از زمان آغاز انقلاب ژینا تاکنون امید زیادی بین اقشار مختلف جامعە وجود داشت مبنی بر این کە ملت فارس و دیگر ملل ایران بتوانند با متحد شدن، تبدیل بە اپوزیسیونی قدرتمند شوند، کە نمایانگر واقعیتهای امروز جامعە است.
ولی متأسفانه پس از ماەها جدل و اختلافات، خصوصا در بین ملت فارس، گزینەای کە با تبلیغات گستردەی ماشین تبلیغات سلطنتخواە بە مردم دادە شد منشور همبستگی بود کە در بهترین حالت ممکن، نسخە بە روزشدە قانون اساسی جمهوری اسلامی است! تغییر اصطلاح تمامیت ارضی یا یکپارچگی سرزمینی، تغییری در طرز فکر چندین سالە حاکمیتی همصون جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند. بگذارید بی تعارف بە این مسئلە بپردازم، کە ما بە عنوان ملت کورد بە کثیرالملە بودن ایران معتقدیم و هرگونە برنامەای برای ایران آیندە باید از این لحاظ تنظیم گردد. کثیرالملە بودن ایران بە معنای جدایی طلبی نیست، ولی دوستان سلطنت خواە اصرار دارند کە مردم را فریب دهند و قانعشان کنند کە قدرتمندترین و بانفوذترین احزاب کورد، خوهان جدایی از ایران هستند.
این در حالی است کە ملت کورد در ایران بە طور مداوم و در راستای فعالیتهای خود همیشە بە آباد ساختن ایران آیندە تاکید ورزیدە و اساسا اصطلاح تجزیەطلبی در ذهن و چارچوب فعالیتهای آزادیخواهانەاش نبودە است. اصرار بر اینکە ملت کورد یک قوم است از ذهنیت مرکزگرایانە سلطنتخواهان سرچشمە میگيرد کە خواهان تمرکز قدرت در دست یک اقلیت و یا شخص هستند. آنهایی کە خود را ملت میدانند و کورد را با قدمت تاریخیاش جزو اقوام بە شمار میآوردند، البتە این موضوع تنها نسبت بە ملیت کورد ڕوی ندادە است، طی تمام سالهایی کە ایران از سوی حاکمان مستبد ادارە شدە، تمامی ملیتهای تشکیل دهندە این جغرافیا در زمرەی اقوامی تعریف شدەاند کە حکومت مرکزی بر آن تاکید ورزیدە است، بنابراین هیچ حقی اعم از حق تعیین سرنوشت و مشارکت سیاسی، اجتماعی و … بە هیچ یک از این ملیتها دادە نشدە است.
سیاست بر پایە واقعیتهای روز یک جامعە طرح ریزی میشود نە بر پایە خیالات و تفکراتی کە جایی در دنیا امروز ندارند. با پاک کردن صورت مسئلە و با جایگزینی کلمات و یا اصلاحاتی با کلماتی دیگر، اپوزیسیون مخصوصا فارس راە بە جایی نخواهد برد و فقط بە اختلاف و جدایی بیشتر دامن خواهد زد. این افکار واپسگرایانە در بین ملل ایران جایگاهی ندارد و بە سادگی میتوان ادعا را ثابت کرد. همە ما شاهد بودیم کە فراخوانهای احزاب کوردستان ایران با استقبال وسیع ملت کورد مواجە شد، ولی کسی نمیتواند ادعا کند کە سلطنت خواهان موفق بە جذب مردم در میدان مبارزە یعنی خیابانهای ایران شدند. حالا هر چقدر دستگاە تبلیغاتی واپسگرایان سلطنت خواه در لندن و سایر کشورها بخواهد اصرار کند کە مردم طرفدار رضا پهلوی هستند. بیشتر مردم ایران در انقلاب ٥٧ فریب خمینی را خوردند، چرا کە فکر میکردند مسائل اساسی مثل نحوە حکومت آیندە، حقوق اقلیتهای ملی و دینی، فرهنگی و غیرە را میتوان به فردای پیروزی انقلاب سپرد. ولی حالا پس از گذشت چهار دهە از انقلاب ملل ایران و اتفاقاتی کە پس از آن رخ داد یک مسئلە واضح است، آن هم اینکە قبل از تشکیل هر نوع همپیمانی یا هر جنبشی، ما باید جواب واضحی بە همە خواستەهایمان داشتە باشیم بدین معنا کە هرگونە ائتلاف و حرکتی باید آینە تمام قد خواستەهای ملی ما باشد و راەحلی برای گذر از وضعیت کنونیمان را بە همراه داشتە باشد. شمار زیادی از ملت کورد در کوردستان ایران، حامی حزب دموکرات کوردستان ایران و خواستەهای درج شدە در برنامە و اساسنامە این حزب هستند، بە همین دلیل هرائتلافی کە با هر حزبی صورت بگیرد باید با در نظر گرفتن این مطلب انجام گیرد؛ نمیشود ائتلافی در ایران شکل بگیرد اما حزب یا احزاب اصلی کوردستان در آن حضور نداشتە باشند.
ما مخالف شخص گرایی هستیم، زیرا تجربە ما از حکومتهای سلطنتی و یا آخوندی بە ما نشان دادە است کە ادارە امور یک کشور نباید بە یک شخص واگذار شود، چرا کە فردگرایی بە انکار بقیە احزاب و جریانات منتهی میشود، مانند دورە سلطنت و رژيم آخوندی. بنابراین هر کس و جریانی کە از ما انتظار داشتە باشد با شخص رضا پهلوی وارد مذاکرە شویم نیاز دارد کە بە تاریخ مبارزە ملل غیر فارس نگاهی بیاندازد. ملل غیر فارس قربانی فردگرایی و مرکزگرایی بودە و هستند. بنابراین ما بە هیچ عنوان نباید بە دام فردگرایی بیفتیم، چرا کە تجربە بە ما میگوید این راە بە بیراهه منتهی خواهد شد.