"an independent online kurdish website

جنگ جهانی دوم کە درسپتامبر سال ١٩٣٩میلادی آغاز شد، حدود ١٠٠ میلیون پرسنل نظامی را بە عرصەهای نبرد کشاند. در این جنگ، طرفین متخاصم بە دو دستە متحدین و متفقین تقسیم شدند و پس از نزدیک بە شش سال خونریزی و ویرانی، سر انجام نیروهای متفق در اوت سال ١٩٤٥ با شکست کامل متحدین توانستندجنگ را بە پایان برسانند.ebrahim_qasimi
این جنگ فراگیر، پیامدهای وحشتناکی چون ریختە شدن خون بیش از ٧٠ میلیون نفر، هولوکاست و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را در بر داشت کە بە جرات می توان آنها را ننگ تاریخ بشریت نامید. جنگ بعلاوە همە کشورها را دچار بی ثباتی کرد، بعضی از کشورها مستقیما وارد جنگ شدند، برخی نیز تحت تاثیر ابرقدرتهای آن زمان دچار هرج ومرج و بی ثباتی گردیدند.

پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد بسیاری از کشورهای آسیب دیدە، بە خصوص در اروپا راە ترک مخاصمە، بهبود روابط دو جانبە و بازسازی را در پیش گرفتند. اروپاییان توانستنند از این جنگ بیاموزند کە برای بهتر زیستن باید همدیگر را همانطور کە هستند قبول کنند و هیچ طرفی بر طرف دیگر برتری نداشتە باشد. بە همین جهت تنها راه نجات و پیشرف خود را در زدودن غدە سرطانی چون عقدە برگرفتە از مکاتب بنیتو موسولینی در ایتالیا و هیتلر نازی در آلمان و پایان دادن بە نژاد پرستی دیدند. بدین شکل آنها توانستنند با در راس قراردادن احترام بە حقوق بشر بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد و ملیت این دوران را سپری نمودە و در راه پیشرفت و آبادانی گام بردارند.

خاورمیانە، کشورهای اسلامی و بلوک شرق راه دیگری را در پیش گرفتند، راه نقض حقوق بشر، سرکوب، خفقان و راه منفعت طلبی یک جانبە. همە کشورهای اسلامی، گاە با پشتیبانی کشورهای سوسیالیستی راهی چنان غیر دموکراتیک بر گزیدند کە نقض حقوق شهروندی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مدنی و فرهنگی و … بە بخشی جدایی ناپذیر از سیستم آنها تبدیل شد. بعلاوە این کشورهابا دخالت در امور همسایگان خود باعث تنش و هرج و مرج بیشتر در کشورهای همجوار شدند. اولین تشنج با اشغال افغانستان از سوی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد و با دخالتهای همسایگان، پس از چند دهە افغانستان را بە ویرانەای تبدیل کرد کە در آن تندروهای القاعدە بە تاخت و تاز پرداختە و از آنجا همە دنیا را تهدید می کنند.

عراق را می توان کشور کودتاها نامید. تقریبا همە سلسلە های پادشاهی و دولت های عراق توسط کودتا از بین رفتەاند و حاکمان آنها اعدام شدەاند. صدام حسین و حزب بعث عراق با زیادەخواهی، کشورگشایی و تجاوز بە کشور همسایەاش “کویت”، علاوە بر دخالت در امور این کشور، زمینە دخالت ابرقدرتهای جهان در امور منطقە را هم فراهم نمود. در داخل عراق، رژیم حاکم، با سیاست تعریب اقلیت ها و ملیتهای آن سرزمین ، زمینە ژنوساید یا نسل کشی را فراهم کرد. نمونە بارز این نسل کشی انفال کردها و بمباران شیمیایی حلبچە بود کە در آن عراق سعی در از بین بردن گروهی ملت کرد داشت، اما بامقاومت کردها این خواب و خیال را با خودش بە گور برد. حال کە یک دهە از اقتدارحزب بعث و صدام می گذرد، این کشور هنوز هم روزانە شاهد قربانی شدن دهها تن از شهروندانش است.

با سر کار آمدن خانوادە اسد و حزب بعث در سوریە آن کشور نیز همانند کشور برادرش عراق و صدام گاە با دخالت در امور همسایگان و گاه با همکاری همسایگانش دست بە انکار و نابودی اقلیتهای ملی و مذهبی زد. سرنوشت ملت کرد در سوریە تحت حاکمیت حزب بعث و خانوادە اسد گواە واقعی سیاست ضد مردمی سوریە است. ملت کرد کە بزرگترین گروە ملی غیر عرب در سوریە میباشد، در اول باسیاست محرومیت از حقوق شهروندی روبرو شد. سپس سوریە سعی درآسمیلە کردن یا بە تحلیل بردن هویت ملی مردم کرد در غرب کردستان داشت، سیاستی کە یاد آور جنگ جهانی اول و قتل و گرسنگی بیش از ١٠٠ هزار جنگ زدە فلسطینی و سوری بود. امروز این تابلو دوبارە نقاشی شدە و سیل آوارگان سوری از فرط گرسنگی بە کشورهای همسایە پناهندە شدەاند.

در ترکیە نیز با سر کار آمدن حکومت لائیک بە رهبری مصطفی کمال آتاترک با شعار فاشیستی یک زبان، یک پرچم و یک ملت، سیاست بە تحلیل بردن بردن مردم کردستان با جدیت تمام تعقیب شد. پیامدهای این سیاست برای ملت کرد خیلی اسفناک بود. کردهای شمال کردستان، اندک مدتی پس از جدا شدن از دیگر بخشهای کردستان، با خیال اینکە با آمدن رژیم آتاترک می توانندبە آزادی برسند با این حکومت همسو شدند. ملت کرد از همسویی بیشتر، در دفاع از آرمانهای این چە قربانیها کە نداد و چە فداکاریها کە نکرد. ولی هنگامیکە ملت کرد خواهان حقوق برابر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شد، با سرکوب وحشیانە روبرو شد. از آن تاریخ تا کنون، قیامهای پی در پی ملت کرد با شدیدترین شکل سرکوب شدەاند. وحشیانەترین این قتل‌عام در درسیم انجام گرفت کە در جریان آن بیش از ١٠٠ هزار زن و کودک زندە بە گور شدند. این قتل‌عام را میتوان هولوکاست کردستان نامید. این تنها نمونەای از وحشیگریهایی بود کە دولت ترکیە علیە مردم کردستان انجام دادە است. همە تلاش دولتمردان ترکیە ایجاد ترس و رعب برای از بین بردن ارادە ملت کرد بودە است. ولی امروزە دوبارە شاهد قیام کردها در این بخش از کردستان هستیم. شواهد دال بر آنند کە سیستم نژاد پرست در ترکیە هم آخرین روزهای عمر ننگینش را سپری میکند.      

جمهوری اسلامی ایران دشمنی با ملت کرد را در ابعاد متفاوتی تعقیب میکند. این رژیم همچنین با اقدام بە اشاعە شیعە گری در جهان اسلام و دخالت در کشورهای منطقە سبب بی ثباتی هر چە بیشتر در منطقە و جهان شدە است. ایران علاوە بر آن با اقدام بە ترور مخالفان خود در خارج و داخل کشور و همچنین نقض گستردە حقوق بشر و پایمال کردن حقوق شهروندان با باورهای متفاوت در ردەهای اول جدول ناقضین حقوق بشر در جهان قرار گرفتە است. جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ ٣٥ سالە حیات خود با سلاح اسلامی مذهب تشیع و زبان فارسی ، حقوق دیگر هموطنان خود را نادیدە گرفت و پایمال نمودە است و ملیتهای کشور را با بهانە های مختلف سرکوب کردە است.

خمینی در اوایل انقلاب، با اعلام جهاد علیە مردم کردستان، دست جنایتکارانی مانند خلخالی را در قتل عام کردها و مخالفان نظام اسلامی باز گذاشت. این جنایتها گویی کفایت دشمنی با آزادی را نکرد، لذا رژیم اقدام بە ترور کبوترهای آزادی نمود و رهبر جاودانی ملت کرد دکتر قاسملو و همراهانش را در ٢٢ تیر ماە سال ١٣٦٨ (١٣ ژوئیە ١٩٨٩) در شهر وین اتریش ترور کرد. و در ٢٦ شهریور ١٣٧١ (١٧ سپتامبر ١٩٩٢) دکتر شرفکندی و همراهانش را در رستوران میکونوس در شهر برلین آلمان بە شهادت رساند. ایران در هر جای دنیا کە منافع نامشروعش را در خطر ببیند از سربازان “گمنام امام زمان” یاری جستە و بدست آنها مقاصد شوم خود را بە پیش میبرد. برای نمونە با پشت کردن آیت اللە حکیم بە روحانیت حاکم بر ایران و هنگامیکە او مذاکراتی را برای تفاهم با نیروهای انگلیسی و آمریکایی آغاز کرد، جمهوری اسلامی بە نحوی او را از سر راه خود بر دارد. جمهوری اسلامی در داخل کشور نیز با شدیدترین شکل ممکن با مخالفان، آزادیخواهان و روشنفکران بر خورد نمودە، آنها را سرکوب، شکنجە و اعدام می کند. علاوە بر اعدام هموطنان ایران، رژیم در اعدام اتباع خارجی از جملە افغانیان مقیم ایران هم کوتاهی نمیکند و رفتاری را در قبال آنها در پیش گرفتە کە می توان آن را آپارتاید افغانها نام نهاد.

بعد از روی کار آمدن دولت روحانی، نمودار اعدامها در ایران طوری حالت افزایشی بە خود گرفتە است کە حتی حامیان “خوابیدە” حقوق بشر را هم متوجە این جنایتها کردە است، از جملە بان کی مون دبیر کل سازمان ملل نگرانی خود را از افزایش اعدامها در ایران اعلام کرد. ولی محکومیتهای جهانی کارنامە حقوق بشر در ایران، رفتار جمهوری اسلامی را تغییر ندادە، بلکە مسئولان ردە بالای آنرا بە رویارویی هر چە بیشتر با جامعە جهانی سوق دادە است. تهدید اخیر لاریجانی علیە سازمان ملل و شخص بان کی مون نمونە بارز این رفتار است.

با وجود شرمساریی کە حاکمان ایران برای این سرزمین بە ارمغان آوردە اند، رئیس جمهور اظهار میدارد کە بدون ارادە ایران صلح و ثبات در منطقە استقرار پیدا نمی کند. البتە او شاید در این گفتە اغراق نکردە باشد، چرا کە از افغانستان و عراق گرفتە تا سوریە و لبنان و فلسطین، هر جا کە نشانی از حضور ایران باشد، صلح و آرامش معنایی ندارند. مردم منطقە هم انتظاری ندارند کر جمهوری اسلامی برای آنان صلح و ثبات بیاورد. از اینرو مردم ایران خطاب بە جمهوری اسلامی میگویند صلح و آرامش با ارادە شما دشمنان آزادی و انسانیت مستقر نمیشود. صلح، آشتی، برابری و برادری زمانی بر ایران و منطقە حاکم خواهد شد کە هموطنان بە تنگ آمدە ایران، بسان سایر مردم منطقە ارادە کنند تا دیکتاتوران حاکم بر کشور را همانند دیکتاتورهای مصر، تونس، لیبی و عراق بە زبالەدان تاریخ بسپارند یا همانند رژیم اسد در سوریە، زندگی را بر حاکمان آن تباە کنند.

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی