"an independent online kurdish website

پاسخ به این پرسش آنست: نه از آمدن پادشاهی وحشتی هست و نه از رفتن جمهوری اسلامی، بلکه خلقهای ایران از پیاده شدن دیکتاتوری مجدد دگری  نگران اند. خانم بقراط عزیز، شما پرسش تحریک کننده ای فرموده اید و یک مشت ادعای بی استدلال کرده اید. برای نمونه شما در همان جملات اول که یکی از آنها به شرح زیر خواهد آمد، می فرمائید:dr_golmerad

“حقوق زنان واقليت‌های مذهبی درکنار تشکيل نهادهای مدرن، بر تارک خدمات دو پادشاه پهلوی می‌درخشد. همان حقوقی که سالهاست از رژيمی گدايی می‌شود که اتفاقا با همين هدف آمد که آنها را از ميان بردارد”!

هرانسان منصفی ازخود می پرسد، نیروهای دمکرات و ترقی خواه که در یک مبارزه خونین در برابر جمهوری اسلامی ایستاده اند، کجایش با یک گدائی برای گرفتن حقوق انسانها همانند است؟ بنده از شما نازنیم می پرسم، چرا وحشت می کنید، واقعیت را به مردمان ملتهای ایران بفرمائید؟ چرا کاری می کنید که فقط کیهان لندن با علاقه مطالبتان را چاپ کنند یا دیگر سایتهای با گرایش به برتری طلبی و ناسیونالیستی مخفیانه؟! من اطمینان دارم شما یکی از زنان ژورنالیست زبردست و با هوش هستید. آیا مقام در آینده برایتان به آن اندازه مهم است که واقعیت را برایش زیر پا بگذارید؟! بدون شک بنده به وزیر فرهنگی مانند مرحوم خانم فرخ روح پارسای و به وزیر بودن وزارت اطلاعات وجهانگردی مانند مرحوم دکتر داریوش همایون و به حتا نخست وزیری آقای شاهزاده رضا پهلوی اگر ایشان پادشاه شوند، نه! خواهم گفت و با اطمینان این شغل و مقامهای بالا نمی توانند بنده نوعی را از واقعیت گفتن دور نگهدارند، شما چطور؟ من اینگونه فکر می کنم که به احتمال قوی شما هم نباید حاضر باشید که واقعیت جامعه و دفاع از آن را برای شغل و مقام زیر پا بگذارید. الاهه خانم عزیز، شما از دست آوردهای مهمی در دوران پهلوی ها حرف زده اید که یکی از آنها حقوق اقلیتها هستند.  عزیزم، کدام حقوق و آزادی زنان؟ همانی که امروز خواهران زینب و پذیرش چهار زن برای یک مرد را تحویل جامعه فلک زده مملکت داده است؟ و جمع کثیری از زنان ایران نا آگاهانه بر آن صحه گذاشته اند و یا اجبارا بایستی بپذیرند؟! آیا برای شما پلیس شدن زن و لب بار نشستن و سیگار کشیدن و کاری به کار دنیای سیاست نداشتن و از این چیزها را جز حقوق اصلی زنان و آزادی می دانید؟ یا ازمیان برداشتن فقر فرهنگی جامعه درمیان زنان و مردان؟ که در آن کسی دیگر حاضر نباشد خواهر زینب شود و یا پاسدار و بسیجی خود فروخته. کدام حقوق را رژیم پهلویها برای مردمان ملتهای ایران به ارمغان آوردند که نتیجه اش این فاجعه شده؟ رضاخان به زور چادر از سر زنان بر داشت و آیت الله خمینی با زور بر سر آنها چادر کرد. هردو کار احمقانه ای کردند. اگر آنها مردم را آزاد می گذاشتند و تعلیم و تربیت را توسعه می دادند. احتمالا همه کارهای مردم بهتر از آنچه که بر سرشان آمده، می شد. شما فکر نمی کنید اگر واقعا رضاخان قصد آزادی زنان را می داشت، اولا خودش به عنوان شخص اول مملکت و الگو برای جامعه ایران، چندتا زن همزمان نمی گرفت و دوما می کوشید حد اقل بی سوادی در میان زنان را کم کند و آنها را به مسایل سیاسی و آگاهی اجتماعی تشویق نماید تا اینکه با زور چادر را از سر پیره زنان بردارد. برای آگاهی نزدیک شما از این کار رضاخان فقط بخشی از زنان هزار فامیل از آن استفاده می کردند که صبحانه را در پاریس می خوردند و شام را در لندن. تازه ما می گوئیم رضا شاه سد فئودالیته را شکست و حد اقل کار بدی نبود، ولی هنوز مدرن نبود و کمتر از ایشان ایراد می گیریم و فکر کنیم، می بایستی او مدارا کند چون سواد سیاسی او بیش از آن نبود! اما فرزندش که تحصیل کرده سویس بود چه؟! تقاضا دارم به این فیلم کوتاه توجه فرمائید و نظر شاهنشاه را در باره حقوق زن و در حضور علیحضرت سابق ایران بشنوید. اگر دمکرات و بی طرف باشید و مقام در آینده، جلو چشم شما را نگیرد، در افکار خود تجدید نظر خواهید فرمود و ازتعریف و تمجید بی خود ازرژیم گدشته کوتاه خواهید آمد:

http://www.youtube.com/watch?v=ARJ7MlaY0Uc

در این ویدئو شاه فقید ایران، در کنار همسرش که می بایستی نایب السلطنه باشد، در پاسخ به پرسش خبر نگار خارجی چه می گوید؟! جالب است اما تلخ. تازه از همه اینها بگذریم، آیا خراب کردن عبادتگاه بهائیان با اوامر شاهانه و به دست جنرالهای ارتش، شما این را حق و حقوق و آزادی مذاهب اقلیت می نامید؟ آیا اجازه چاپ ندادن به کتب مقدس یارسانیان که هفتصد سال پیش نگاشته شده و هنوز هم از آن رو نویس می شود و به ندرت یک اهل حق (یارسانی) در باره آئین خود بخوبی چیزی فرا گرفته و دقیقا اطلاع ندارد و این فقط بدلیل مجوز نگرفتن برای چاپ و اجازه رسمی نداشتن برای تدریس این آئین بود نه چیز دیگر. علاوه بر اینها هر یارسانی درهنگام استخدام حتما می بایستی بنویسد دین اسلام، وگر نه استخدام نمی شد، شما این را حقوق و آزادی مذاهب اقلیت می نامید؟! من واقعا تعجب می کنم. شما احتمالا این حرفها را می زنید برای اینکه یک اسلحه بسیار قوی در اختیار دارید و آن مقایسه امروز با دیروز است. ما همه می دانیم که جمهوری اسلامی در جنایت نسبت به همه ی اقلیتها، بدتر از رژیم شاه است، اما این دلیل نخواهد بود که در زمان شاهان پهلوی حقوق برابر وآزادی برای همه رعایت می شد!! شما این را خوب می دانید و آرزو دارم که خودتان را به بی خبری وبی اطلاعی ازموضوع نزنید. بهرحال من نگرانم که شما به عنوان یک زن مترقی بخاطر تضمین شغل و مقامی در یک حکومت پادشاهی درآینده همه چیزرا وارونه کنید، حتا تاریخ را وارونه جلوه دهید و این برای نسل جوان و بالنده، خطر ناک است.

اگر نه اینطور نیست و من اشتباه می کنم، پس خوب است که همه ما، نام نیکی درتاریخ بر جای گذاریم. شما در جمله بالا به حق، از حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی نام برده اید. ولی هیچ اشاره ای به ملتهای غیر حاکم در ایران نکرده اید! من نمی توانم بگویم که شما ضد دیگر ملتهای آذری وکرد و غیره هستی، زیرا شما را حداقل یک بار دیده ام که در تلویزیون تیشک، وابسته به حزب دمکرات کردستان ایران، در فرانسه باهم مهمان بوده ایم و شما هیچ موضعی مخالف مثلا کردها نداشتید. این از دو حالت خارج نیست: یا آدم فرصت طلبی بودید که فقط می خواستی حرفهایتان را به بینندگان در یک کانال فرستنده کردی برسانید و موضع ضد ملیتها را پنهان می فرمودید، یانه بنده دراشتباهم که آرزو دارم این دومی درست باشد و شما یک انسان دمکرات و مدافع حقوق همه اقلیتها باشید. در اینجا من در تعجبم، اگر این جور است پس چرا نامی از دیگر ملیتهای ایران نبرده اید. البته از یک نظر به شما ژورنالیست محترم حق می دهم و شما به درستی در این باره چیزی نفرموده اید، زیرا مرحومان پهلوی ها (پدر و پسر) با سخت ترین شیوه با دیگر ملیتها رفتار می کردند و حتا رضا خان زیاد کوشید مانند اتاترک ملیتها را در ملت حاکم حل کند یا همان کاری که اتاترک با ارمنیها و بخشی از کردها کرد. الاهه خانم عزیز، شما خوب می دانید و حتما هم می دانید که کردها و آذری ها و بلوچها و عربها و ترکمنها در سایه همان رژیم پهلویها، پدر و پسر، با بد ترین شیوه رفتارمی شده و بزرگترین ضربه را خورده اند و شما که ناسیونالیست نباید باشید چون یک خانم مدرن هستید و معتقد به آزادی و دمکراسی و اینگونه هم باید فکر کنید، پس این نکته را نفی نمی فرمائید و حق 53 در صد مردمان ملتهای ایران را که در سایه حکومت پهلویها تحت ظلم و ستم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بوده و اکنون نیز بدتر ازگذشته هستند، نادیده نمی گیرید. شما اگر از بنده بپرسید، که شاید در عالم سیاست دوپیراهن ازشما بیشتر پاره کرده ام، خواهم گفت که رژیمهای گذشته نه اینکه حقوقی و یا آزادی به آن معنا به زنان و مذهبهای اقلیت ندادند، بلکه  زنان را بادانسینگ و کاباره سرگرم می کردند و مذهب شیعه اسلام را بیشتر تقویت نمودند و آیت الله خمینی و ابواب جمعی اش فرزندان خلف مرحوم رضا شاه و محمد رضا شاه هستند. زیرا مرحوم محمد رضاشاه با راه نمائی، آمریکائیان و از ترس کمونیزم دستور عاجل داشت همه کمونیستها، سوسیال دمکراتها و لیبرالها را یا بکشد و یا زندانی کند و یا از مملکت فراری دهد. اما در مساجد را باز بگذارد و با حضور مأموران ساواک در مساجد در سرا سر کشور 300 هزار آخوند علیه رژیم برمنبر بروند وساواک دستور داشت چیزی به آنها نگوید. اما اگر روشن فکران، دیکتاتوری را زیرعلامت سئوال می بردند، همانند امروز زیر نام نوکران بیگانه و جاسوس و غیره بادستگیری و توهین و شکنجه های قرون وسطائی و حتا کشتن سر و کار داشتند. من ازشما می پرسم، حالا فرض کنیم همه ی کمونیستها و لیبرالهای قدیمی نوکر روس و انگلیس بودند! که بنظرم نبودند. آیا گروه جوان جزنی نوکر کی بود، جز خدمتگذار توده های زحمت کش؟ همه اکنون می دانند که ساواک جنایت پیشه، آنها را با تهمت به فرار، به گلوله بست! شما خودتان خوب می دانید که مقایسه کردن خیلی ساده است و به قول آلمانیها آین لویشتند (روشن و قابل فهم است) و زود مردم عادی آن را می پذیرند. قضیه نوشتن نام مار و کشیدن رسم مار مطرح است. عزیزم، از بنده به شمای دمکرات نصیحت، شما نباید رسم ماررا بکشید و بمردم بگوئید که این مار است یا آن؟ این رژیم بهتر است یا آن رژیم بهتر بود؟ شما درچند سطرپائین تر می نویسید: “يعنی پهلوی ‌ها‌ در مورد اينکه شاه بايد سلطنت کند و نه حکومت، بايد قانون اساسی مشروطه را رعايت می‌ کردند و در مورد «مذهب رسمی» کشور با توجه به اقدامات حقوقی واصلاحاتی که ازجمله در زمينه حقوق زنان و اقليت‌های مذهبی انجام می‌گرفت، بايد آن را زير پا می‌نهادند”!

دراینجا شما بدرستی گفته اید که شاهان پهلوی قانون مشروطه را نادیده گرفتند و آنها نه این که سلطنت مطلقه داشتند، بلکه ابتدائی ترین قوانین مشروطه که همانا، شاه باید سلطنت کند نه حکومت، به مرحله اجراء در نیامد. نه فقط این، بلکه شوراهای ایالتی ولایتی که از نکات مهم قانون مشروطه است، هرگز در این زمینه کوششی انجام نگرفت و این بند از قانون بطور کلی بفراموشی سپرده شد و آن را نادیده گرفتند.

الاهه خانم عزیز، ببخشید بقیه مقاله تان نمی گویم بی اساس است، بلکه یک مشت شعار بی محتوا و ازنظر سیاسی کم مایه است. بهمین دلیل به آنها نمی پردازم. اگر واقعا علاقه مند به این بحث باشید، خوشحال می شوم به عنوان دو هم میهن با دو طرز تفکر و تجربیات متفاوت، در یک میز گرد و در یکی از رسانه ها با هم در این باره صحبت کنیم تا بینندگان و شنوندگان خود قضاوت کنند که چه کسی تاریخ را خوب درک نکرده است و یا نمی خواهد حتا تاریخ به دستور پادشاهان نوشته شده را درک کند.

هایدلبرگ، آلمان فدرال 25.1.2012

دکتر گلمراد مرادی

g-moradi@t-online.de

{jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی