"an independent online kurdish website

 

در تاريخ مبارزات آزادیخواهانە و یکسانی طلب، هستند روزهایی کە بعنوان نشانه و مظهر مبارزه ثبت شدەاند، بياد ماندنی‌اند و خود به عنوان فراخوانی دگر برای تداوم مبارزه دوبارە ظاهر ميشوند. ebrahim_urmiye

هر سال در اين روزها، آمال و اهداف مبارزه با صدای بلند اعلام ميشود، هر سال به دنيا گوشزد ميشود که اين اهداف کماکان زنده اند و تضادهايی که منجر بە اعتلای مبارزه برای دستیابی بە این اهداف شدەاند کماکان حل نشده باقی ماندەاند. هشتم مارس، يکی از مهمترین اين روزها است.

تاريخچه هشت مارس به سالهای ميانی قرن نوزدهم بر می گردد.. در هشتم ماە مارس سال ١٨٥٧، زنان کارگر کارگاە پارچه بافی شهر نیویورک در آمريکا در اعتراض بە شرايط دشوار کار و زيست کارگران زن به مبارزه برخاستند. در آن زمان شرایط طاقت فرسای کار، ساعات کار طولانی و کشنده، استثمار شديد، دستمزد اندک و محروميت از هر گونه امکانات رفاهي، زندگی را چنان بر زنان سخت کردە بود کە آنان آمادە بودند خطر رودررویی با کارفرمایان سختگیر را بە جان بخرند. بعلاوه آنها بار نگهداری و بزرگ کردن فرزندان و بردگی خانە و خدمت بە شوهران و مردان خانواده را هم بدوش می کشيدند. شرایط سخت کار، آن زنان را به خيابانها ريخت و خواست افزايش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرايط کار را در راس خواستهای آنان قرار داد. این تظاهرات با هجوم خشونت بار پلیس روبرو شد و تظاهرات کنندگان بە داخل کارگاهها عقب راندە شدند. در اثر خشونت و تیراندازی پلیس کارگاە آتش گرفت، در حالیکە زنان یکسانی طلب بە داخل کارگاە راندە شدە بودند. در حین آتش سوزی، پلیس از خروج زنان جلو گیری کرد و بدین ترتیب در جریان آتش سوزی بیشتر از صد زن کارگر جان باختند. شمار مصدومین بیشتر از شمار جانباختگان بود.

اين مبارزه نقطه عطف تاريخ مبارزات زنان و کارگران در گوشه ای از جهان بود کە سالها بعد از آن واقعە، بعنوان سر آغاز تحولی بنیادین در مبارزە جهت برابری در جامعە ثبت شد. ٨ مارس ١٨٥٧، مقاومت زنانی را بازتاب می داد که با حرکت پرشتاب سرمايه داری، به عرصه توليد و کار خارج از خانه کشيده می‌شدند. این مبارزە و انقلاب در آن روز خاموش شد، ولی خاکستر گرمش دوبارە شعلە کشید. در سال ١٩٠٧ میلادی بە مناسبت پنجاهمین سالگرد این قتل عام، زنان مبارز در شهر نیویورک اعتراض دیگری بر پا کردند و در جریان آن خواستارحق رای برای زنان شدند. ٣ سال بعد، یعنی در سال ١٩١٠ میلادی دومین کنفرانس زنان سوسیالیست در شهر کپنهاگ پایتخت دانمارک با شرکت ١٠٠ نمایندە از ١٧ کشور جهان برگزار شد .در این کنفرانس، بە پاسداشت مبارزە زنان آمریکایی برای دفاع از حقوق برابر در مقابل تبعیض چند جانبە، بە پیشنهاد زن مبارز خانم کلارا زتکین روز ٨ ماە مارس بەعنوان روز جهانی زن نامگذاری شد. پیشنهاد خانم زتکین در آن کنفرانس بە تصویب قطعی نرسید، ولی گام مهمی در این مبارزە بود. در روز ٨ مارس سال ١٩١٣ بار دیگر دبیرخانە بین المللی کنفرانس زنان سوسیالیست این روز را بە نام روز جهانی زنان پیشنهاد نمود و اینبار آنرا بە تصویب رسانید.

از آنروز هر سال در روز ٨ مارس یاد و خاطرە کارگران زن کارخانە نساجی نیویورک زندە نگه داشتە می شد و مبارزە زنان با شکوهی هر چە تمامتر ادامە داشت تا سر انجام در سال ١٩٧٥ سازمان ملل متحد روز ٨ مارس را بعنوان روز بین المللی زنان اعلام کرد. دو سال بعد یعنی در سال ١٩٧٧با اصرار و ابرام زنان بر مبارزات آزادی خواهانەی خویش، اینبار یونسکو ٨ مارس را بە نام روز جهانی زن بە رسمیت شناخت. در همان سال سازمان ملل نیز قطنامەای را با حضور تمام کشورهای جهان در این خصوص بە تصویب رساند و روز ٨ مارس را بە عنوان روز جهانی برای تحقق بخشیدن بە حقوق زنان و مبارزە برای صلح جهانی نامید.

انقلابی پیشگام در مبارزە آزادیخواهانە جهان خانم کلارا آیسنر، روز پنجم ژوئن سال ١٨٥٧در شهر ویدرو در ساکسونی (زاکسن) آلمان بە دنیا آمد . هنگامیکە در آموزشگاه تربیت معلم در شهر لایپزیک آلمان مشغول بە تحصیل بود بە عضویت حزب سوسیال دموکراتآلمان در آمد. در آن هنگام بە دنبال آشنایی و سپس ازدواج با انقلابی روسی تبار “اوسیب زتکین” بە پاریس رفت و در آنجا بە عنوان روزنامە نگار در نشریات کارگری فرانسوی و آلمانی مشغول بە کار شد. نقش زتکین در مبارزات زنان جاودانی است و همین امر باعث شدە کە نام او، مبارزات زنان و روز ٨ ماە مارس با هم عجین شوند.

ولی جایگاە زن در جامعە و تلاش برای برابری زن و مرد سابقەای طولانی تر ازمبارزات طبقاتی، کارگری و سیاسی قرون ١٩ و ٢٠ دارد و بە دوران ماقبل حاکمیت مردسالاری و بدین ترتیب دوران بندگی و اسارت زن بر میگردد. ایزد بانوی مادر- زن “آنایتا” یا آناهیتا با صفات نیرومندی، زیبایی، خردمندی، عشق و باوری بە نماد صلح و آشتی در مبارزە با “انکی” خدا- مرد استیلا طلب ادعا می کند کە صاحب اصلی صد و چهار اثر و آفریدە بزرگ “زن” است. بە عقیدە او زن با نیرویی کە دارد میتواند و باید صلح و آرامش بیاورد، ولی مردان این قدرت را از زن بە سرقت بردەاند. بعد از دوران برتری فکر آناهیتا، دوران مادرسالاری هم بە پایان رسید و دوران مردسالاری آغازشد. از آن هنگام نقش و جایگاە زن هر روز ضعیف و ضعیفتر شدە و زن با عناوین موجود ناقص، ناتوان، نصف مرد وضعیفە نام بردە و تحقیر شدە است.

اگراز دیدگاه دینی بە جایگاه زن بنگریم، در هیچکدام از ادیان جایگاهی کە شایستە زن – مادر است بە اودادە نشدە. برای مثال بوداییان می گویند : زن دارای ظاهری فرشتە گونە می باشد، ولی در اعماق قلبش روحی شیطانی وجود دارد. طبق اصول جاری در آیین بودا، پیروان این دین هنگام دعا کردن میگویند “خدایا ما را از شر شیطان، نفس لئیم و زن حفظ کن. این دین با شعاری با مظمون نجات، در مصاحبت با زن تحصیل نمی شود، نقش و جایگاە زن را نە تنها بسیار پایینتر از جایگاە مرد قلمداد میکند، بلکە زن را مانعی برای رسیدن مرد بە رهایی میپندارد. در دین زرتشت، کمتر بە نابرابری زن و مرد اشارە شدە است، ولی بعضی از زرتشتیان عقیدە دارند کە تنها عامل عبور زنان از روی پل دوزخ بە سوی بهشت زاییدن فرزند پسر می باشد. جایگاه زن در دین یهود، بە نقل از واعظ سلیمان این است کە اگر در جستجوی انسان باشم از هزار مرد یک مرد کامل پیدا می کنم، ولی در بین همە زنان یک زن کامل هم پیدا نمی کنم. جایگاه زن در دین مسیح هم جدای از ادیان دیگر نیست. در انجیل آمدە است “ما ميخواهم شما بدانيد که مافوق هر مرد، مسيح است ، مافوق هر زن مرد است، و مافوق مسيح خدا”. در انجیل کاتولیک نیز آمدە است: زایش دختر یک خسارت است، دختر بە عنوان مولودی دردناک و منبعی نهایی برای آبروریزی پدرش بە حساب آمدە است .

از نگاه اسلام جایگاه زن تفاوت چندانی با جایگاهش در دگر ادیان ندارد. در قرآن آمدە است کە همە انسانها از نظر رنگ و نژاد یکسان میباشند و تنها برتری آنها نسبت بە یکدیگر درجە تقوای آنها و نزدیکیشان بە خداست. ولی در رابطە با جایگاە زن هیچ صحبتی از برابری و تقوا نیست. درصدر اسلام کە بە عنوان عصر جهالت نام بردە میشد، مردم دخترانشان را زندە بەگور می کردند و پیامبر اسلام مردم را از این کار منع کرد .ولی بعد از منع زندە بە گور کردن دختران، برابری در جامعە ایجاد نشد. در آن زمان هم زن بە عنوان انسانی ضعیف دیدە شدە کە جایگاهی پاینتر از جایگاە مرد دارد و از حقوقی نصف آنچە مردان از آن برخوردارند بهرەمند است. در اسلام نیز زن جایگاهی بهتر از بردە ندارد، با آنها بردەوار رفتار میشد و زنانی کە در جنگ اسیر گرفتە می شدند بە عنوان کنیز در خانە ها بە کار گرفتە و حتی مانند بردە ها خرید و فروش میشدند. مردان حق داشتند همزمان ٤ زن داشتە باشند. این سنت هنوز هم کە ١٤٠٠ سال از آن زمان سپری شدە ادامە دارد. در اسلام بە بهانە نازا بودن یا دخترزا بودن زنان بە مردان اجازە ازدواج مجدد و مکرر دادە می شود .

پایمال شدن حقوق زنان در جوامع سنتی ابعادی وسیع و چە بسا غیر انسانیتر دارد و مبارزە برای تغییر وضع زندگی، حقوق و معیشت زنان راهی دشوار با هزینەای بسیار سنگین است. کشورهای اسلامی بە ویژە جمهوری اسلامی ایران بە بهانە پایبندی بە موازین دینی، دفاع از حقوق زنان را بە یکی از شدیدترین جرایم سیاسی تبدیل کردەاند و صحبت از حقوق انسانی و قطعنامەهای جهانی در دفاع از حقوق زنان را ضدیت با سیستم حاکم و قوانین دینی قلمداد میکنند. بە هیمن دلیل برگذاری مراسم روز ٨ مارس در ایران ممنوع است.

از تاریخ تصویب قطعنامە سازمان ممل در بارە بە رسمیت شناختن روز ٨ مارس بە عنوان روز جهانی زن، هر سالە در این روز زنان جهان با بر پایی مراسم و تظاهرات یاد و خاطرات زنان مبارز را گرامی می دارند و بە خاطر ناعدالتی های کە در حق زنان می شود فریاد آزادی سر می دهند. ولی متاسفانە علیرغم توجە جهانی بە ستمی کە بە زنان اعمال میشود، هر روز شاهد تجاوز بە حقوق زنان در اکثر کشورهای جهان هستیم. حتی در اتحادیە اروپا کە مهد تمدن معاصر ومدعی دفاع ازحقوق زنان و کودکان می باشد بیشتر از ٦١ میلیون زن با خشونت و آزار جسمی و جنسی روبرو هستند. آمار قتل زنان بسی بالاست. در کشورهای اسلامی و کشورهای غیر دموکراتیک جهان علاوە بر محروم بودن زنان از حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شاهد پایمال شدن هر چە بیشتر حقوق آنان و تنگ کردن محیط زندگی برای آنها و سو استفادەهای اقتصادی، اجتماعی و مورد آزار قرار دادن فیزیکی و جنسی آنها هستیم .در کشورهای مانند عربستان سعودی و افغانستان کە زنان هنوز مانند دوران ظهور اسلام زندگی می کنند، آنان از هر گونە حقوق شهروندی محروم می باشند و طبق میل پدران و مردان خانوادە دختر بچەها در سنین نابالغی با مردان بە سن پدرشان فروختە می شوند، مورد آزار و اذیت جنسی و جسمی قرار می گیرند و هنگامی کە دهان بە اعتراض می گشایند از طرف همان پدران و مردان با سزای مرگ و سنگ سار روبرو می شوند .

کشورهای کە کردستان بین آنها تقسیم شدە هم مستثنی از این قاعدە نیستند و دست کمی از همقطارانشان در صف کشورهاییی کە حقوق زنان را نقص میکنند ندارند. با این تفاوت کە این کشورها شیوە جدیدتری برای اعمال تجاوز بە حقوق زنان و کودکان در پیش کرفتەاند. زنان مطلقە و بی سر پرست مجبور هستند برای ادامە حیات سایە مردان معتاد را بالای سرشان تحمل کنند و یا برای امرار معاش اقدام بە تن فروشی و یا فروش مواد مخدر نمایند. هر روز در ایران شاهد سنگسار شدن زنان بە بهانەهای واهی و خرافی هستیم. در جمهوری اسلامی بە منظور بە اصطلاح سالم سازی محیط آموزشی، فرهنگی و در بعضی محیط های اجتماعی رژیم اقداماتی مانند ازدواج موقت و یا صیغە موقت را نە تنها جایز، بلکە حتی ضروری میداند. این خود زیر پا کردن حقوق زن می باشد و راهگشای پایمال کردن و سوء استفادە و سرکوب هر چە بیشتر زنان می شود. در خیلی از کشورهای اسلامی و متاسفانە در بخشهایی از کردستان زنان با بلای زجرآور دیگری بە نام ختنە روبرو هستند. این هم از برکات ادیان آسمانی می باشد کە طبق آمارهای بین المللی تا کنون ١٠ میلیون زن در جهان ختنە شدە اند و این کار باعث سردی بین زن و شوهر شدە و در نهایت سبب از هم پاشیدە شدن خانوادە می شود.

خشونت علیە زنان در آسیا، افریقا و حتی بخشی از اروپا از روابط نابرابر اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژی، فرهنگ و سنت هایی بر می خیزد کە فرو دستی زنان را ازلی، مشیت الهی و طبیعی معرفی می کنند. این زیر بنا و روبنای پدر سالار و مرد سالار، قوانین شرعی و رسمی حاکم را برای گشودن دست ها و زبانها جهت اعمال خشونت علیە زنان بکار میبرند. در ایران و کردستان خشونت با شیوە های گوناگونی اعمال می شود از جملە آنها خشونت روانی کە می توان بە جرات گفت در ابعاد صد در صدی اجرا میشود ودامن تمام جامعە را فرا گرفتە است. میزان خشونتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، جنسی و جسمی نیز در حدی است کە امکان زندگی متکی بە امکانات فردی را از هر زنی سلب میکند.

جامعەای کە در آن زن و مادر تسلیم سرکوب های مرد می شوند (یا مجبور بە قبول سرکوب میشوند)، آن جامعە بە یک جامعە ضعیف و سر کوب شدە تبدیل می شود کە مردم آن بە جای پیدا کردن راه حل های درست و منطقی برای معضلات روزمرە، بە راهکارهای غیر معقول و نادرست پناه می برند. برای مثال در بیشتر موارد زنان و دختران جامعە ما برا ی رها شدن از تهدید و آزار مردان و جامعە اقدام بە خود سوزی و یا خود کشی می کنند. تنها در بخشی از کردستان، جنوب کردستان، در سال گذشتە طبق آمار رسمی ٣٤٧ زن بر اثر خود سوزی و خود کشی جان باختە اند.

برای رسیدن بە آزادی و ایجاد جامعەای دمو کراتیک، آزاد ی زن شرط اساسی است. با برخورداری زنان از حقوق یکسان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی می توان گفت جامعە بە سوی آزادی گام بر میدارد. از اینرو، با وجود شرایط سخت مبارزە و نقض و پایمال شدن حقوق زنان در تمام خاورمیانە شاهد مبارزە زنان قهرمان کرد هستیم کە هر روز دوش بە دوش مردان و حتی بیشتر از آنها برای آزادی خود و جامعە می کوشند. زنانی مثل لیلا زانا و دیگر خواهران و مادرانی کە امروزە شمارشان روز بە روز افزایش مییابد، بە سمبلی جاودان برای مبارزە برای آزادی تبدیل شدەاند. در بخش دیگری از کردستان، غرب یا “روژئاڤای” کردستان نیز زنان با حضور چشم گیر خود درمبارزە توانستەاند ٤٠ درصد از مدیریت کانتونهای اعلام شدە در این منط‌قە را تصاحب کنند. این امر در سطح جهان امری کم سابقە می باشد. بعد از اعلام حکومت خود مدیریتی کانتونهای روژئاڤا، کانتونهای جزیرە، کوبان و عفرین هیوی ابراهیم بە عنوان نخست وزیر کانتون عفرین انتخاب شد. این اولین بار است کە یک زن در کردستان یک پست بالای اداری را تصاحب میکند، و این خود نشان برزندەای از آگاهی و مبارزە زنان غیور کردستان برای آزادی خود و سرزمینشان می باشد.

بە مناسبت فرا رسیدن ٨ مارس روز جهانی زن، این روز را بە همە زنان جهان مخصوصا زنان آزادیخواە کردستان تبریک میگویم. بجاست کە در این روز یکبار دیگر جنایت قتل دختران دانشجوی کرد ،شیدا حاتمی، شلیر فرهادی، سحر چووینی و پروین حقیری را کە بە دست جلادان و سر سپردگان جمهوری اسلامی در دانشگاهها بە قتل رسیدەاند محکوم و رسوا کنیم و بە خانوادە این عزیزان تسلیت بگوییم.

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی