حقوق معلولین در اسناد بین الملل
یکی از مسائل اساسی که دنیا با آن روبرو است پدیدهای است تحت عنوان حقوق معلولان، اگر به اسناد بین المللی نگاه کنیم، مسائلی که در طول تاریخ معلولان با آن روبرو بودند سیر چندان خوشایندی ندارد. مسائلی را که معلولان با آن روبرو بودهاند بسیار دردناک است و بی مهریهای زیادی در حق آنان می شود.
اعلامیه جهانی حقوق بشر بر تمام ابعاد زندگی انسانها سایه افکنده است. بنابراین حقوق بشر، حقوقی نیست که جنبه صرفاً سیاسی داشتە باشد. اولین باری که کلامی از معلول در اعلامیههای جهانی مطرح میشود در سال ١٣٠٣ خورشیدی برابر سال ١٩٢٤ میلادی است. در سال ١٣٥٥ خورشیدی (١٩٧٦ میلادی) “طرح صندوق حمایت از معلولین و نامگذاری” سالی با این عنوان پیشنهاد داده شد که به این طرح جامۀ عمل نپوشاندند. تا سال١٣٦٠ خورشیدی برابر (١٩٨١) که سال “معلولین” نام نهاده شد تا از نظرها فراموش نشود که ١٠% از جامعه بشری معلول هستند. اما در سال سال١٣٦٠ خورشیدی برابر (١٩٨١) نتوانستند کمکی به جامعه معلولین نمایند تا اینکه تصمیم گرفتند برنامهای جامع و مدون در طی یک دهه از سال١٣٦٢ خورشیدی تا ١٣٧خورشیدی برابر سال (١٩٩٢،١٩٨٣) ابلاغ نمایند.
برخی کشورها بیشتر و برخی کمتر در این زمینه کار میکنند، اما مجموعه این کار به جایی نرسید. قاره آسیا هم از سال١٣٧١ خورشیدی ١٩٩٣ تا سال١٣٨٢ خورشیدی برابر ٢٠٠٣ را به عنوان “دهه معلولین” اعلام کرد. باز هم کار به جایی نرسید. احساس معلولین در جوامع این بود که ما نیاز به کنوانسیون بین المللی داریم.
در سال١٣٧٢ خورسید برابر 1993 کنوانسیون “حقوق معلولین” در سازمان ملل به تصویب مجمع عمومی رسید کە در آن قوانین استاندارد برای زندگی معلولان، شامل ٢٣ ماده است؛ که خیلی از مـسائلی کە در آن مطـرح میشود جنبه الـزامی و اجبـاری ندارد و کشورها میتوانند از آن استفاده کنند و میتوانند استفاده نکنند.
گزارشها حاکی از آن بود که در کشورها عزم راسخی برای اجرای این قوانین وجود ندارد و قوانین دیگری هم در سال١٣٧٢ 1998 به تصویب میرسد که در آن میگوید: «آن چیزی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر است در مورد معلولین هم مجری است و قابل انجام است.
در اعلامیه حقوق بشر در١٣٠٧ خورشیدی اسمی از معلول نیست. اما برخی از مواد آن قابل تعمیم به مسأله معلولیت است. همه افراد بشر آزاد آفریده شدهاند و نباید مورد هیچگونه تبعیضی قرار گیرند. آن چیزی که ما با آن مسأله داریم تبعیض به خاطر معلولیت است.
چیزی که در کنوانسیون حقوق معلولان تصویب شده، بر این سخن استوار ست که این تبعیض بخاطر معلولیت است و هیچ چیز دیگری نیست و نباید آن را سیاسی کرد.
در سال ١٣٥٠ خورشیدی کمی جدیتر به این موضوع پرداخته میشود، یک اعلامیه ١٢ مادهای وجود دارد که در آن به مسائل کودکان دارای معلولیت به صورت جدیتر پرداخته شده است. از دولت ها وملتها میخواهند که به وضعیت کودکان دارای معلولیت رسیدگی کنند.
در سال١٣٥٤ خورشیدی 1975 باز یک اعلامیه در مورد معلولیتهای جسمی مطرح میشود که در این اعلامیه مسائل بصورت دقیقتر و جزئیتر بیان میشود، مانند حق داشتن زندگی مستقل و حق حضور در برنامههای اجتماعی در نظر گرفته میشود. در سال ١٣٥٨ خورشیدی کنوانسیونی در مورد حقوق کودک به تصویب میرسد که چند سال بعد در ایران هم به مصوب میشود.
کنوانسیون برای کسانی که به آن میپیوندند درمرحله اول الزامی میشود یعنی زمانی پذیرفتە شد که به کنوانسیون بپیوندید و زمانی که قانون شد، شما ملزم به اجرای تمام آن قوانین هستید.
در ماده٢٣ کنوانسیون از کودک معلول نام برده میشود و ایران به آن کنوانسیون پیوستە است و در مجلس آن را تصویب کردە است و ملزم به رعایت آن و ارائه گزارشات در آن زمینە است. در ادامه به کشورهای عضو پیشنهاد میشود کودکانی که از نظر جسمی و روحی معلول هستند باید از یک زندگی کامل، محترمانه و در شرایطی که متضمن افزایش رشد اتکا به نفس به او باشد و مشارکت او را در جامعه افزایش دهد برخوردار باشد و تبصره های ماده ٢٣ می گوید که باید از معلول مراقبت ویژه شود.
–در سال١٣٦٢ خورشیدی قوانین استاندارد بیان شد و قوانین استاندارد قابلیت اجرا دارد.
-در آموزش چه کار بکنیم؟
-در اشتغال چه کار بکنیم؟
-در مسکن چه کار بکنیم؟
در تفریحات و سرگرمی چه کار بکنیم؟ در قانونگذاری چه کار بکنیم؟
تقریباً همه هدف این است که افراد معلول مثل افراد عادی بتوانند در جامعه به عنوان شهروند زندگی کنند.
ولی فضاها را در جامعه باید مساعد باشد تا افراد بتوانند در کنار هم زندگی بکنند. اینک این نگاهی که در ما، انسانهای به اصطلاح سالم وجود دارد که معلولین کسانی هستند که در آسایشگاه ها به سر می برند و چه میگویند که معلول در جامعه حضور داشته باشد؟ در جامعه معلولین افراد اندیشمند و مؤثر فراوانی وجود دارند کە می توانند مفید واقع شوند و مسئولیت کشوری را بر عهدە بگیرند در انگلستان دو وزیر نابینا و در اندونزی رئیس جمهور نابینا داشتند کە توانستند مفید واقع شوند و مسئولیت کشوری را بر عهدە بگیرند در حالیکە در مجلس ایران تصویب شدە است کە معلولان چنین حقی ندارند.
با یک نگاه تیزبینانه در مییابیم که اینها انسان هایی هستند مانند ما، اما فاقد توانایی های کامل سایر اندامهای بدنشان می تواند! رشد کند و ارتقا یابد. بنابراین در ارتقای اگاهی این فضا باید وجود بیاید. دوم مراقبتهای پزشکی، سوم مراقبتهای توانبخشی و چهارم خدمات حمایتی.
سالهاست که حقوق معلولین به عنوان وظیفة هر فردی نادیده گرفته شده است.
طبق گزارش کنوانسیون از ١٩١ کشور عضو مجمع ، فقط ٥٠ کشور هستند که قوانینی برای معلولین دارند، که این نشانگر برچسبها و نگرشهای منفی کشورها به کنوانسیون هستند.
در حال حاضر کشور ما جزء کشورهایی است که این کنوانسیون را امضاء نکرده و این در حالی است که وزارت رفاه موافقت خود را اعلام نموده و برای تصویب به هیات دولت فرستاده است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزارت امور خارجه هم موافقت خود را اعلام نمودهاند. کمیسیون حقوق بشر اسلامی در حداقل سه جلسه با حضور حقوقدانان و اساتید برجسته ماده به ماده این طرح را مورد بررسی قرار داده و عدم مغایرت آن را با شرع و عرف بیان کرده است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم موافقت خود را اعلام کرده است. و این یکی از خواستهها و مطالبات جامعۀ معلولین است. یعنی جامعه معلولین ایران اگر دو خواسته داشته باشد یکی پیوستن به کنوانسیون است و دومی اجرای کامل حقوق جامع که ما خیلی آن را کامل نمیدانیم ولی به هر شکل چیزی است که مورد نیاز ما است.
این خرد جمعی، نگاهش، نگاه انسانهایی در جامعه هستند و در کنار ما و باید از حقوقشان که در طول تاریخ نادیده گرفته شده و مورد غفلت قرار گرفته شدەاند.
قانون جامع حمایت ازحقوق معلولان که در ١٦/٢/٨٣ به تصویب رسید این قانون ٦ ماه قبل از این طرح یک فوریتی اش به تصویب رسیده بود بعد مشخص شد که مجلس تنها آنرا در بایگانی نگه داشتە است و هیچگونە مفاد اجرایی نداشتە است.
درمجلس فراکسیونی به نام فراکسیون دفاع از حقوق معلولین ایران ایجادشده است.
دولت عربستان سعودی به دختر بالای ٣٠ ماهی ٢٠٠ دلار پرداخت میکند، در ژاپن عیدی به کودکان ٢٤٠ دلار میدهند، ولی در کشور ایران به معلول ١٠هزار تومان عیدی میدهند!؟
بررسی نمونهای وضعیت اجتماعی و اقتصادی حقوق معلولین
آمار معلولین در جهان و ایران
شیوع معلولیت در جهان بە طور متوسط برابت ٥/٢ درصد می باشد کە این میزان برای کشورهای توسعە یافتە ٧/٧ درصد و برای کشورهای در حال رشد ٤/٥ درصد براورد میشود. بر طبق این تخمین از ٥/٢٩٣ میلیارد نفر جمعیت جهان در سال ١٣٦٩ خورشیدی ١٩٩٠ حدود ٢٧٦ میلیون نفر دچار معلولیتهای متوسط و شدید هستد کە حدود ١٢١٣ آنان در کشورهای توسعە یافتە و ١٢٢٣ در کشورهای کمتر توسعە یافتە زندگی می کنند ضمنا شمار جهانی معلولین تا پایان سال ٢٠٠٠ نزدیک بە ٣٠٠ میلیون نفر تخمین زدە می شود.
آمار معلولین در ایران
بر اساس نتایج ارائە شدە در سرشماریهای ١٣٦٥ خورشیدی تعداد معلولین قابل رویت حدود یک درصد جامعە بودە است. معلولیت در مردان ١/٥ برابر زنان است و میزان معلولیت در روستاها کمی بیشتر از مردان است.
علل معلولیتها
١ــ ژنتیکی ٢ـ مادرزادی ٣ـ علل عارضی (علل تروماتیک مانند تصادفات، علل بیماری)
معلولین ایران” موانع و چالشها
ساختار سازمان بهزیستی با یک وظایف بسیار زیاد و منابع بسیار محدود است که این منابع محدود باعث شده که خدمات توانبخشی و نگهداری و مستمری که باید ارائه بدهد نتواند آن را اجرا کند.
بودجه خرید وسایل کمک توانبخشی در استان آنقدر محدود است که اگر بخواهیم نیازهای اولیه وسایل کمک توانبخشی معلولین استان را بخواهیم مرتفع کنیم، این بودجه باید حداقل 4 برابر شود. و در سایر قسمتهای مختلف به همین شکل، به نظر میرسد سازمان بهزیستی علیرغم همه تلاشی که داشته به دلیل یک سری مشکلات و تنگنـاها نتوانسته خواسته ها و نیازهای معلولین را برطرف کند برای برطرف کردن این مشکلات راهکارهای زیرباید اجرا شود:
اولین قسمت این است که برای ارائه هرقسمتی و هـر سیکل کاری باید یک قانون جامـع و مدونی وجود داشته باشد. این قانون مدون، باید اجرایی باشد. در سال ٨٣ قانون جامعی تصویب شد و در ١٦ بند و ١٠ ماده که کلمه مکلف و موظف در آن ذکر شده ولی متاسفانه معلوم نیست که چقدر از این قانون اجرا شده است. مطلب دوم بعد از قانون زمینه جرایی آن است.
١ـ نگرش منفی به معلولین
از اهم چالش های معلولین: نگرش منفی آحاد مختلف جامعه به گروههای مختلف معلولین است که بیشتر زمینه فرهنگی داشته و بجای تاکید بر توانمندی و نقاط قوت معلولین و پرورش استعدادها بیشتر به نقاط ضعف آنان توجه می گردد بطوریکه ـ مسئولین در سطح کشور در برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کمتر به مسائل و مشکلات این قشر از جامعه توجه داشته و جایگاهی در برنامه ریزی برای آنان در نظر نمیگیرند.
۲ـ رشد جمعیت
با توجه به رشد جمعیت جوان در هرم سنی ایران هر ساله به جمعیت معلولین ایران اضافه می گردد. اگر چه سازمانهای بین المللی به شعار تساوی و برابری فرصتها برای معلولین تاکید داشته و از دولت ها میخواهند این شعار را در برنامه ریزی های خود سرلوحه کار قرار دهند اما عملاً مشاهده می شود که آنان بعنوان شهروند درجه ۲ قرار گرفته و قادر به رقابت و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی همانند افراد سالم نمی باشند.
٣ـ اشتغال معلولین
مهمترین و اساسی ترین عامل در زندگی معلولین خودکفایی و استقلال فردی معلول است زیرا تمام هزینه هایی که در فرآیند توان بخشی انجام می گیرد در نهایت در برنامه توان بخشی حرفه ای متبلور گشته بطوریکه معلول را قادر می سازد در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه مشارکت داشته باشد، کە این در ایران امکام پدیر نیست.
۴ـ معلولین و سازمانهای ارائه دهنده خدمات
سازمانهای ارائه دهنده خدمات به معلولین در ایران دارای مسائل و مشکلات زیر هستند
ـ ارائه خدمات به معلولین همسو نبوده و بعضاً موازی کاری در این نهادها باعث سرگردانی معلولین و هدررفتن سرمایه گذاریهای انجام شده می گردد.
ـ دارای اهداف و استراتژی های مشخص نبوده بعلت نداشتن برنامه (plan) طرح (program) و پروژه های اجرایی (project) باعث شده که از امکانات فیزیکی و غیر فیزیکی استفاده بهینه صورت نگیرد.
ـ ساختار سازمانی آنان قادر به پاسخگویی به جامعه امروز معلولین نمی باشد، بطور مثال سازمان بهزیستی کشور از ابتدای تاسیس تا بحال ۶ بار بدون تجزیه و تحلیل کارشناسی تغییر ساختار داده بطوریکه در طول برنامه های توسعه از نظر نقاط قوت، ضعف، فرصت ها، تهدیدها برنامه مدونی نداشته است.
در حالیکه هر گونه تغییر ساختار و فرآیند در سیستم ها باید بر اساس سیاست ها، مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی و تکنولوژی مناسب صورت گیرد (PEST) زیرا در عصر حاضر هر گونه برنامه ریزی باید بر اساس. (Reduce – Recyle -Reuse)انجام گیرد
ـ عدم شاخص های کمی و کیفی و سیستم های ارزیابی و پایش مناسب بر اساس تجزیه و تحلیل هزینه و سود (CBA) بیشتر اعتبارات در نظر گرفته شده صرف کارهای فیزیکی، حقوق پرسنلی و خدمات پشتیبانی گشته و نه فقط کارایی لازم را نداشته بلکه اثربخش نبوده و کمتر زمینه ساز استقلال فردی معلولین را فراهم کرده است و بیشتر با حداقل ناچیز که به عنوان مستمری پرداخت می گردد متاسفانه باعث عدم فعالیت موثر آنان شده بطوریکه معلولین هر چه بیشتر دست خود را جهت امرار معاش بسوی دولت و دیگران دراز می کنند و یا روی به تکدی گری میآورند.
۵ـ عدم نگرش علمی و سیستمی به مسائل معلولین
عدم نگرش علمی و سیستمی به مسائل معلولین و ابعاد مختلف فعالیت جهت توانمندسازی آنان بیشتر مسئولین که پزشک و یا پیراپزشک هستند از بعد مسائل درمانی به آنان می پردازند تا مسائل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی.
۶ـ اتوماسیون در سیستمها
اتوماسیون تدریجی کارها و استفاده از تکنولوژی اطلاعات (It) و سیستم های کامپیوتری در سازمانها و بنگاههای اقتصادی باعث گردیده که بیشتر مشاغل در رابطه با معلولین توسط افراد سالم اشغال شوند زیرا گروههای مختلف معلولین بعلت مشکلات فردی و موانع فیزیکی و فرهنگی در جامعه که با آن مواجه هستند قادر به رقابت با افراد سالم نبوده و از طرفی نیاز به تکنولوژی کار بر خصوصاً در مناطق محروم و روستاها برای معلولین باید مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
۷ـ مهاجرت و معلولین
سیر مهاجرت روستائیان به شهرها و مراکز استانها و در نهایت به تهران بزرگ و حاشیه نشینی باعث گردیده که اولاً گروههایی از معلولین مانند عقب ماندگان ذهنی، ناشنوایان که در روستاها به آسانی می توانند به انجام کارهای مرتبط با کشاورزی بپردازند و جذب جامعه محلی شوند، عملاً به یک معضل اجتماعی در شهرها تبدیل می شوند، ثانیاً گروههای مختلف معلولین در این جهت بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، قاچاق و… قرار گیرند و ثالثاً با توجه به از بین رفتن هسته خانوادگی معلولین که در جامعه محلی مورد حمایت والدین و معتمدین محل هستند از دست داده و رها شوند.
۸ـ عدم بانک اطلاعات معلولین
نبودن آمار و اطلاعات دقیق از معلولین چه توسط سازمان آمار و چه سازمانهای ارائه دهنده معلولین که بعضاً در کمیت و کیفیت آنان اختلاف زیادی وجود دارد که هم باعث سردرگمی برنامه ریزان گشته و هم ممکن است باعث سوء استفاده تعدادی از معلولین شده که از چند نهاد خدمات دریافت دارند در حالیکه تعدای دیگر حتی قادر به دریافت خدمات اولیه نخواهند بود.
۹ـ برنامه توان بخشی مبتنی بر جامعه (CBR)
با توجه به اینکه سازمانهای بین المللی مانند …, , ILO , WHO در مورد توان بخشی مبتنی بر جامعه (CBR) و استفاده از امکانات جامعه در جهت توان بخشی معلولین که هم هزینه کمتری داشته و هم دسترسی معلولین را به خدمات توانبخشی ارزان و ساده در جامعه محل زندگی خود فراهم می سازد توسط سازمانهای ارائه دهنده خدمات به معلولین هر روز کمرنگ تر گشته و بیشترمسئولین و کارشناسان ذیربط تاکید به خدمات تخصصی توان بخشی که هزینه بالایی داشته آنهم در شهرها دارند و کمتر به مسائل معلولین روستایی پرداخته می شود.
۱۰ـ قوانین و حقوق معلولین
عدم ضمانت اجرایی در مورد قوانین مربوط به معلولین مانند قانون جامع حمایت از معلولان مصوب سال ۱۳۸۳ مجلس شورای اسلامی و ابلاغ آن به دستگاههای اجرایی و همچنین پیوستن ایران به کنوانسیون جهانی حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل متحد در سال ۱۳۸۸ باعث گردید که سازمانی و نهاد اجتماعی و اقتصادی عملاً از اجرایی آن سرباز زده و از طرفی سازمانهای ارائه دهنده خدمات به معلولین که باید بعنوان مسئول زمینه های اجرایی آن را در جامعه فراهم نمایند کمتر توجه ای به آن دارند.
۱۱ـ واگذاری مراکز خدمات معلولین به بخش خصوصی
اگر چه با توجه به سیاست های دولت مبنی بر واگذاری قسمتی از خدمات به بخش خصوصی از اهداف مورد نظراست اما در رابطه با واگذاری مراکز خدمات توان بخشی (خصوصاً مراکز تخصصی) بدون نظارت و شاخص های تعیین شده باعث گردیده که سرویس دهی اینگونه مراکز به معلولین هر روز از نظر کمی و کیفی کمتر و کمتر شود.
زیرا بخش خصوصی در نهایت هدفش سود بیشتر بوده که این امر با فرآیند توان بخشی معلولین مغایرت دارد زیرا در هر حال دولت هزینه و اعتباراتی در نظر گرفته تا بتواند زمینه توان بخشی خصوصاً توان بخشی حرفه ای معلولین را فراهم آورده و او را آماده ورود به جامعه نماید.
۱۲ـ عدم مشارکت در تصمیم گیریهای مربوط به معلولین در نهاده ای ارائه دهنده خدمات به معلولین
از مسائل مهمی است که به آن توجه نمی شود. بطوریکه در سازمانهای ارائه دهنده خدمات به معلولین حتی در سطح مدیریت میانی معلولینی که حتی شرایط احراز آنرا از نظر تحصیلات و تجربه دارند بکار گمارده نمی شوند و یا در تصمیم گیریهایی که در ارگانهای مسئول جهت معلولین اتخاذ می گردد نماینده ای از معلولین وجود ندارد.
از طرفی در برنامه توانبخشی حرفه ای معلولین که نهایت اوج توانبخشی معلولین است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است متاسفانه هیچ دانشگاه یا موسسه آموزش عالی در این جهت کارشناسی تربیت نمی کند و بیشتر تصمیماتی که در این مورد گرفته می شود کارشناسی نبوده و توسط افرادی که بعضاً در رشته های پزشکی و پیراپزشکی مهارت دارند اتخاذ میگردد.
۱۳ ـ موانع فیزیکی و فرهنگی
علاوه بر موانع فیزیکی و مناسب سازی محیط کشور از نظر دسترسی معلولین به ساختمانها ، حمل و نقل و معابر که با وجود تاکید زیاد قانون جامع حمایت از معلولین اگر چه در این جهت کارهای بسیار زیادی انجام گرفته اما این اقدامات بسیار اندک بوده و پاسخگوی نیاز معلولین نمی باشد مشاهده معلول که با تحمل و رنج فراوان کاری بدست آورده اما بعلت موانع فیزیکی قادر به انجام ایاب و ذهاب نمی باشد بسیار غم انگیز است . علاوه بر موانع فیزیکی معلولین با موانع فرهنگی بسیاری در جامعه روبرو هستند از جمله در مدرسه، مراکز آموزشی، فرهنگی و محل زندگی.
۱۴ـ برنامه مشارکت مردمی
در برنامه مشارکت مردمی که سازمانهای ارائه دهنده خدمات معلولین بر آن تاکید دارند متاسفانه بیشتر جنبه مادی و خیریه ای داشته و ارائه برنامه ای که بتواند زمینه مشارکت مردم و نهادهای دولتی و خصوصی و مراکز علمی و آموزشی را در جهت توانمند سازی معلولین داشته باشد وجود ندارد.
۱۵ـ یارانه ها و معلولین
با توجه به تصمیم دولت مبنی بر هدفمند کردن یارانه ها نیاز است با بررسی های کار شناسانه نسبت به پرداخت یارانه ها به معلولین که در رابطه با معلولیت هزینه ای بیشتری دارند توجه گردد.
۱۶ـ بیمه و معلولین
ارائه خدمات بیمه به معلولین در حال حاضر همانند افراد سالم بوده در صورتیکه معلولین با توجه به معلولیتی که دارند هزینه ای بیشتری را در ارتباط با ارتز و پروتز ، حمل و نقل دارا می باشند لذا نیاز به تجدید نظر در امور بیمه معلولین توسط کارشناسان ضروری بنظر می رسد.
۱۷ـ فقر و معلولیت
با توجه به بررسی های انجام شده و نظر کارشناسان همواره بین فقر و معلولیت رابطه مستقیمی وجود دارد. بطوریکه اکثر معلولین خصوصاً در مناطق محروم و روستاها زیر خط فقر زندگی می کنند و هر ساله بر تعداد آنان اضافه می شود زندگی افرادی که هم زیر خط فقر بوده و هم دارای معلولیت هستند وروی به تکدیگری می آورند بسیار غم انگیز است.
١٨-ان جی او ها و معلولین
NGO
اصل ٩٤ قانون اساسی مشتمل بر ١٦ مادە و ٢٤ تبصرە در ارتباط با جامعە معلولین در ادریبهشت ماە ساڵ ١٣٨٣ خورشیدی زیر نظر شواری نگهبان بە تصویب رسیدە است کە تا کنون مفاد آن اجرا نشدە است و در قانون اساسی اصل ٢٩کە در مورد ساختار نظام جامع رفاە و تامین اجتماعی، قانون حمایر از حقوق معلولان تاکید شدە است کە بە گفتە مسئولان رژیم تحقق کامل مفاد این قوانین در کشور فرسنگها فاصلە دارد.
معلولان کردستان ایران ،ايستاده بر بام مشکلات جامعه معلولان در استان ارومیە از گذشته های دور تاکنون همواره با مشکلاتی روبرو بوده اند، زيرا نگاه مسئولان رژیم و مردم تغيير نکرده و حقوق مسلم شهروندي آنها در پس کاغذ بازيها پايمال شده است.
در حال حاضر ۳۰ هزار معلول تحت پوشش و حمایت بهزیستی کرمانشاه قرار دارند، مناسب نبودن فضای شهری و زیر ساخت ها یکی از مهمترین مشکلات معلولین در این استان در خصوص حمایت از معلولان توانمند سازی این قشر از نظر اقتصادی و اجتماعی است.
مشکلات معلولان تا جايی که ذهن خطور می کند، هرگز تنها معلوليت آنها نبوده بلکه عدم رعايت حقوق شهروندی، مشکلات معيشتی و … آنها را در بن بست زندگی قرار داده است.
یکی از خبرگزاریهای این استان در گزارسی ادعان کرد کە از سوی همگان اين جمله تاييد شده است که “معلوليت محدوديت نيست”، پس تفاوتی بين معلولان و ديگر اقشار جامعه وجود ندارد.
ضعف در اجرای يک مصوبه مهم
مشکل اغلب معلولان بيکاری و مشکلات مالی و اقتصادي که به دليل اجرا نشدن قانون استخدام ٣ درصدی معلولان در شرکت ها و نهادهای دولتی و غيردولتی است.
ضعف اجرايی اين قانون باعث شده از سال ٨٣ که قانون حمايت از معلولان در مجلس تصويب شد تاکنون، اجرا نشدە است و دستگاه های اداری رژیم نيز هر يک بنا به بهانه ای از استخدام معلولان سرباز می زنندبا تمام اين تفاصيل، از درآمد معلولان ماليات هم کسر می شود و اين در حالی است که دولت حداقل می تواند ٥٠ درصد معافيت مالياتی برای درآمد اندک معلولان قائل شود تا مشکلات آن ها کاهش يابد.
بهزيستی از خدمت رسانی به معلولان عاجز است!
با اضافه شدن بار خدمات رسانی بهزيستی به گروه های مختلف از معتادان گرفته تا بی سرپرستان و بدسرپرستان و کودکان خيابانی و… بهزيستی ديگر از خدمات رسانی به يکی از گروههای اصلی مددجو که همان معلولان هستند، عاجز شده است و این در حالی است کە هر سال در آستانه ١٣ آذر، برخی مسئولان رژیم با دادن وعده های غيرعملی، معلولان را دچار توهمات جدی میکنند