همه بهیاد داریم که روز (22 شهریور 1401) ژینا امینی دختر 22 سالهء کرد، اهل سقز در تهران توسط ماموران دولت ایران به دلیل اینکه حجابی که دولت ایران برای زنان تعین کرده،
رعایت ننموده بود، دستگیر میشود و پس از ضرباتی که توسط یکی از مامورین به سر و گردن او وارد میگردد، بیهوشی میشود، او را به بیمارستان منتقل میکنند پس از دو روز در بیمارستان جان میسپارد، با دریافت خبر کشته شدن او اعتراضاتی در زادگاهش سقز با شعار (ژن – ژیان – آزادی) برگذار گشت. این شعار به فارسی و انگلیسی و عربی … ترجمه گشت و اعتراضات بزرگ جهانی را بر ضد عملکرد دولت ایران فراهم ساخت.
این اعتراضات سبب گشته که اشخاص و گروههای برای سرنگونکردن {دولت ایران – جمهوری اسلامی بیشتر فعال باشند و نقش رهبری را ایفا نمایند. در راستای این مسئله سرنگونی طرحی را زیر عنوان
(من وکالت میدهم)
در ماسمدیا مانند رادیو و تلویزیون و فیسبووک … در جریان است و این وکالت به فردی داده میشود به اسم (رضا پهلوی پسر محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران) در رابطه با مسئله (من وکالت میدهم) به مطلب زیر بنگریم:
داریوش اقبالی و مسئله (من وکالت میدهم)
{داریوش اقبالی خواننده، در اینستاگرام نوشت: آقای رضا پهلوی را گزینه مناسبی برای نمایندگی اپوزیسیون خارج میدانم. معتقدم ایشان بیش از دیگران می توانند نقشی مفید در جهت بازتاب صادقانه خواستههای آزادی خواهانه مردم داخل ایران در سطح بین الملل ایفا کنند. داریوش خاطرنشان کرد: این نقش را تنها برای دوران گذر از جمهوری اسلامی مفید و موجه می دانم. پس از آن، فقط انتخاباتی سالم با حضور آزاد تمام طیف های سیاسی و قومیتهای مختلف، همه برابر با یک رای، نوع نظام سیاسی ایران و رهبران آن را تعین خواهد کرد. (تلویزیون ایران انترناشنال)}.
**
آقای اقبالی در آن پراگراف به مسئلهء {انعکاس و بازتاب (خواستههای آزادی خواهانه مردم)} اشاره مینمایند. در رابطه (خواستههای آزادی خواهانه مردم) به چند مسئله زیر بنگریم:
در روز اول اکتبر سال(1999) آقای اقبالی در سالن (konserthuset) کنسرتهوست در ستهکولم برنامهای داشتند، مردم برای گوش دادن به صدا و آوازهایش به آن مکان رفته بودند، تعدادی از شرکت کنندگان درخواست یک آهنگ (ترکی) از ایشان مینمایند و او هم چنین جوابی به آنها میدهد:
{من خودم (ترک هستم) چند سال پیش میخواستم به ترکی آواز بخوانم، شعری برایم آوردند که آنرا بخوانم، محتوای شعر چنین بود:
بچهای را از مادرش جدا کردهاند، او با مادرش گفتوگو مینماید و از این مسئله رنج میبرد که او را از مادرش جدا نمودهاند، به مادرش میگوید: سبب جدائی من و تو رودخانهای است.
داریوش میگوید: وقتی به محتوای شعر فکر کردم، دریافت که این شعر در بارهء آذربایجان است و آن رودخانه هم رود (ارس) میباشد و هدف شعر انیست که آذربایجان از ایران جدا گردد، به لحاظ سیاسی این تجزیهطلبی میباشد، سپس من از خواندن ترانه ترکی منصرف شدم و حالا هم در این کنسرت نمیخواهم ترانه ترکی بخوانم.
آقای داریوش آواز ترکی
افرادی که به آن کنسریت رفته بودند برای آن بود که به صدای او و آهنگهایش گوش دهند، درخواست آنها به چند دلیل میبایست اجرا گردد:
1 – به لحاظ انسانی، مجموعه انسانی چنین درخواستی را از ایشان نمودهاند، متاسفانه آقای اقبالی دوستانش را مئیوس و نامید مینمایند.
2 – به لحاظ کار هنری، با توجه به اینکه آقای اقبالی هنرمندی توانا بوده و میباشند، اجرا نمودن ترانه از طرف یک هنرمند به دو زبان توانای هنری خواننده را بیشتر نمایان میکند به محبوبیت او میافزاید.
3 – خود ایشان گفتهاند (من ترک هستم)، با رد درخواست متقاضیان متاسفانه با زبان رسا و علنی به فامیل و دوستان ترکش بیاحترامی نموده است!
4 – کسانیکه به آن کنسرت رفتهاند، مبلغی پرداخت نمودهاند و بلیط خریدهاند، میبایست آهنگ ترکی را برای آنها اجرا میکرد، جواب رد به درخواست آنها تنها شرایطی قابل قبول و احترام است که ایشان به لحاظ هنری توانای اجرای آنرا نداشته باشند. متاسفانه ایشان مسئلهء تجزیهطلبی را مطرح مینمایند که با ایده (آزاد و آزادیخواهی) که ایشان در نوشته خویش به آن اشاره نموده در تضاد بوده و میباشد! چنین ایدهای مختص دیکتاتورها بوده و میباشد!
رضا پهلوی مسئله آزادی
اگر به دیدگاه آقای رضا پهلوی که در شروع سال 2023 بیان داشتند، بنگریم مسئلهء (تجزیهطلبی) را مطرح کردند، مسئلهء (تجزیه طلبی) چاشنی مصاحبههای پدرشان آقای (محمدرضا پهلوی) در زمان حاکمیتش بود،
جهت اطلاع آقای رضا پهلوی در زمان حاکمیت پدرتان بود که {(بحرین) استان چهاردهم ایران)} از ایران جدا گشت و اعلام استقلال نمود و ایشان هم نظارهگری بود که با دید احترام به حاکمیت بحرین مینگریست.
تفاوت (دولت کنونی ایران) و حاکمان آینده
تمامی افراد و جریانهای سیاسی که شعار (آزادی) سر میدهند و همراه با آن شعار خود را به (شمشیر تجزیهطلبی) مجهز نمودهاند قاتل دهها هزار انسان آزادیخواه از میلتهای تحت ستم در ایران بوده و میباشند!
در اینجا توجه (شمشیر بهدستان تجزیهطلبی) را به رویدادهای سیاسی زیر جلب مینمایم
1 – {رفراندوم مردم نورویژ در سال (1905) و جداشدن نورویژ از سوئد}
2 – {تقسیم (چکوسلواکی) به دو بخش (چک) و (سلاو)}.
3 – {رفراندوم ایالت کبک در کانادا در سالهای (1980) و (1995) به منظور جدا شدن از کانادا}
4 – {رفراندوم سکاتلند در سال (2014) برای جدا شدن از انگلستان}
کدامیک از آنها از جمله تجزیه طلب در برابر طرف مقابلش استفاده نموده است؟
با امید اینکه متمدنانه به مسائل و حقوق انسانی (انسان) بنگریم.
**
توجه: من خود در کنسرت مذکور شرکت نهکرده بودم. آن مضوع را از یک فرسنده {(کردی) به اسم (رادیو ئاوێنه)} که در سال (1999) در (ستهکولم) برنامه پخش میکرد توسط فردی به اسم (احمد اسکندری) بیان گشت، شنیدم. لازم به یادآوری است آقای اسکندری و دوست و همشهریم میباشد.
26/1/2023
سهعی سهقزی
Sai.saqzi@gmail.com