مورخ ٣١ شهریور ١٣٩١ خورشیدی برابر با ٢١/٨/٢٠١٢ میلادی، توافقنامەای مشترک میان حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومەلەکردستان ایران امضاء شد.
در مورد متن توافقنامە مقالات زیادی انتشار یافتە، لذا در آغاز، لازم میدانم تأملی بر عکسالعملهای بعداز انعقاد توافقنامە داشتەباشم و در آخر بە طور مختصر بە متن آن میپردازم.
بعداز انتشار توافقنامە، هر چە قلم بەدست ملت حاکم فارس زبان خارجەنشین بود، به استثنای تنی چند، از چپ و لیبرال و ملی، مذهبی تا اشخاص و گروههای کردی کە خود را در توافقنامە سهیم ندیدند، دست بە قلم بردند و موضع گرفتند. چرا این توافقنامە دل این بزرگواران را آنقدر رنجیدەخاطر نمود کە اینچنین بە تکاپو بیافتند و باری دیگر مارک و برچسبهای گذشتەی تمامیتخواهان طرفدار( ایران یک ملت و یک زبان و یک حکومت) تکرار نمایند؟ کجایی این توافقنامە اشارە بە جدایی طلبی و تکەپارە نمودن ایران را دارد؟
در اولین مادە هدفهای کلی این توافقنامە و بعداز سرنگون شدن رژیم جمهوری اسلامی، آمدە: ” لازم است نظام سیاسی آیندە ایران سیستمی سکولار دمکراتیک فدرال باشد”.
اگر امضاءکنندگان توافقنامە بە فکر جداکردن کردستان از ایران هستند، چکار دارند بە سرنگونی جمهوری اسلامی و جایگزین نمودن سیستمی سکولار دمکراتیک فدرال بە جای آن رژیم؟
این دو نیروی کردستانی، با داشتن گذشتە طولانی در کردستان، سالهاست در راە بە دست آوردن خواستەهای برحق ملت خویش در کردستان ایران رهبری مبارزە رهایبخش مردم کُرد علیە نظامهای مرتجع حاکم بر ایران در گذشتە و حال را بر عهدە دارند. با این وجود در ایران آیندە بعداز جمهوری اسلامی ” اعتقاد راسخ بە انتخابات آزادانەی سیاسی از طرف مردم کردستان دارند” و ” صندوقهای رأی را اصلیترین منبع مشروعیت تمام جریانهای سیاسی در کردستان و اصل اساسی دمکراتیزه نمودن جامعهی آزاد میدانند”.
بنابراین خود را تحمیل نمیکنند و در چارچوب سیستمی سکولار دمکراتیک فدرال، میخواهند بە پشتیبانی صندوقهای رأی از طرف مردم کردستان در ادارە نمودن حاکمیت آیندەی کشور، شرکت نمایند. پذیرد
اگر بطور جداگانە بە مصوبات هر کدام از این دو حزب کە در کنگرەهای خود تصویب نمودەاند، بنگریم، بە وضوح درمی یابیم کە سالهاست مفاهیمی از قبیل (حق تعیین سرنوشت ملت کرد، فردالیزم ملی، جغرافیایی برای رفع ستم ملی در کردستان و مبارزە رهایبخش ملت کُرد در کردستان ایران) در ادبیات این احزاب نهادینە شدەاست.
بیشتر کسانی کە حالا با نوشتن مقالە و جمع آوری تومار علیە این توافقنامە، موضع شونیستی خویش را بە نمایش گذاشتەاند، جە بسا قبلأ نامەهای تبریک آمیزی را بە کنگرەهای این دو جریان نوشتەاند کە چنین اهدافی را بە تصویب رساندەاند.
حال بەجاست بپرسیم علت این همە عکسالعمل چند جانبە چیست کە بعداز انعقاد توافقنامە انتشار یافت؟ این حضرات چرا آن زمان صدای اعتراض خویش را علیە دمکرات و کومەلە بلند نکردند کە چنین مفاهیم و اهدافی را در برنامەی سیاسی خود تصویب نمودند؟
جواب واضح و روشن است. ایشان آشکارا میدانند کە مخاطب این توافقنامە مردم کردستان ایران است و از آنها میخواهند بە همکاری و همرزمی ملل دیگر ایران و نیروهای آزادیخواە کشور، سیستمی سکولار دمکراتیک فدرال در چارچوب ایران آیندە بنا نهند. (هر چند حق تعیین سرنوشت هر ملتی بە دست فرزندان خویش از زیستن با ملل دیگر تا تصمیم استقلال و اعلام جدایی، حق مسلم آن ملت است، و کرد نیز این حق را دارد. اما دراین توافقنامە ضمن محفوظ داشتن این حق، از چنین گزینەای سخن بە میان نیامدەاست). پس بە تکاپو افتادن این حضرات دلایل دیگری داراد. آنها از دو زاویە اهداف گذشتە خود را تعقیب میکنند:
اول ـ مخالف اتحاد و یکپارچگی ملت کرد هستند. آنها انتظار داشتند، دمکرات و کومەلە بە جای امضاء توافقنامە، مثل گذشتە بە جان همدیگر بیافتند و زخمهای التیام یافتە را تازە نمایند.
دوم ـ با امضاء این توافقنامە و مطرح شدن هرچە بیشتر کنگرە ملیتهای ایران فدرال، دیگر سیاست تحمیل شدە ( ایران یک ملت و یک زبان و یک حکومت) بە پایان میرسد.
بنابراین هراس و نگرانی ایشان از تجزیه ایران نیست، بلکە از طرفی مخالف اتحاد ملت کُرد و دیگر ملل ایران هستند و از طرفی دیگر، نمیخواهند سیستم دیکتاتوری پایان پذیرد و انتظار ندارند ایران آیندە از زیر سیطرە و سلطە یک ملت و یک زبان رهایی یابد و همگان در ادارە مملکت شریک شوند. لذا آن دستە از نویسندگان و فعالان کە جدا از ملت فرمانروا هستند، لازم است صف خود را از این شیوە نگرش جدا سازند و بەجای ضدیت با توافقنامە، بە فکر اتحاد ملت کُرد باشند.
من، ضمن اعلام پشتیبانی از انعقاد توافقنامە، با آن مواضعی کە از دمکرات و کومەلە میخواهند این اتحاد را بسط دهند، موافقم. زیرا هر چە کُرد متحدتر باشد، هم اطمینان بیشتر مردم بە طرف این نیروها معطوف میگردد و هم توانایهای پراکندە بە مسیر درست خود برمیگردد.
دمکرات و کومەلە، بە عنوان دو نیروی اصلی و صاحب گذشتە در رأس رهبری مبارزە رهاییخش خلق کُرد، لازم است مکانیزم و بستری برای اتحاد دوبارە با رفقای کە از این دو جریان انشعاب نمودەاند و حالا هر یک دارای تشکیلاتی کپی شدە از این دو حزب می باشند، بیابند. زیرا تا زمانیکە این چند دستگی زیر عنوان این دو نیروی سیاسی کرد وجود داشتە باشد، هم یکپارچگی صفوف خلق کرد کامل نیست و هم از این طریق بە مخالفان اجازە بهانەتراشی دادە می شود. مادامیکە اتحاد و یکپارچگی ما، از طرفی توانایی ملت کرد را ارتقا میدهد و از سوی دیگر نیز جلو تکرار سیاست تا کنون اعمال شدە بر ایران را میگیرد. لذا برداشتن این قدم هر چە زودتر و سریعتر انجام شود، بە نفع مبارزە حق طلبانە خلق کرد خواهد بود.
کومەلە و دمکرات، با امضاء نمودن این توافقنامە، ضمن پشت سر نهادن گذشتەی تلخ جنگ داخلی، لازم است برای التیام بخشیدن زخم بازماندگان و قربانیان این جنگ بی نتیجە، از مردم کردستان پوزش بخواهند. و الی هر کدام از ما، اگر روزی بخواهیم بە گذشتە برگردیم و مروری بر آن واقعە دردناک داشتەباشیم، چە بسا تاوان برپا گشتن جنگ را بر گردن طرف مقابل بگذاریم و این نیز بر روند همپیمانی و دوستی هر دو طرف تأثیر منفی میگذارد. نمونە بارز این ادعا، مصاحبە آقای عبداللە مهتدی و جوابیەی دمکرات بود کە برای مدتی اوضاع را متشنج نمود.
در خاتمە، تأکید مینمایم: این توافقنامە را میشود بە عنوان مبنا همکاری برای ایجاد یک تشکل وسیعتر با دیگر احزاب کرد قرار داد، ولی بە نظر من، تا زمانیکە نکات ذکر شدە بالا تحقق نیابد، نمی توانیم برای همیشە از بروز جنگ داخلی و تشتت و پراکندگی پرهیز کنیم.
قادر الیاسی
فعال هنری و سیاسی
اسلو، اول اکتبر ٢٠١٢
{jcomments off}