اول به چند سطر زیر که در فیسبوک دیدهام، بنگریم
(فراموش نکینم نخست سردار کوهستان بود بعد سردار جنگل
( Hadi Hojat)
(فراموش نکینم نخست سردار کوهستان بود بعد سردار جنگل
اولین رویارویی و قیام در مقابل تهاجم روسها در جبهه شمالی کوردستان یعنی منطقه ساراڵ دیواندره به وقوع پیویست که بعد از شکست روسها، آنان به سنندج فراری شده و در آنجا هم از سنجر خان نهڕان بعد از ماهها مبارزه به کلی روس تضعیف میشود و به سمت شمال کشور روسها رانده میشود و در شمال کشور هم گرفتار قیام میرزا کوچک خان جنگلی میشوند و طومار حضور روسها در ایران در هم پیچیده میشود. اگر در شمال کشور میرزا کوچک خان لقب سردار جنگل را دارد قبل از ایشان و در کوردستان فاتهخان گهڵواخی افتخار (سردار کوهستان) در مقابل شکست روسها را با خود دارد. (هادی حوجت) – (میژووی ناوچهی دیواندهره).
**
در نوشته فوق دو مسئله وجود دارد، در حد توان به آنها میپردازم:
1 – کمکاری
متاسفانه موضوعی بدان ظریفی در چند سطر بیان میشود! آیا نمیشد با دید بازتر به مسئله نگریست؟ در راستای آن زمان و مکان جنگ را تا اندازهای مشخص کرد، وضع زندگی مردم منطقه در آن شرایط تعریف شود، همچنین زندگینامهء افرادی بخصوص (فاتهخان گهڵواخی) که در آن دوران تلاش نموده و جان خود را به خاطر (مردم منطقه) به خطر انداختهاند، برای خوانندهگان بیان شود …. ؟
من اهل سقز هستم، بدلیل پیوند دوستی خانوادهام با تعدادی از اهالی روستاهای باشماخ، تهخت، حهنامهیران، شاقهڵا، تهیمانقهڵا، جهیرامینگه، زهرینه، تهورێزخاتون …. داشتیم، محبت میکردند گاهگاهی به خانهء ما میآمدند، در سالهای (1330) که در کلاس سوم و چهارم ابتدای بودم، از زبان آنها شندهام که چنین جنگی در منطقه دیواندره میان (گهڵباخیها) و روسها انجام گرفته و به نقش برجسته (زنی هم در آن جنگ) اشاره مینمودند، همچنین به فردی به اسم (حهمهومین شهراوخۆر) که همراه برادران و دوستانش از اهالی منطقه با روسها میجنگیدند. در بازگو کردن آن به چند چیز بهای بیشتر میدادند.
* – مسئله جنگ با روسها، در تاریکی شب لشکریان (گهڵواخی) خود را به اطراف اردوگاه روسها میرساند، در نزدیکی طلوع خورشید، به اردوگاه حمله میبردند.
* – مردم در زمان این حملات میگفتند: نام (گهڵواخی) زیبا است، اما حالا میگویم :(گوڵواخی، گوڵباخی).
* – مردم میگفتند: لاله حهمهومین ئهو شهراوانهی جاران ئهدخواردهوه حهرام بوو، بهڵام ئهمهی ئهمڕۆ حهڵاڵه و نوشی گیانت بێت. =
دای محمد امین شرابی را که قبلا” نوشیدهاید حرام بوده، اما شراب امروز حلال است، بنوش گوارا باد، گورا !
**
2 – شمال کشور
نویسنده در آن نوشته کوتاه سه دفعه از اصتلاح (شمال کشور) استفاده نمودهاند، آنهم بدلیل اینکه (میرزا کوچکخان لقب سردار جنگل) را گرفته است.
اصتلاح شمال کشور درست نیست، آن منطقه موسوم است به گیلان، میرزا کوچکخان در آنجا (جمهوری گیلان) را اعلام نمودهاند! در کشوری که سیستمش پادشاهی بوده، میرزا کوچکخان جمهوری را اعلام میکند.
به امید اینکه آقای هادی حوجت و دوستانی دیگری از آن منطقه که جنگ (گهڵواخی) با روسها انجام گرفته اطلاعات شایانی کسب نموده و آن نوشته را غنیتر در اختیار خوانندگان قرار دهند.
در رابطه با کمکاری بهتر است به نمونه دیگری از دوستان اشاره نمایم:
آقای پشکۆ نهجمهدین در کتاب کوردی به اسم (یاد و ئهزمون) در لیست = مهرست کتاب چنین نوشتهاند:
رژێمی شای ئێران 12 تێکۆشهری کورد له سێداره دهدات. صحفه 132
زمانی که به صحفه مذکور مراجعه میکنید، نوشتهاند:
رژێمی شای ئێران 12 تێکۆشهری کورد له سێداره دهدات – ئهمه ههواڵێک بوو که من پێش 11 ساڵ له رووخانی رژێمی شا، له گۆڤاری(رزگاری)دا خوێندبوومهوه! بهههمنی حهمهرهشیدبهگی لهۆن، که ناوی له نێو لیستهکهدا هاتبوو، به درێژایی ئهو ساڵانه، له یادهوهریمدا خهوتبوو! =
دولت پادشای ایران 12 فعال کرد را میکشد، این خبری بود که من 11 سال پیش از سقوط شاه در نشریه (رزگاری) خوانده بودم. بهمن محمد رشیدبگی لهون یکی از آنها بود که اسمش در آن لیست بود، در این مدت اسم ایشان همیشه در خاطراتم بوده است.
19/10/2020
سهعی سهقزی
sai.saqzi@gmai.cim