهٔ دیکتاوری پادشاهی را در دستان شیر کارتونی شاهزاده قرار دهند!

یکی در پی ایجاد حکومت سلطنت مشروطه، که صد البته فعلاً مشروطه، و آن دیگری، سوگند بزرگش به، پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان میباشد!

و این در حالی می باشد  که همگی، سنگ دموکرسی خواهی را به سینه میزنند!!

اما آیا در پسِ افکار متحجرانه و واپسگرایانه‌یشان، چی نهفته؟ که صد البته،  پی بردن به آن، دشوار نبوده و خرد تیزی را نمی طلبد.

این به اصطلاح دموکراسی‌خواهان، تمامیت خواهیشان، چنان عقل از مخیله‌یشان ربوده، که کمی تأمل نمیکنند، تا بفهمند که در کشوری با بیش از هفت هشت ملیت گوناگون، سخن از حکومت پادشاهی، بسی غیر منطق می آید. لابد کسی هم که در فردای ایران، میخواهد بر اریکهٔ سلطنت تکیه نماید، جناب شاهزاده پهلوی میباشد. و دوباره بساط دولا راست شدنها و دست بوسیدنها، به راه می افتد، و در برابر، مردمان ملییتهای دیگر، باز دوباره، گوسفندانی مطیع، در لباس رعیّت…!!

و امّا، آن دسته از به اصطلاح روشنفکران خارج نشین، که‌ به ظاهر، هواخواه سر سخت دموکراسی هستند و همزمان، قسم بزرگشان به پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان میباشد، باید به این دسته از آقایان فهماند که حکومتی بر مبنای حقوق بشر و دموکراسی واقعی، کجا با پرچمی به جا مانده از یک دیکتاتوری پادشاهی، آن هم با نمادی از شیر و شمشیر، آن هم در کشوری کثیرالملّه مثل ایران، سنخیّت دارد؟!

کجای جهان، در میان دویست و اندی از کشورهای جهان، نماد پرچمها، با شمشیر منقوش شده؟ به جز در کشور عربستان سعودی، که هنوز هم آنجا با شمشیر، محکومان را گردن می زنند.

چرا نماد یا نقش پرچم، یک درخت، گل، یا یک حیوان بی آزار مثل کبوتر نباشد؟

چرا شیر و شمشیر؟

آیا چنگال شیر و لبهٔ تیز شمشیر، جزبرای دریدن سینهٔ مردمان ایران، جایی دیگر کارایی داشته؟ آیا رضاخان قُلدُر، با آن همه کبکبه و دبدبه، یک ساعت در مقابل قوای متفقین، مقاومت کرد؟

ایران یک کشوری مثل هندوستان، امّا در مقیاس کوچکتر میباشد، که هیچوقت، حکومتی دیکتاتور، چه از نوع پادشاهی یا هر نوع دیگر را بر نمی تابد. راه ثبات و آرامش ایران، یک حکومت دمکراتیک واقعی میباشد، که آن هم نه سلطهٔ اکثریت بر اقلیت، بلکه، تضمین حقوق اقلیتها، در برابر اکثریت میباشد…..

و امّا نکتهٔ آخر به دموکراسی‌خواهان تزویر و قلابی: باید بگویم که باز هم در انتخاب نماد تمامیت‌خواهیتان، دوباره، واپسگرایانه عمل نموده اید. چوان دیگر زمان شمشیر بسر آمده. بجای شمشیر، چرا  یک اسلحهٔ ژ۳، که اسلحهٔ سازمانی ایران هست، در دست جناب شیر قرار نمی‌دهید. یا نه، برای دشمنان خارجی، یک موشک شهاب، عجالتاً با کلاهک هسته ای در دستان شیر قرار دهید، و برای مخالفان داخلی، یک اسلحهٔ کلت، با یک باتوم، به کمر جناب شیر بیاویزید!

آن وقت هم، فریاد و نعره‌یتان، گوش جهانیان را پر نماید که؛ کورش پارسی، اولین قانون حقوق بشر را تدوین نموده!! و همانند محمد رضا شاه، یک بار دیگر در گوش کورش، بخوانید که؛ ای کورش، تو آسوده بخواب، که ما برای اعدام و شکنجه و تاراج ایران، بیداریم………..!!  

فریق یوسفی

{jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی