"an independent online kurdish website

در هفته های گذشته پس از توافق دو حزب کردستانی ایران برخی از  اپوزیسیون ایرانی، بخصوص آنهائی که در چند ده اخیر جز زیر بیانیه امضاء کردن و نامه نگاری با اسم ملی گرا، مارکسیست، لیبرال،سوشیال دمکرات، سلطنت طلب و مشروطه خواه alireza_asknederi1
 در خارج از ایران هیچ مبارزه عملی برای حذف  دیکتاتوری مذهبی انجام نداده اند ولی خود را مالک تمام عیار مردم ایران می دانند، یک صدا علیه اتحاد احزاب کرد قد علم کردند و اطلاعیه هائی  صادر کردند با نام  «مبارزه با تجزیه طلبی» و «دفاع از تمامیت ارضی» مبنی بر مخدوش کردن اتحاد دو حزب کردی.  

این اتحاد مشترک امضا کنندگان بیانیه نه برای سرنگونی دیکتاتوری مذهبی و تلاش برای تحقق خواسته های مردم ایران است بلکه برای چشمک و چراغ زدن به رژیم مذهبی است. انان با این حرکت اعلام کردند که حاضر به توبه در مقابل رژیم و ولی فقیه ان هستند و برای مقابله با تجزیه طلبان با رژیم تمام و کمال همکاری خواهند کرد. با دادن اطلاعیه های مختلف عملا اعلام کردند که برای سرکوب ملتی که دیگر زیر بار هیچ ظلمی نمی رود وآقا بالا سر نمی خواهد بیشتر از رژیم پهلوی و رژیم جمهوری اسلامی برای سرکوبشان از مشت آهنین استفاده خواهند کرد.

توده ای سابق آقای امیری خسروی که جز خیانت به مردم ایران چیزی در کارنامه اش نیست پس از اینکه دیگر نتوانست در روسیه پستی را دارا شود، یک شبه از خدمت به کا ک ب با چرخش 180 درجه درکنار راست ترین نیروهای ملی گرا و شوینیست قرار گرفت و اینک با دیگر امضا کنندگان نامه ایرانی خواهان استمرار زندگی پر از درد و مشقت مردمی است که سالهاست در شرایط اسف باری زندگی میکنند.  

سئوال من اینست، چه اتفاقی افتاده است که این ماشینهای صدور امضا که در طی 20 سال اخیرکاری جز صدور امضاء در راستای سرنگونی رژیم دیکتاتوری کاری انجام نداده اند اینک  عجولانه دست به هر اقدامی برای مخدوش کردن اتحاد دو حزب کردی می زنند. براستی چه اتفاقی رخ داده است که توده ای ها، سلطنت طلب ها، فدائی ها و چریک های سابق با هم به اتحاد رسیدند و مشترکا زیر یک بیانیه علیه دو حزب کردی ولی شما بخوانید آغاز اتحادی برای احقاق حقوق کردها در آینده امضا می کنند.

مگر در طول بیش از 32 سال حکومت جمهوری اسلامی حرف و عمل این دو حزب و احزاب کردی و ملت کرد غیر از این بوده است که ما خواهان یک ایران دمکراتیک و آزاد هستیم و ملت کرد حق داشتن یک حکومت فدرال را از ان خود می داند. حتی  برخی از احزاب کوچک کرد و مردم کرد خواسته بالاتری را مطرح کردند و معتقدند که مردم کرد باید تلاش نمایند خیانتی را که جامعه جهانی به انها کرده است و باعث جدا کردن کردستان به چهار پارچه کرده است را در یک رفراندم با نظارت جامعه جهانی در هر چهار پارچه کردستان به انتخاب ملت کرد بگذارند.

به مردم ساکن در این چهار پارچه حق انتخاب سرنوشت بدهند تا خودشان تعیین کنند تحت چگونه سیتمی و دولتی می خواهند زندگی کنند. این حق مسلم ملت کرد است که همانند مردم جنوب سودان و گوزاوا از حق تعیین سرنوشت دارا شوند.

بنظر میرسد که این ماشین های صدور امضا که در طول حکومت جمهوری اسلامی حتی حاضر به دادن کمترین بها نبوده اند اینک واقف هستند که اگر ملت کرد و ملت های ایران و احزاب و سازمانهای انها به اتحاد برسند نانشان آجر خواهد شد و دیگر در یک ایران فدرال جائی برای انها وجود ندارد. آنها  نگران از رشد این تفکر هستند.

تعدادی از این حضرات که در طول حیات حکومت جمهوری اسلامی و در ادوار مختلف یکی از ارکان حکومت بوده اند و در خارج از کشور جز صدور امضاء زیر بیانیه ها کار دیگری نکرده اند چطور می توانند در اینده دمکراتیک و فدرال ایران ادعا کنند که در خدمت ایفای اهداف مردم ایران عمل کرده اند.

ملت مبارز کرد در طول مبارزه آزادیخواهانه خود  و برای رسیدن به اهداف خویش تاکنون شاهد قربانی شدن چندین نسل خود بوده است. ملت کرد ساکنان اصلی این سرزمین بوده و هستند. اگر چه تاریخ نویسان غربی تلاش کردند  با تحریف تاریخ ادعا کنند که این سرزمین متعلق به مردمانی بوده است که از اروپا امده اند. خوشبختانه علم بشری تا کنون جواب رد به این فرضیه قلابی شونسیم ها داده است و ساکنان زاگرس تنها مردمانی بوده اند که همیشه انجا بوده اند و این مردم جز مردم کرد نبوده اند.

مردمانی که در دورانهای مختلف حافظ امپراطوریهای بزرگ این سرزمین بوده اند. آنها همیشه مرزداران و حافظان کشور از تعرض دشمنان بوده اند و حتی زمانی که کسی توان مقابله با دشمن در مرزهای خراسان را نداشته است با کوچ  اجبار تعدادی از مردم کرد از کردستان کنونی به نقطه مرزی، کشور را از تعرض دشمنان نجات داده اند.

اما حال ملت کرد و نسل جدید و قدیم دیگر نمی خواهند مرزداران بی جیره و مواجب باشند. دیگر ملت کرد نمی خواهد سرباز صفر حکومت هائی باشد که جز فقر و بدبختی برای ملت کرد چیز دیگری به ارمغان نیاورده اند. ملت ما اگر قرار باشد که در ایران بزرگ با سایر ملتهای ایران باشند باید از حق تعین سرنوشت خود برخوردار باشد و اگر شونیستها ایرانی فکر می کنند که با هو جنجال می توانند ملت کرد را به گذشته برگردانند اشتباه می کنند. ما دیگر اشتباه اجداد خود را تکرار نخواهیم کرد ما دیگر مرزداری را  فقط در شرایطی انجام خواهیم داد که کردستان مال خودمان باشد و از منابع سرشار ان سهم بزرگی داشته باشیم وحداقل کردستانی فدرال داشته باشیم.

بسیار خنده دار است که بابک امیری خسروی در برنامه صفحه دو بی بی سی وقتی اسم کردستان فدرال را می شنوند دست پاچه می شود. و تمام تجربه های بشری را فقط برای مردم ان مناطق می داند و ما حق کپی برداری از ان تجربه ها را نداریم. آقای امیری خسروی کپی برداری بدون فکر کردن کار شما بود که همه عمرت در جاسوسی برای شوروری بودی و هرچه شوروری فرمان می داد شما و دوستان شما انجام می دادند. ایشان می گوید اگر قرار است مردم اسکاتلند برای استقلال و ماندن با انگلیس پای صندوق رفراندم برود  اشکال ندارد و درست است و مردم انگلیس حق دخالت ندارند. بنظر ایشان این قضیه فقط مختص به این مردم است. ولی در مورد استقلال و فدرال بودن کردستان همه مردم ایران باید نظر بدهند.

 کهنه توده ای سابق باید بداند در جهان کنونی و دمکراسی کنونی  در رفراندام فقط مردم ان منطقه شرکت می کنند نه همه مردم کشور. چون هدف از رفراندام آزمونی است برای پی بردن به نظرات مردم ساکن ان منطقه و نه همه مردم کشور.آقای امیرخسروی نه زمانی که مارکسیست لنینست بود درست درسهایش را یاد گرفته بود و نه حال که خودش را لیبرال دمکرات می نامد. مگر در رفراندام های که در جهان برای  فدرالیسم و حتی استقلال که در چند سال گذشته انجام گرفته و چند کشور جدید به نقشه جهانی اضافه شده است رفراندام سراسری در ان کشورها برگزار شده فقط مردمی که خواستار رفراندم بودند شرکت کردند.

آقای امیرخسروی مردم سودان در رفراندام جنوب سودان شرکت نکردند و مردم سرویه هم در رفراندام کوسووا رای ندادند. این تفکر شما همان تفکر استالینستی و در ظاهر لیبرالی بی محتوی است. نه شما ونه همه شونیسمها قادر نخواهید بود از احقاق حقوق ملت کرد جلوگیری کنید. حرکت ها شما بیشتر کشور را  به تجزیه نزدیک می کند. ماندن ملت کرد در کنار براداران و خواهرانشان در کشور پهناور ایران به نظر و رای انها رابط دارد و نه به امضاهای بی پشتوانه شما ها و نه سرکوب رژیمها. زیرا هیچ حکومت، جناح، دسته، گروه، حزب و فرد  توان نفی مبارزه  و در هم شکستن عزم راسخ ملت کرد برای رسیدن به اهداف خویش را نخواهد داشت.

اما سئوالی که من از آقایان  هجری و مهتدی دارم اینست که آیا شما پس از این هجوم هماهنگ چپ ورشکسته و راست شونیسم ، تصمیمی برای گسترش جبهه اتحاد احزاب کرد گرفته اید و می خواهید با کنار گذاشتن تمام اختلافات تنها برای رسیدن به آرمانهای بزرگ ملت کرد با هم متحد شوید و بر طبق چند اصل همه را به تشکیل یک جهبه کردستانی بزرگ تشویق نمائید.

در عصر کنونی تنها راه رهائی ملت کرد از ظلم و ستم مضاعف و قبل از انکه یکبار دیگر ملت کرد به اسم تجزیه طلبی قربانی شود، تشکیل یک مجلس بزرگ ملی کردی است که از دل جبهه کردستانی متشکل از احزاب سیاسی، روشنفکران، هنرمندان، نویسندگان و همه سازمانهای مدنی و اجتماعی کردی بیرون بیاید.

بهترین آرزویم این است که ایرانی بزرگ، آزاد و دمکرات محقق شود و  کردستان پس از 100 سال تلاش داری یک حکومت فدرال در چهار چوب ایران فدرال باشد. اما اگر برخی با هر شیوه ای نگذارند که این خواسته ملت کرد تحقق بپذیرد، من اعلام می کنم زنده باد استقلال کردستان و در این راه حاضرم جانم را فدا کنم.

{jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی