توافقنامه مشترک حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله کردستان ایران، که روز چهارشنبه 22 آگوست منتشر شد،
انعکاس وسیعی را در رسانه ها به ویژه رسانه های کردی در پی داشت. این توافقنامه شامل 9 مورد به عنوان “اصول کلی” که مورد توافق دو طرف می باشد، و 5 مورد به عنوان “وظایف پیش از تغییرات سیاسی و سرنگونی رژیم” است. بدین ترتیب این توافقنامه به جز موارد اعتقادی دو حزب، شامل موارد اجرایی پنجگانه نیز میشود. از چند زاویه می توان توافقنامه مذکور را تحلیل نمود.
1- اولین اتحاد استراتژیک:
این توافقنامه یکی از اولین توافقات صورت گرفته میان دو حزب یا جریان سیاسی مطرح در عرصه اپوزیسیون در ایران می باشد که ضمن برشمردن اعتقادات کلی، شامل موارد اجرایی نیز می شود. طی سالهای گذشته و به ویژه پس از شرایط حساسی که اخیرا در منطقه ایجاد شده و نیز بحران های بوجود آمده برای جمهوری اسلامی ایران، نیروهای حاضر در اپوزیسیون همواره تلاش نموده اند که با برگزاری نشست ها و برقراری دیالوگ به حداقل های برای عمل مشترک دست یابند، اما هیچگاه موفق به این کار نشده اند.
حزب دمکرات و کومله اما توانستند با انعقاد این موافقتنامه گامی مهم در این راستا برداشته و در میان اپوزیسیون پیشگام این مهم شوند. این دو که پیشتر اینگونه تلقی می شد که در زمینه سیاست در کردستان ایران فعال هستند، با این کار حوزه فعالیت خود را به میدان سیاست در “ایران” گسترش داده اند.
2- اولین گام:
در مقدمه این توافقنامه ضمن اشاره به تغییرات گوناگون جهانی و تحولات اخیر خاورمیانه، آمده است که “بیش از همیشه زمینه جهت طرح خواستههای ملی مردم کرد و تاکید بیشتر بر حقوق خویش در سطح جهانی را مهیا ساخته است”. امضا کنندگان این توافقنامه معتقدند که “دیر یا زود دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران” نیز سرنگون خواهد شد.
باید گفت که در میان کشورهایی که کردها در آنها زندگی می کنند، هم اینک وضعیت کردهای ایران بدترین است. کردها در عراق از سال 1992 حکومت خودمختار خود را دارند و از سال 2003 نیز بخشی از قدرت مرکزی در بغداد را سهیم هستند. یکی از احزاب پارلمانی در ترکیه، متعلق به کردهاست و با توجه به اصلاحات چند سال اخیر، وضعیت کردهای ترکیه نسبت به گذشته، اندکی بهتر شده است. خبرهای پراکنده ی منتشر شده از کردستان سوریه نیز حاکی از آن است که ضمن اینکه مناطقی از این بخش از کردستان به دست کردها افتاده است، آنها اقداماتی را برای اولین بار شاهد هستند از جمله آموزش کودکان به زبان کردی.
این در حالیست که هیچیک از موارد فوق شامل کردهای ایران نمی شود.
حزب دمکرات و کومله با این توافقنامه، از یک سو سقوط رژیم جمهوری اسلامی ایران را نزدیک می بینند و از سوی دیگر در حال سازماندهی فردای این سقوط هستند. آنها اولین گام را برداشتند.
3- سکولاریسم، دمکراسی، فدرالیسم:
طبق بخشی از بند نخست این توافقنامه ” دو طرف بر این باورند که نظام سیاسی آینده ایران لازم است سیستمی سکولار، دمکراتیک و فدرال باشد. از همین رو، ضروریست که هر دو طرف در نشستهای خود با اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور بر این نکات اصرار ورزند.” همچنین بر اساس بند هشتم “حزب دمکرات و کومله، فدرالیسم ملی- جغرافیایی را به عنوان شعار اصلی و برنامهی سیاسی خود برای حل مسئلهی ستم ملی در کردستان برگزیده و خود را پرچمدار این شعار دانسته و برای تثبیت و تحقق آن به اشتراک مساعی میپردازند.”
این مساله از این منظر قابل اهمیت است که دو طرف نظر واقعی خود را درباره آینده ایران به صراحت بیان کرده اند. بدین معنی که به عقیده این دو حزب، سیستم آینده ایران حداقل باید دارای شرایط سکولاربودن، دمکرات بودن و فدرال بودن باشد.
مورد دیگر در این بند، اصرار بر این سه مورد در نشست ها با اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور می باشد. نظر و پروژه حزب دمکرات و کومله به عنوان دو حزب با تجربه و اصلی در عرصه سیاسی کردستان ایران، در آینده سیاسی ایران باید مورد توجه قرار گیرد، در غیر اینصورت “آشفتگی”ای که همگان با ترس از آن نام می برند، در انتظار ایران آینده خواهد بود. اگرچه مفاهیم سکولاریسم و دموکراسی برای بخش وسیعی از اپوزیسیون ایران پذیرفته شده و چه بسا دو امر بدیهی برای ایران آینده تلقی می شوند، اما هنوز در میان نیروهای اپوزیسیون اجماعی بر سر ابعاد و چگونگی آنها وجود ندراد. این درحالیست که “فدرالیسم” بحث براگیزترین مفهوم میباشد که هنوز در این زمینه توافقی حاصل نشده است این در حالیست که در نشست های چند سال اخیر اپوزیسیون ایران بارها مطرح شده است.
این توافقنامه برای دو طرف (موافق و مخالف فدرالیسم) دو پیام واضح دارد. این مفهوم تاکنون از سوی مطرح کنندگان آن (حزب دمکرات، کومله و کنگره ملیت های ایران فدرال) به صورت واضح تعریف نشده است. عدم تعریف کامل این مفهوم (به معنی ارائه پروژه) شبهاتی را در پی داشته است؛ از جمله از سوی برخی که در ظاهر آن را می پذیرند، همان ساختار “استانی” است، و از سوی برخی دیگر که آن را نمی پذیرند همان “تجزبه طلبی” تلقی می شود.
بدین ترتیب اشاره به فدرالیسم در دو بند از این توافقنامه، بار سنگینتری بر دوش دو حزب می گذارد و آن “تعریف” این مهم می باشد. جناحهای مختلف اپوزیسیون ایران نیز لازم است با توجه به اعتقاد آنها به مفهوم “دمکراسی” و نیز برای آینده ایران، به خواسته این دو حزب که همانا منعکس کننده خواسته کنگره ملیت های ایران فدرال می باشد، احترام بگذارند.
4- تاکید بر موازات در اصول اعتقادی:
در این توافقنامه برخی اصول اعتقادی مطرح شده اند که نشان از توجه این دو جریان به موضوعات اجتماعی و سیاسی کردستان و ایران است. از جمله تاکید بر: جدایی دین از سیاست، برابری زن و مرد، احترام به عقاید، انتخابات آزاد، آزادی بیان، محیط زیست، آزادی تاسیس سازمانهای مدنی و صنفی، عدالت اجتماعی و آزادی دین و مذهب. تاکید بر این اصول که در واقع دغدغههای مشترک مردم سراسر ایران می باشند، پاسخی به انتقاداتی است که احزاب ملیت های ایران (کرد، بلوچ، عرب، ترک و …) را تنها در چارچوب “اصل ناسیونالیسم” خلاصه می کنند.
5- تجربه کردستان عراق:
یکی از بندهای این توافقنامه “دو طرف پایبندی خود را به حل مشکلات و مسائل سیاسی فیمابین از طریق دیالوگ و به شیوهی سیاسی، آرام و به دور از هر گونه خشونت طلبی اعلام مینمایند.” این بند یکی از مواردی می باشد که ما را به دو گذشتهی تلخ می برد. یکی درگیری دو طرف در سالهای اول انقلاب، و دیگری درگیری اتحادیه میهنی کردستان و پارت دمکرات کردستان، از احزاب عمده کردستان عراق. این دو حزب پس از قیام سال 1991 و بدست گرفتن اداره حکومت در شمال عراق، مدتی با یکدیگر جنگیدند.
کومله و حزب دمکرات کردستان ایران با گنجاندن این بند در توافقنامه خود، تاکید می کنند که حتی در صورت وجود اختلاف در آینده، هیچگاه دیگر به اسلحه پناه نبرده و راه دیالوگ در پیش می گیرند.
آسو صالح – فعال سیاسی مقیم سوئد
منبع: کردپا
{jcomments off}