همانطور کە همگان میدانند در بهار سال ٢٠١١ میلادی اولین جرقە یک انقلاب مردمی علیە استبداد و بیعدالتی، پس از خود سوزی یک جوان دست فروش و زحمتکش تونسی زدە شد.
در مدت کمتر از سە ماە دیکتاتور تونس، زین العابدین بن علی پا بە فرار گذاشت و کشور را ترک کرد. بعد از سرنگونی دیکتاتور تونس نوبت حسنی مبارک، دیکتاتور مصر رسید و مردم بە جان آمدە مصرهم در ظرف چند ماهی با تظاهرات و مبارزە شبانەروزی خویش عمر یک دیکتاتور دیگر را کوتاه کردند. همزمان با قیام مردم مصر علیە استبداد و بیعدالتی، مردم زجر دیدە لیبی هم دست بە شورش زدند و پایەهای قدرت معمر قذافی را فرو ریختند. مردم محروم و بە جان آمدە یمن هم توانستند در خلال کمتر از یکسال علی عبداللە صالح را ناچار بە استعفاء و کنارەگیری از قدرت بنمایند. در کشورهای دیگر عربی نظیر اردن و بحرین هم شورشهای خیابانی علیە نابرابریها و بیعدالتیها بە وقوع پیوست.
اما در این میان بحث ما بیشتر رو بە سوریە و عواقب رویدادهای این کشور و تاثیر آن بر ایران و رژیم جمهوری اسلامی میباشد.
مردم محروم و ستمدیدە سوریە کە نزدیک بە نیم قرن است از دست ستمکاران بعثی و خانوادە اسد (حافظ پدر و بشار پسر) می نالند، هم زمان با هم سرنوشتان خویش در دیگر کشورهای عربی بە پا خواستەاند و بیش از یکسال و چند ماهی است کە روزانە دهها و صدها قربانی میدهند، اما حاضر نیستند دیگر تن بە حقارتها و محرومیت هایی بدهند کە بانی و مصبب آن را رژیم بعث و خانوادە اسد میدانند. امروز رژیم بعث سوریە در جهان و در میان ملت عرب بە خاطر قصاوتها و جنایتهایش منزوی و منفور شدە است. اگر کار شکنی های چین و روسیە نمی بود، شاید بە همانگونە لیبی، حالا کار بشار اسد هم تمام شدە بود. همە ناظران سیاسی بر این باورند کە مخالفت روسیە و چین با کنار رفتن بشار اسد نە از روی ایدئولوژیک، بلکە بر سر سهم خواهی و چانە زدن های دیپلماتیک می باشد. دیر یا زود این دو کشور در مقابل رویدادهای سوریە ساکت خواهند شد. اما میمناند رژیم جمهوری اسلامی و حزب اللە لبنان کە یار و یاور ومدافعان سرسخت رژیم سوریە بە حساب می آیند. ناگفتە نماند تا پیش از قتل عام مردم بیدفاع سوریە، حماس فلسطین هم در کنار ایران و رژیم سوریە بود، اما از آنجائیکە مردم سوریە کە علیە استبداد بە پا خوستەاند و هر روز قتل عام می شوند بیشتر از مسلمانان سنی مذهب هستند و حماس علاوە بر آن میداند کە رژیم سوریە رفتنی است، روابط خود را هم با ایران و هم با رژیم بشار اسد قطع کردە است. باز هم جای گفتنی است کە تا این اواخر کە حماس موضع خود را تغییر دادە، سالیانە صدها میلیون دلار از ایران کمک مالی و تسلیحاتی دریافت میکرد.
اکنون اوضاع سوریە بسیار اسفبار و فاجعەآمیز است. هر روز ارتش و نیروهای حکومتی مردم را بیرحمانە سلاخی می کنند. کشتار جمعی صورت می گیرد. زن و کودک و پیر و جوان زیر زنجیر تانکهای ارتش مدافع رژیم اسد جان می سپارند. خبر از کشتار جمعی و زندە بە گور کردن مخالفان بە گوش میرسد. شهرها و دهات ویران میشوند. بە زنان و دختران بیدفاع تجاوز میشود. مردم بغیر از جنگ و کشتار، از گرسنگی و بیماری، بی خانمانی و آوارەگی می نالند. جالب آن جاست کە نیروهای رژیم منفور اسلامی ایران و حزب اللە لبنان در کنار سربازان و سیاست های رژیم سوریە در این قتل عام و تراژدی انسانی سهیم و شریک می باشند. اگر این کشتار و جنگ در داخل سوریە بە زودی تمام نشود و رژیم بشار اسد از قدرت کنار نرود، خطر بحران در این کشور می تواند بە جنگی خطرناک و تمام عیار با رنگ و بوی ارتجاعی مذهبی در منطقە خاورمیانە مبدل گردد کە یک طرف آن ایران با افکار صفوی سابق (امپراتوری مذهبی شیعە) و طرف دیگر ترکیە و متحدان عربش با افکار عثمانی (امپراتوری مذهب سنی) خواهد بود کە در چنین حالتی دودش بە چشم مردمان زحمتکش و محروم منطقە خواهد رفت. اما اگر رژیم کنونی سوریە تا پایان این سال (٢٠١٢) سقوط بکند، کە این احتمال بیشتر است، رژیم جمهوری اسلامی در منطقە بە کلی منزوی خواهد شد. آلترناتیو رژیم بشار اسد هر چە وهر کە باشد، بدون شک برای گرفتن انتقام و حتی بە دادگاهی کشاندن ایران بیکار نخواهد نشست. در چنین حالتی اولین اقدام بە گور انداختن حزب اللە در لبنان خواهد بود. این بدین معناست کە پس از سقوط بعثی ها در سوریە، تهران حتی حزب اللە را هم از دست می دهد و خود تنها باقی خواهد ماند.
تازە مسئلە اسلحە اتمی و تهدیدهای اسرائیل و امریکا هم بە جای خود باقیست.
در چنین شرایطی خلقهای ایران و بخصوص اپوزیسیون شانس بیشتری پیدا خواهند کرد تا بتوانند مبارزەاشان را علیە جمهوری اسلامی فشردتر بە پیش ببرند.
آنچە می ماند ما کردها همراه با سایر هم سرنوشتانمان در ایران تا چە اندازە متحد، سازمان یافتە و همزمان آشنا با حق و حقوق ملی، دموکراتیک، طبقاتی و انسانی خود هستیم و برایش گام بر می داریم؟
بایستی کوشید تا قبل از آنکە جمهوری اسلامی ما را درگیر جنگ دیگری بکند، با قدرت و ارادە خویش
شر این جنایتکاران مرتجع را برای همیشە از سرراه خود برداریم.
در پایان، جهانی سرشار از عدالت و انسان دوستی، دور از جنگ و کشتار برای همە بشریت آرزومندم!
زندە باد صلح، آزادی و عدالت!
علی قنبری ٣١-٨-٢٠١٢ میلادی
{jcomments off}