درسى کە احزاب کورد باید از نتیجە انتخابات ریاست جمهورى بگیرند

دور یازدهم انتخابات ریاست جمهورى ایران با نتیجە غیر منتظرەاى کە تمام تحلیل گران داخلى و خارجى را غافلگیر و شگفت زدە کرد ، بە اتمام رسید و حسن روحانى بعنوان هفتمین رئیس جمهور ایران منتخب شد میزان مشارکت مردم و شور و هیجان بعد از اعلام نتایج رأى گیرى یک شوک و زنگ خطر براى احزاب برون مرز بە ویژە احزاب کورد محسوب میگردد.

روند انتخابات و اعلام نتیجە آن دمکراتیک بود کە با انتخابات در دمکراسیهاى غرب قابل قیاس است انکار آن انکار واقعیات است بە همین دلیل هم ، انتخابات دور یازدهم ریاست جمهورى را میتوان بعنوان سر فصل تولد دمکراسى در ایران بە حساب آورد.

تحریم کنندگان انتخابات و باند افراطى اصول گرایان بە رهبرى خامنەاى دو طیف بازندە انتخابات دور یازدهم ریاست جمهورى محسوب مى شوند این دو طیف نشان دادند کە از شناخت درون جامعە ایران عاجزند مدافعین تحریم انتخابات غرق در فانتازیهاى خود هستند و ارزشى براى انتخابات بعنوان مدلى از مبارزە قائل نیستند و از آن سوى دیگر باند خامنەاى هم مست اقتدار و حاکمیت خودکامە خود هستند.

این انتخابات از یک طرف بە مفهوم رد افراط گرى بە سبک احمدى نژاد و از سوى دیگر مهر باطل بر شعارهاى رادیکالیستى سیاسى است کە از سوى احزاب برون مرز سر دادە مى شوند حضور فعال مردم نشان داد کە احزاب رادیکال و مدافعین شعارهاى افراطى باید پرچم سفید بلند کنند.

 تحریم کنندگان انتظارات غیرە واقع بینانەاى از رل یک رئیس جمهور در ایران دارند بخشا انتظار تغییر رژیم را از وى طلب مى کنند در حالیکە در هیچ سیستم دمکراتیکى نقش و وظیفە رئیس جمهور تغییر نظام سیاسى نیست بلکە در بهترین نظامهاى دمکراتیک و در بهترین حالت مجرى قانون اساسى مملکت است.

انتخاب حسن روحانى بعنوان هفتمین رئیس جمهور ایران این واقعیت را بە اثبات رساند کە مسیرى را کە مردم ایران طى میکند با شعارهاى کە احزاب برون مرزى سر میدهند دو مقولە کاملا از هم متفاوتند.

 حسن روحانى نە اصلاح طلب است و نە اصول گرا ( بە عبارت دیگر هم اصولگرا و هم اصلاح طلب است ) ، بلکە میانە روى است کە بیشتر بە طیف فکرى هاشمى رفسنجانى نزدیک است انتخاب نامبردە نشان از شکل گیرى یک جریان فکرى نوینى در ایران دارد کە با دو طیف فکرى دیگر ( اصولگرا و اصلاح طلب ) مجزاست یقینا حسن روحانى نە میتواند منجى رژیم دینى ایران باشد و نە اهرمى براى سرنگونى یا تغییر آن.

 قابل پیش بینى است کە نتیجە این انتخابات از یک سو بە ادبیات جناح بندى اصولگرا و اصلاح طلب خاتمە دهد و از سوى دیگر موجب پیدایش تحزب بە شکل واقعى در آیندە ایران گردد.

نتیجە انتخابات دور یازدهم ریاست جمهورى ارتباط مستقیم با کارنامە سیاە هشت سالە دولت احمدى نژاد دارد زیرا باند خامنەاى و دولت احمدى نژاد در هشت سال گذشتە ایران را بە ویرانەاى تبدیل کردند تحریمهاى اقتصادى بردوش تمام احاد جامعە ایران سنگینى میکند ، اعتبار بین المللى ایران بە مینى موم رسیدە و در منطقەاى هم ایران جایگاە خود را از دست دادە است بە مفهوم سادەتر مردم ایران از پروژە انتخابات بعنوان مدلى از مبارزە استفادە کردە تا با رأى خود یک نە بزرگ بە باند خامنەاى بگویند زیرا انتخاب کنندگان خوب واقف بودند کە حسن روحانى کاندید مورد نظر خامنەاى نیست و میدانستند خامنەاى از کى حمایت مى کند.

طبق اخبار واصلە میزان مشارکت مردم کورد در انتخابات همانند سایر بخشهاى دیگر ایران بودە و کاندیداى دلخواە مردم کورد هم حسن روحانى بودەاست این در حالى است کە احزاب کورد بدون استثناء شعار بایکوت انتخابات را سر دادە بودند میتوان بە صراحت گفت کە مردم کورد با مشارکت فعال خود در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهورى ایران احزاب سیاسى کورد را بایکوت کردند میزان مشارکت مرم در ایران ٧٢،٧% بودە کە این میزان در کوردستان ٦٩.٦% بودەاست در میان پنج استان کوردنشین ایلام با مشارکت ٧٧% بیشترین رأى دهندە و استان کوردستان هم با ٦٢،٨% کمترین شرکت کنندە داشتە است.

ضرورت دارد کە احزاب سیاسى کورد بە ویژە پنج حزب اصلى و شناختە شدە کوردستان ایران ( حدکا ، حدک ، حزب کومەلە ، کومەلە زحمتکشان کوردستان و پارت آزادى کوردستان ) بطور جدى و ملموس از سیاستهاى کلاسیک خود تجدید نظر نمایند و از تاکتیکهاى سنتى از اعتبار ساقط شدە پرهیز کنند ، از تکرار شعارهاى خستە کنندە خودارى نمایند بە واقعیات و دگرگونیهاى جامعە کورد تن در دهند باب مثال شعار تحریم انتخابات شعار خنثى اى است کە دیگر کسى را قانع نخواهد کرد.

 شعار تحریم انتخابات بە ویژە از دو زاویە غیرە منطقى است زاویە اول آن است کە مدافعین تحریم هیچ آلترناتیوى را براى شعار خود ارائە نمى دهند و زاویە دوم هم آن است کە تحریم کنندگان تفاوتى فى مابین انتخابات شوراها ، مجلس و ریاست جمهورى قائل نیستند.

هیچ نشانەاى از شعار تحریم بر فضاى انتخابات دیدە نشد و از سوى مردم کورد این شعار بە جدى گرفتە نشد البتە این بە معناى شکست سیاسى براى احزابى است کە خود را خیلى وابستە بە مردم میدانند مشارکت فعال ملت کورد در انتخابات پاسخى مشخص بە احزاب کورد است و در حین حال هم سوالى جدى را در مقابل آنها مطرح کردە کە باید در آیندە پاسخى براى آن بیابند؟

احزاب سیاسى کورد هنوز تمام بازى سیاسى را نباختەاند اما اصرار آنها بر تداوم سیاستهاى گذشتە و اعتراف نکردن بە واقعیات موجود میتواند  بازى سیاسى را با نتیجە شکست بە اتمام برساند.

ع ـ شریف زادە ـ ١٧ى یونى ٢٠١٣ ـ آلمان