آیتالله خامنهای برای پنجمین سال پیاپی در انتخاب عنوان برای سال جدید از شعارهای اقتصادی استفاده میکند، نکتهای که قابل بحث و بررسی است.
رهبر جمهوری اسلامی هر ساله و با سرآغاز سال نو خورشیدی عنوانی را برای سال تازه از راه رسیده برمیگزیند. انتخاب عنوان و با خود شعاری که برای سال برگزیده میشود با توجه به موقعیتی که شخص رهبر در نظام ایران دارد، قابل تأمل است.
برای انتخاب شعار سال نو همه مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور در یک سال گذشته مورد بررسی، بازبینی، تحلیل و تفسیر قرار میگیرند و برمبنای دادههای بدست آمده شخص رهبر عنوان سال نو را بر میگیزند، و همین بر اهمیت موضوع انتخاب عنوان سال جدید افزوده است.
گرچه رهبر ایران از سال 1369 در پیامهای نوروزیاش بر نکتهای تأکید میکرد اما نامگذاری سالها بطور رسمی در ایران توسط شخص “رهبر” از سال 1387 شروع شد و با تکرار هر ساله، اکنون در جمهوری اسلامی به یک سنت تبدیل شده است.
عنوانی که شخص رهبر برای سال نو برمیگزیند در رسانههای دولتی به شکلی گسترده تبلیغ میشود و به زوایای مختلف آن و به تشریح و تبیین شعار جدید پرداخته میشود.
ارگانهای دولتی نیز با اعلام شعار (عنوان سال نو) به تکاپو میافتند، خود را با مشی عنوان جدید وفق میدهند و تلاش میکنند آنرا در عمل نیز بکار گیرند و برآن جامه عمل بپوشند.
در نامگذاری سال توسط رهبر ایران از سال 1387 تا سال 1386 مسائل اقتصادی برجسته نیست، بلکه بیشتر بر مسائل اجتماعی و معنوی متمرکز بوده است. اما از سال 1387 تغییری معنادار در انتخاب شعارهای رهبر ایران رخ میدهد و هر ساله رهبر عنوانی اقتصادی را برای شعارهایش انتخاب کرده است، و این مسئله نمیتواند از سر صدفه و اتفاقی ساده باشد.
در سالهای اخیر ایران با مشکلات و معضلات اقتصادی و اجتماعی بزرگی دست به گریبان بوده و هست، که وجود این بحرانها در انتخاب شعارهای رهبری مؤثر واقع شدهاند. این مشکلات و بحرانها بحدی بوده که رهبر ایران نیز نتوانسته از آنها چشم پوشی کند و حتی انتخاب عناوین سال را به آن اختصاص داده است.
در سالهای اخیر، که شخص مورد اعتبار و مورد اطمینان رهبر قدرت قوه اجرائیه را در دست داشته، ایران همواره با بحرانهای داخلی و خارجی روبرو بوده است. از لحاظ داخلی بیکاری، تورم، اعتراضات خیابانی، فساد و رانتخواریهای گسترده، معضلات اجتماعی و…، و از لحاظ خارجی نیز تحریمهای کمرشکن و گسترده که موجب شده ایران حتی به نسبت کشورهای همجوار خود ـ مثل ترکیه ـ عقب بماند، کشور را در تنگنا قرار داده، که برونرفت از آن نیاز به همت همگانی از رهبر تا سطوح پایین دارد.
در این نوشتار به اختصار سالیانی را که رهبر ایران نامگذاری کرده و دلایل آنرا برخواهیم شمرد، تا مقصود واضحتر بنمایاند.
عناوین انتخابی رهبر برای سالهای 1378 تا 1386
عناوینی که رهبر ایران برای سالهای 1378 تا 1386 انتخاب نموده جنبه غیراقتصادی برآنها حاکم بوده و بیشتر بر مسائل سیاسی، معنوی، اجتماعی، همبستگی و لزوم پاسخگوی مسئولین تأکید شده است.
البته عملکرد و رویکردهای دولتهای وقت ـ که زمانی اصلاح طلبان زمام امور را در دست داشتند و بعد از آنها محمود احمدینژاد بر مسند قدرت در قوه اجرائیه تکیه زد ـ در انتخاب شعارهای رهبری نقش داشتهاند.
اولین نامگذاری رسمی سال سال 1378 میباشد، که به نام “امام خمینی (ره)” نامگذاری شده است. سال 78 همزمان است با یکصدمین سال تولد و دههمین سال درگذشت “روحالله خمینی”، رهبر پیشین و مؤسس جمهوری اسلامی در ایران.
سال 1379 بعنوان سال “امیرالمؤمنین علی (ع)” نامگذاری میشود، که به دلیل وجود دو عید غدیر در این سال عنوان مذکور برگزیده شده است.
سال 1380 بنابر درخواست سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت، به سال “اقتدارملی و اشتغالآفرینی” نامگذاری میشود. آقای خاتمی با سیاستها میانهروانه، انعطاف پذیری و طرح گفتوگوی تمدنها توانست چهره جمهوری اسلامی را در سطح بینالملل لطافت ببخشد.
گمان میرفت سال 1380 به سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شود. سازمان ملل نیز سال 2001 را سال “گفتوگوی تمدنها” نام نهاد.
سالهای 1381، 82 و 83 نیز به ترتیب به “عزت و افتخار حسینی”، “خدمتگذاری” و “پاسخگوی مسئولان نظام به مردم”، نامگذاری شدهاند.
سال 1384 که سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران میباشد و کشورهای غربی جمهوری اسلامی را به دلیل مبهم بودن اهداف حکومت در پیگیری برنامههای اتمیاش تحت فشار قرار داده بودند، به سال “همبستگی ملی و مشارکت عمومی” نامگذاری شد.
سال بعد به سال “پیامبر اعظم (ص)” نامگذاری شد. سال 1385 از سویی واکنشی بود به انتشار کاریکاتوری از محمد پیامبر که در یک نشریه دانمارکی در تاریخ 30 سپتامبر 2005 چاپ شد. این روزنامه از اتهام وارده تبرئه شد. و از سویی دیگر در این سال دو بار وفات پیامبر اسلام به تاریخ قمری در تقویم ایران بود.
آخرین سالی که از شعاری غیراقتصادی در نامگذاری سال استفاده شد سال 1386 بود که سال “اتحاد ملی و انسجام اسلامی” نام گرفت. رهبر ایران در توجیه این شعار “ايجاد تفرقه و تضعيف وحدت ملی ايرانيان” و “به وجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پيشرفت کشور” و وجود “بهانههایی همچون قومیت، مذهب و گرایشهای صنفی” و به راه انداختن جنگ میان شیع و سنی” عنوان کرده است.
روزنامه رسالت در تاریخ 5 شهریور 1386 مینویسد: در شرايطی که به طور تقريبی سرنوشت کشورهای جهان اسلام، مشکلات، تهديدها و توانايیهای مشترک است، کشورهای اسلامی يکنواختی فرهنگی، اشتراک دينی و اعتقادی داشته و دارای مسائل ژئوپليتيکی مشترکی هستند، اما اختلافات جزئی هنوز هم باقی است و معاندان نظام درصدد ايجاد شکاف و تفرفه بين قوميتها و مذاهب اسلامی و جريان های سياسی کشور هستند.”
عناوین سالها توسط رهبر از سال 1387 به بعد
شعارهایی که آیتالله خامنهای از سال 1387 به این سو برای سالهای شمسی برمیگزیند کاملا جنبه اقتصادی به خود میگیرند و بیشتر بر خودکفایی اقتصادی تأکید میکند. این شعارها در واکنش به فشارها و تحریمهای بینالمللی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی طرح شدهاند.
سال 1387 به عنوان سال “نوآوری و شکوفایی” نامگذاری شده است، این سال سیامین سال تأسیس و بهقدرت رسیدن جمهوری اسلامی است. پس از گذشت 30 سال گویی حکومت ایران در رسیدن به اهداف خود در حوزههای علمی و پیشرفت در زمینههای صنعتی و… نایل نیامده و همین رهبر ایران را ناچار ساخته است تا به مسئولین یادآوری کند که باید در این راستا تلاشهای بیشتری بعمل آورند.
شخص آیتالله خامنهای در تشریح این شعار میگوید: “یکی از دو انتظار من در سال 1387، نوآوری در بخشهای مختلف و دستگاههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و خدماتی کشور از جمله در دیپلماسی، حرکت به سمت علم و تحقیق” میباشد.
اما انتظار دوم رهبر در طرح این شعار این است کارهای ناتمام دولت در چند سال قبل از آن به نتیجه و شکوفایی برسند. دولت احمدینژاد بنابر روال که در سالهای بعدی نیز مکررا تکرار شدند در چارچوب سفرهای استانی مجموعه وعدههایی به مردم میداد که براساس گزارشات حداقل آنها عملی شده است و اغلب تنها در حد صحبت باقی ماندهاند.
رهبر ایران برای سال 1388 شعار “الگوی مصرف” را برمیگزیند. در این سالها تحریمهای جهانی بر ایران کاملا سایه انداخته بود. سیاستهای تندروانه دولت محمود احمدینژاد نیز موجب شده بودند تا جامعه جهانی بیش از پیش جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارند. همه این عوامل موجب شده بود تا رهبر دینی ایران به مسئولین و مردم گوشزد نماید که برای مقابله با تحریمهای احتمالی شدیدتر باید به فکر راهکارهایی جهت برونرفت از مشکلات و معضلات ناشی از تحریمها یا مقاومت در مقابل آنها بود.
آیتالله خامنهای در توجیه این شعار میگوید: “بخش مهمی از منابع کشور در همه زمینهها صرف اسرافها و زیادرویهای ما در مصرف میشود. ما بایستی مصرف کردن را مدبرانه و عاقلانه مدیریت کنیم.” وی در تشریح الگوی مصرف با آوردن مثالهایی میافزاید: حدود 22 درصد آب آشامیدنی در سطح خانگی به هدر رفته در حالیکه برای آن هزینههای زیادی از ذخیره و انتقال صرف میشود و اینکه شبکه انتقال آب هم به دلیل فرسودگی باید اصلاح گردد. یا در مصرف نان، حدود یک سوم آن دور ریخته میشود که هزینههای سنگینی برای دولت و مردم خواهد داشت. در بخش انرژی هم ایرانیان تقریبا دو برابر متوسط جهانی، از نفت، گاز، گازوئیل، بنزین، برق و غیره مصرف میکنند که هزینههای میلیاردی آن را میشد در موارد مهمتر صرف نمود. که در صورت اعمال تحریمهای بیشتر مصارف از این دست کشور را با مشکلات بیشتر و چه بسا به اعتراضات مردمی مواجه کند.
سال 1389 توسط رهبر جمهوری اسلامی سال “همت مضاعف؛ کار مضاعف” نامگذاری میشود. نظام جمهوری اسلامی سال 1388 را با چالشها و مشکلات عمده که ناشی از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دور هشتم بود، پشت سر گذاشت.
نارضایتیهای مردمی در اعتراض به نتایج شک برانگیز انتخابات سال 88 وجهه جمهوری اسلامی را ـ هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی ـ خدشهدار کرده، مشروعیت نظام زیر سؤال رفته بود و پایههای آن به نحوی کم سابقه به لرزه در آمده بود.
لذا برای ترمیم وجهه جمهوری اسلامی و اینکه ـ انتخاب ـ محمود احمدینژاد بعنوان رئیس جمهور که به شکلی علنی مورد تأیید شخص رهبر نیز بود، عملی اشتباه نبوده باید تلاشهای مضاعفی را انجام داد. و این تلاشها هم در ترمیم وجهه جمهوری اسلامی در سطح جهانی با انجام فعالیتهای دیپلماتیک و در سطح داخلی نیز این وجهه باید با انجام پروژهها، طرحها، خدمتگذاریها و لزوم پاسخگویی به نیازهای مردم، قابل توجیه است.
رهبر ایران در پیام نوروزی سال 1389 میگوید :”در آغاز سال 88 مردم با حضور بىسابقهى خود انتخاباتى را ساماندهى کردند که در تاریخ انقلاب ما – و البته در تاریخ طولانى کشور ما – سابقه نداشت و یک نقطهى برجسته و اوج به حساب مىآمد.”
پس باید دولت محمود احمدینژاد با انجام کارها و فعالیتهای گسترده در همه زمینهها بهویژه به مردم ایران ثابت میکرد که مخالفان در معرفی وی دچار اشتباه شدهاند و او قادر است که کشتی جمهوری اسلامی را بدون هیچ تلاطمی تا ساحل هدایت کند و در مقابل خواستهها، مطالبات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم پاسخگو است.
سیدعلی خامنهای سال 1390 را سال “جهاد اقتصادی” نامگذاری میکند. سال 1390 سال آغازین حذف یارانههای دولتی است. این طرح مورد انتقاد اقتصاددانان و منتقدین دولت محمود احمدینژاد قرار گرفت. منتقدین بر این عقیده بودند که زمینههای لازم برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها آماده نیست و همین اقتصاد ایران را با مشکلاتی عدیده روبرو خواهد کرد.
علاوهبر هدفمندی یارانهها، تحریمهای جهانی علیه جمهوری اسلامی تشدید شدند که بیشتر بر ابعاد اقتصادی متمرکز بودند. تحریمهای جهانی و حذف یارانههای دولتی که به افزایش قیمتها در کالاهای مصرفی و حاملهای انرژی منجر میشد، میتوانستند مردم ایران را تحت فشار قرار دهند، لذا برای مقابله با این وضعیت باید کارهای بزرگی انجام میگرفت.
ایران در حالی سال 1390 را آغاز میکرد که انقلابهای موسوم به “بهار عربی” وزیدن گرفته بود. انقلابهایی که یکی از ریشههای اصلی آن فقر، حاشیه نشینی، نبود کار و اشتغال و تبعیضات اقتصادی و اجتماعی بود. اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و مشکلات مشابه کشورهای عربی در ایران، زنگ خطر را برای رهبر ایران به صدا در آورد.
هر یک از مسائل فوق در پیام نوروزی آیتالله خامنهای برای نوروز 1390 نیز انعکاس یافته است و به نحوی به آنها اشاره شده است.
اما برخیها هم انتخاب شعار جهاد اقتصادی را بعنوان عدم رضایت آیتالله خامنهای از عملکردهای اقتصادی دولت در سال قبل از آن تعبیر کردند.
و در نهایت شعار آیتالله خامنهای برای سال 1391 نیز شعاری اقتصادی تحت عنوان “تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه ایرانى” است. در سال 1391 نیز فشارهای جهانی بر جمهوری اسلامی بسیار افزایش یافته و به موازات آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی در سطح داخلی به نحو چشمگیری تشدید شده است.
تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بعلاوهی تحریمهای کمرشکن یکجانبه آمریکا، اروپا و دیگر کشورها ایران را با بحرانهای عمیق روبرو کرده است.
در سطح داخلی نیز با وجود اجرای طرح حذف یارانهها دولتی که در پیام نوروزی سال گذشته رهبری مورد تأیید و رضایت وی قرار گرفته بود، اما دولت در بسیاری از طرحها و پروژههای خود موفقیتی به دست نیاورده است.
محمود احمدینژاد طی سالیان گذشته همواره وعده داده است که مسئله بیکاری را ریشهکن میکند، وعدهای که حتی در سال گذشته نیز به کرات تکرار، اما عملی نشد. معضل بیکاری در سال گذشته داد برخی نمایندگان مجلس را نیز در آورد.
نرخ ارز در سال گذشته به شکل بیسابقهای بالا رفت و نرخ ریال در مقابل ارزهای معتبر خارجی کاملا اعتبارش را از دست داد. و تلاشهای دولت و بانک مرکزی برای کنترل قیمتها راه بجایی نبرد.
بسیاری کارخانههاو کارگاههای تولیدی به دلیل مشکلات اقتصادی، نبود مواد خام که معمولا از خارج تهیه میشود، تحریمها و افزایش نرخ مواد سوختی یا تعطیل شدهاند و یا به حالت نیمه تعطیل در آمدهاند. و این مشکلات باعث تشدید بیکاری و یا دشواریهایی برای کارگران شده است.
علارغم بیکار شدن کارگران شاغل به دلیل تعطیلی کارخانهها، سالیانه تعداد زیادی از جوانان ایرانی جذب بازار کار میشوند. متولدین دهه شصت و اکنون نیز دهه هفتاد به بازار کار سرازیر میشوند، که همه آنها در پی دستیابی به مشاغلی هستند. و این بدون ایجاد فرصتهای شغلی و اشتغالزایی، میسر نخواهد شد.
نبود فرصتهای شغلی بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر را دامن زده است، بعنوان مثال بالا رفتن سن ازدواج، طلاق، اعتیاد و… که مقابله با آنها نیازمند سیاستها و طرحهای اقتصادی است.
همه این مشکلات موجب شده است تا رهبر ایران انتخاب شعار برای سالهای اخیر را با رویکردهای اقتصادی تعیین نماید.
{jcomments off}