"an independent online kurdish website

سیاست اعدام کە در جمهوری اسلامی بە اجرا در می آید تحت لوای اسلام سیاسیست . xebat_kurdistani

دولت ایران بە عنوان کشوری اسلامی بە بهانەهای، حفاظت ازناموس ،عرف ، اخلاق اجتماعی و معنویات و ارزشهای اسلامی و انسانی ، دست بە اعدام بی رحمانە ی شهروندان می زند و هموارە مشروعیت بخشی بە اعدام، از سوی دستگاههای مختلف دولتی تبلیغ می گردد. 

دولت ایران ذاتاً بە دلیل داشتن ویژگی استثمار کنندگی، از تمام ارگانها و سازمانها بە عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در بە استثمار کشاندن مردم بی گناە استفادە می کند. در واقع اعدام آزادیخواهان درتضمین استثمارجامعە ، حائزاهمیت است . زیرا با برپا کردن طناب دار موجی از هراس و وحشت را بە جامعە تزریق می کنند و با ایجاد این فضای رعب و وحشت تمام اعتراضات مردم بە سکوت کشاندە می شود و بسیارند پدرو مادرانی کە هر روز بە سوگ عزیزان خود می نشینند و بی سرو صدا عزیزانشان را بە گورستان می سپارند . جمهوری اسلامی ایران از آ‌‌غاز سر کار آمدنش تا کنون از اعدام بخصوص اعدام های سیاسی بە عنوان ا‌هرمی در جهت مبارزە با فعالان سیاسی و اجتماعی استفادە نمودە و در این راە هیچ تردیدی بە دل راە ندادە است همچنان کە تاریخ گواە این واقعیت است .

آنها درهرمقطع زمانی کە ازشورشهای اجتماعی مردم احساس ترس کردەاند .دست بە قتل و عام گروهی ، آزاد اندیشان زدەاند.کە این حکایت از احساس ترس و خطرکردن ، مداوم ‌آنها از هر گونە فعالیت جمعی و گروهی مردم برای بە دست آوردن حقوق اولیّە خود بودە است . و هموارە هم جنبش های سیاسی مردم، بر ضد سیاست های غیر انسانی رژیم حاکم در ایران پا بر جا بودە و هست و آنها هم متقابلاً از گزینە ی اعدام برای مهار این جنبشها استفادە می کنند. همان طور کە در آغار انقلاب 1359 بە دنبال اوج جنبش ها ی سیاسی و مبارزات مردم کردستان در این منطقە ، در جهت مقابلە با ظلم و زوری کە علیە ملّت کُرد اعمال می شد.

مردم بە قیام برخاستند و رژیم آخوندی برای ثبات حکومت خود، دست بە قتل عام واعدام وحشیانە ی ملّت ستم دیدەی کُرد زد و تعداد بسیار زیادی ازجوانان دلاور این مرز و بوم را بە خاک و خون کشید . ودر جریان جنگ ویرانگر هشت سالە ی ایران و عراق هم هموارە شعارحکومت اسلامی ایران این بود کە راە قدس از کربلاست و حاضر بە پذیرش صلح نبودند.کە بالاخرە در اثر فشارناشی از شکست های نظامی در جبهە های جنگ و ترس از قیام مردم کە از جنگ تحمیلی و خانمان سوز بە ستوە آمدە بودند. بالاخرە در سال 1367 بە قول خمینی مجبور بە نوشیدن جام زهرآلود شدند و قطنامە صلح را پذیرفتند و از مواضع قبلی خود کە می خواستند جنگ را تا رسیدن بە قدس ادامە دهند عقب نشینی کردند .

کە جنگ ایران و عراق بە نام دفاع مقدس طولانی ترین نبرد کلاسیک در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی قرن، بعد از جنگ ویتنام بود . کە پس از هشت سال جنگ خانمان سوز و بە جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و شصدو بیست و هفت میلیارد خسارت بە کشور،علاوە بر هزینە بازسازی خرابی ها کە شصدو چهل و چهار میلیارد دلار بر آورد می شود دو طرف صلح را پذیرفتند. كە تنها مردم ستم دیدە و بی گناە مجبور بودند تمام این خساراتها را در زمینە های مختلف انسانی و مالی پرداخت کنند . با پایان یافتن جنگ ایران و عراق با وجود آمار زیادی از زندانیان سیاسی بوم آن می رفت کە هیاهوی وسیعی ایجاد شود و حکومت آخوندی را از میان بر دارد اما آنها روانشناسان ماهری بودند. بازبرای ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب مردم کُرد و آزاد اندیشان ، دست بە اعدام دست جمعی زندانیان سیاسی زدند و چندین هزار نفر را تنها بە جرم دفاع از حق و حقوق خود بە تیر بستند و اعدام کردند.

و جوامع بین المللی هم باز سکوت اختیار کرد و در حال دست زدن و تشویق کردن رژیم آخوندی بە خاطر قبول قطنامە آتش بس پانصدو نودو هشت بودند و کشتار هزاران نفر انسان بی گناە را نادیدە گرفتند. و همچنین درهیجدە تیر سال هزارو سیصدو هفتاد وهشت دانشجویان دانشگاە تهران بە تصویب قانون جدید مطبوعات و بستن شدن روزنامەی سلام اعتراض کردند. کە انصار حزب اللە بە داخل کوی دانشگاە تهران و خوابگاه‌های دانشجویی حمله کردند و ضمن تخریب اموال دانشجویان آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و صدها نفر را بازداشت کردند. حمله و ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت.

این باعث خشم و اعتراض مردم و دانشجویان شد کە این اعتراضات تا چند روز در تهران و شهرستانها ادامە داشت کە افرادی موسوم بە لباس شخصی ها و نیروی انتظامی بە مردم و دانشجویان حملە ورشدند و تعدادی کشتە و تعداد زیادی زخمی و تعداد بیشماری از مردم و دانشجویان را دستگیر کردند. کە محمد خاتمی رئیس جمهور وقت در سخنرانی خود چنین گفت بعد از حادثه‌ی کوی دانشگاه، شورش پیش آمد. شورش و بلوا در تهران، حادثه‌ی زشت و نفرت‌آوری بود .. ( آن‌چه در تهران پیش لطمه به امنیت ملی بود؛ تلاشی بود برای برهم زدن آرامش مردم شریف و تخریب اموال عمومی و خصوصی و بالاتر ازآن، اهانت به نظام و ارزش‌های آن و مقام معظم رهبری آن‌چه پیش آمد، حادثه‌ی ساده‌ای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینه‌توزی علیه نظام که نه رابطه‌ای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان.

حادثه‌ی شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضد امنیتی، با شعارهای منحرف‌کننده بود که به نظر من برای مخدوش کردن شعارهای مطرح‌شده در دوران جدید ریاست‌جمهوری به وجود آمد. تحریک احساسات مردم متدین و دل‌سوز و وطن‌خواه که تاب تحمل حمله به ارزش‌ها، رهبری، و مقدسات خود را ندارند.کە فقط از آن جهت صورت گرفت که ملت به خشونت واداشته شوند. در واقع این شورش، نه تنها یک اقدام ضد امنیتی بود بلە اعلام جنگی بود بە رئیس جمهور و شعارهای او که بە یاری خداوند این بلوا خاموش شد. ) کە محمد خاتمی اعتراض دانشجویان و مردم را اهانت بە نظام و ارزشهای آن و مقام رهبری می دانست در حالی کە در مقابل قتل های زنجیری سکوت کرد و هیچگاە عامران آن جنایت ها را معرفی نکرد. و دردهمین سالگرد حملە بە کوی دانشگاە هم کە در سال هزارو سیصدو هشتادو هشت مصادف با دهمین انتخابات ریاست جمهوری بود.

مردم در اعتراض بە نتیجە ی انتخابات کە در آن محمود احمدی نژاد بە ریاست جمهوری رسید بە خیابانها ریختند. زیرا مردم معتقد بە وجود تقلب و تخلف درانتخابات بودند . کە با برخود شدید و وحشیانە ی نیروهای پلیس و ضد شورش و لباس شخصی ها و نظامیان حامی دولت روبە رو شدند . کە در این جریان مردم را بە گلولە بستند . و از نارنجک صوتی و گاز اشک آور و سلاح برای بە سکوت کشاندن مردم و ایجاد فضایی پر از ترس و وحشت استفادە کردند. و شمار زیادی از مردم و دانشجویان مجروح و بە قتل رسیدند و بسیاری نیز دستگیر وزندانی شدند و مورد شکنجە و اذیت و آزار قرار گرفتند . کە از وحشیانە ترین جنایت آنها جریان زندان کهریزک بود کە بسیاری از زندانیان را مورد تجاوز جنسی قرار دادند. و تعدادی را هم اعدام کردندو توانستند با وحشیانە ترین شکل هم این ‌قیام مردمی را بە سکوت وادارند.

کە در واقع جنگ ،چپاول ،کشتارها ، زندان ها، شکنجە ها ، زنجیر، تازیانە ها، چوبە های دار ، سیاهچالەها، فقر ، گرسنگی ،آوارگی از دستاوردهای نظام دیکتاتوری می باشد. آنها هموارە بە دنبال بلعیدن رنج هزار سالە ی مردم وجامعە ی انسانی بودەاند و هستند و کوچکترین ارزشی برای انسان و انسانیت قائل نیستند. و درعرصە ی سیاست داخلی نیزهمچنان موضعی خصمانە را در پیش گرفتە اند و موج اعدامهای اخیر در سیستان و بلوچستان و کردستان و کرمانشاە نشانە ی بارز آن می باشد. وهرروز رژیم دیکتاتور آخوندی بە بهانە های اقدام علیە امنیت ملّی ، مهارب و دشمنی با خدا و یا همکاری با احزاب سیاسی جوانان آزاد اندیش را اعدام می کنند .

کە ماهر روز منتظر خبری تکان دهندە و ناخوشایند ازاین اعدام ها هستیم کە ما را در غم و ماتمی عمیق فرو می برد. کە در واقع کشور ایران را بە جهنمی اسلامی تبدیل کردەاند. و اکنون هم با انتخاب شدن حسن روحانی بە ریاست جمهوری ونامگذاری دولت او بە دولت تدبیرواعتدال انتظار می رفت . کە هم در سیاست داخلی وهم در سیاست خارجی اعتدال گرایی حاکم شود. اما تنها رژیم برای اینکە چند صباحی بیشتر حکومت کند از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرد و حاضر بە پذیرش قطعنامە ی هستە ای شد. در حالی کە اقتصاد کشور را با بوجە های سرسام آور برای ساخت سلاح هستە ای و تحریم های جوامع بین المللی بە نابودی کشاندند . کە در این وسط باز هم مردم قربانیان اصلی سیاست های غلط آنها هستند. و کشورهایی هم کە دم از آزادی ، دمکراسی وحقوق بشر می زنند تنها زمانی ازحقوق بشردفاع می کنند کە بە قرار دادهای اقتصادی و نظامی آنها هیچ خدشە ای وارد نشود. بنابراین برای رهایی از این جهنم همگی مردم ، باید دست بە دست هم دهند و حماسە بیافرینند و حکومت استبداد و ظلم را نابود کنند تا بتوانند در سایەی آزادی و دمکراسی زندگی کنند.

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی